• امروز : یکشنبه - ۴ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 24 November - 2024
5

دوگانه عدالت- آزادی یا سه‌گانه عدالت، آزادی و توسعه و مقایسه تطبیقی ترکیه و ایران

  • کد خبر : 54090
  • 17 اسفند 1400 - 13:00
دوگانه عدالت- آزادی یا سه‌گانه عدالت، آزادی و توسعه و مقایسه تطبیقی ترکیه و ایران
یاز اکو - در سال‌های اخیر در جائی که کشور ایران خود را درگیر مجادله و ایستادگی در مقابل قدرت‌های جهانی برای حقوق مورد ادعای خودش است و هزینه‌های بسیاری را برای صدور ایده‌ی انقلابی خود و نفوذ سخت در کشورهای مختلف جهان پرداخته است. کشور ترکیه با یک نگاه عمگرایانه‌تر نسبت به ایران درپی افزایش قدرت اقتصادی خود است.

یازاکو؛ وحید شیخ بگلو – بعد از سال‌ها منازعات سیاسی و بروز جنگ‌ها و درگیری‌های شدید، حول دو ایده‌ی “آزادی” و “عدالت”، به نظر می‌رسد مفهوم جدیدی به نام “توسعه”، توانسته خود را به عنوان ایده‌ی بنیادین دیگری در فضای سیاسی و اجتماعی جوامع مختلف مطرح کند. همچنین باید توجه داشت که توسعه و تفکرات پیرامون آن در ضدیت با دو ایده‌ی دیگر نیستند بلکه در عمل، هم نقش تکمیل‌کننده‌ی این دو اصول و هم نقش تسریع‌کننده برای رسیدن به این دو اصل آزادی و عدالت را ایفاء می‌کند. در عالم واقع و در تجربیات واقعی کشورها و جوامع مختلف این واقعیت به‌خوبی مشاهده شده است که قسمت اعظم ایده‌آل‌های مطرح شده در حوزه‌های نظری، نه با تخاصمات اجتماعی و تلاش‌های سیاسی و ایدئولوژیک و به زیر کشیدن رقیب ایدئولوژیک از اداره‌ی جامعه، بلکه به واسطه‌ی توسعه و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی، در جامعه محقق می‌شوند.

– در صحنه‌ی جهانی و در مقابل کشورهای عموماً فقیر با دولت‌های ایدئولوژیک که در پی ایجاد و تحمیل ارزش‌های عدالت‌خواهانه و یا آزادی‌خواهانه بوده و هستند (و در عمل با وجود تلاش‌های بیشمار، اشکال بی‌عدالتی و استبداد به شکلی دیگر در این جوامع رخ نمایانده است)، کشورهای ثروتمندی وجود دارند که بدون آنکه هزینه‌های مشابه سیاسی و ایدئولوژیک و انسانی را متحمل شوند، به مدارج عالی عدالت اجتماعی و آزادی انسانی رسیدند. البته این بدان معنا نیست که ارزش تلاش‌های جوامع مختلف برای ارتقای آزادی و رفع تبعیض‌ها نادیده گرفته شود. در هر جامعه این تکاپو و فعالیت‌های انسانی و پیشرو هست که آینده‌ی آن جامعه را به سوی وضعیت بهتر رهنمون می‌سازد. و این تلاش‌ها موتور اصلی رشد آن جامعه است. اما ثابت شده است که توجه بیش از حد به یک ارزش، بدون توجه به ارزش‌های دیگر جامعه، خود به صورت یک مشکل تازه و چیزی که نقض غرض موضوع اصلی که همانا سعادت یک جامعه است، تبدیل می‌شود.

– به طول مثال و طبق تجربیات جوامع مختلف، توجه به موضوعی مانند عدالت توزیعی بدون توجه به تولید ثروت ما را به توزیع فقر می‌رساند و بی‌عدالتی جدیدی را در کل آن جامعه ایجاد می‌کند. و از سویی دیگر توجه به آزادی بدون ایجاد نهادهای اجتماعی لازم و بدون رسیدن افراد آن جامعه به رفاه اقتصادی حداقلی، ما را با عدم ثبات سیاسی، ظهور حکومت‌های پوپولیستی و دگردیسی حکومت‌های شبه دموکرات به حکومت‌های دیکتاتوری می‌رساند. لذا توجه همزمان به نیازهای مختلف جامعه و پیشرفت همه‌جانبه‌ی جامعه که در مفهوم توسعه خود را نشان می‌دهد، می‌توان باعث نتیجه‌ی مفیدتری شود. لذا در چند دهه‌ی اخیر جریانی در کنار دو جریان اصلی طرفداران اولویت دادن به آزادی و طرفداران عدالت‌خواه ایجاد شده است که به جریان توسعه‌گرا معروف هستند. این جریان رفته رفته در قشر بوروکرات و دانشگاهی و در پی آن در بین روشنفکران و مردم عادی طرفداران خود را یافته است و خود را در مقابل تفکر دوآلیستی و دوگانه‌انگار سیاسی سوسیالیستی و لیبرالی، راه سومی را معرفی کردند که می‌تواند جامعه را از بن‌بستهای سیاسی- تاریخی معمول و بازی دو سر باخت به یک آرایشی جدید و یک بازی دو سر برد رهنمون سازد.

– در بین مردم و رهبران کشورهای مختلف، تغییر الگوی ذهنی از مباحث ایدئولوژیک به یک ذهنیت توسعه‌گرا، پیش‌شرط لازم برای توسعه آن جامعه محسوب می‌شود. همانطور که در کشور چین این گسست ذهنی خود را در دهه هفتاد به عینه نشان داد. آن عبارت معروف رهبر چین، دنگ شیائوپینگ، که می‌گوید: “گربه باید موش بگیرد، حالا چه فرق می‌کند که سیاه باشد یا سفید”، خود گویاترین نشانه‌ی این تغییر پارادایم ذهنی است. اگر هدف سعادت و رفاه ملت چین است، این هدف با هر مسیری که می‌خواهد طی شود، فرق چندانی نمی‌کند. این یعنی فراروی از ایده‌های دوآلیستی رایج برای رسیدن به توسعه؛ چیزی که در الگوهای ذهنی دیگر رهبران کشورهای موفق می‌توان مشاهده کرد.

– در این بین کشورهایی وجود دارند که هنوز به انحای مختلف، درگیر این دوگانه‌انگاری سیاسی هستند و نتوانستند از پارادایم قدیمی رهایی یابند. اینچنین در تفکر دولتداری و حکومت‌داری این کشورها که خود برگرفته و وامدار حوزه‌ی فکری و معرفتی این جوامع است، بحث توسعه در حاشیه‌ی مباحثی چون مبارزات طبقاتی، مبارزات ضد استعماری، آزادی‌خواهی لیبرالی و دموکراسی‌خواهی (که البته هر کدام دارای اهمیت و ارزش خاص خود است)، قرار دارند. و بدین گونه نتوانستند در سطح جامعه به یک اجماع ملی برای پیشرفت دست یابند و از ایجاد نهادی به نام دولت توسعه‌گرا بازماندند.

– دولت توسعه‌گرا که مفهومی نسبتا جدید در ادبیات جامعه‌شناسی و اقتصادی است، اولین بار در نوشته‌های چالمز جانسون مطرح شده است. دولت توسعه‌گرا در نظر جانسون و دیگر اندیشمندان حوزه‌ی توسعه از قبیل اوانز و لفت‌ویچ به عنوان سکاندار و هدایت‌گر کشتی توسعه مطرح می‌شود که بدون آن کشورها از رسیدن به توسعه بازمی‌مانند. لذا در سال‌های اخیر و خصوصاً در کشورهای در حال توسعه، این امر به یکی از وظایف بنیادین دولت‌ها تبدیل شده است و دولت‌ها را با مقدار موفقیت آنها در امر توسعه‌ی کشورشان مورد ارزیابی قرار می‌دهند.

– در ترکیه و بعد از سال‌های دهه‌ی هفتاد و هشتاد میلادی که کشور در شدیدترین نوع منازعات سیاسی چپی و دست راستی درگیر شده بود(به قدری که خیلی‌ها حتی دخالت و کودتا و خشونت شدید ارتش برای خواباندن این درگیری‌ها، را قابل توجیه می‌دانند.)، به‌تدریج ذهنیت دوگانه‌انگاری عدالت‌محور و آزادی‌محور جای خود را به نگاه کم و بیش بومی توسعه داده است. محبوبیت ایده توسعه در میان دانشگاهیان و اقشار بوروکرات کشور ترکیه از دهه‌ی نود خود را به شکل بارز نشان داد. همچنین ظهور احزابی مانند رفاه و عدالت و توسعه از دل اقشار بسیار محافظه‌کار و مذهبی کشور و جایگاهی که مباحث توسعه در برنامه‌های این احزاب جدیدالتاسیس گنجانده شده است خود گویای نفوذ ایده‌ی توسعه در حوزه‌ی عمومی و سیاسی کشور بود. به گونه‌ای که هم اکنون معیار پیشرفت اقتصادی و موفقیت‌های برنامه‌های دولت در این حوزه مورد قضاوت اصلی افکار عمومی قرار دارند و معیارهای ایدئولوژیک قبلی فقط در میان اقشار محدودی که بازمانده فضای دهه هفتادی ترکیه محسوب می‌شود، مورد عنایت قرار می‌گیرند.

– در سال‌های اخیر در جائی که کشور ایران خود را درگیر مجادله و ایستادگی در مقابل قدرت‌های جهانی برای حقوق مورد ادعای خودش است (و در این ایستادگی مشروع خود دارای دلایل فراوانی است) و هزینه‌های بسیاری را برای صدور ایده‌ی انقلابی خود و نفوذ سخت در کشورهای مختلف جهان پرداخته است. کشور ترکیه با یک نگاه عمگرایانه‌تر نسبت به ایران درپی افزایش قدرت اقتصادی خود است. در دو دهه‌ی اخیر، ترکیه با سرمایه‌گذاری فراوان و با استفاده از سرمایه‌های داخلی و خارجی توانسته است زیرساخت‌های اقتصادی خود را در بین ده کشور دنیا قرار دهد و تولیدات و صادرات خود را به ترتیب به چهار برابر و شش برابر افزایش بدهد. این چنین رفاه مردم ترکیه را در طی بیست سال اخیر به حدود دو برابر رفاه مردم ایران برساند و در کنار آن قدرت نرم خود را در جهان افزایش دهند و با افزایش ثروت خود در مباحثی مهمی مانند حفظ محیط زیست، توسعه انسانی، بهداشت همگانی، آموزش و مبارزه با فقر، پیشرفت‌های محسوسی را کسب کند.

لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=54090

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ابر برچسب
});