به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، در قرآن کریم در ضمن آیات (۸۳ تا ۹۹ سوره کهف) در خصوص ذوالقرنین، اقدامات، جنگ ها و سفرها، ساختن سد و اقوامی که در هنگام سفر با آنها برخورد کرده مطالبی بیان شده است و یسئلونک عن ذی القرنین قل ساتلوا علیکم منه ذکرا ( ۸۳) انا مکنا له فی الارض و آتیناه من کل شی ء سببا ( ۸۴) فاتبع سببا (۸۵)
آنچه که قرآن از صفات و سیره عملی ذوالقرنین بیان کرده بیشتر به صفات انبیای الهی شباهت دارد. :”مردی با ایمان، عادل و مهربان بود و از طریق عدل و داد منحرف نمی شد؛ به همین جهت مشمول لطف خاص پروردگار بود و به مال و ثروت دنیا علاقه ای نداشت.- او به خدا و روز رستاخیز نیز ایمان داشت.”(سوره کهف)؛ در قرآن و تفاسیر موجود، تعابیری است که از پیامبری او خبر می دهد. در روایات اسلامی از ذوالقرنین با عنوان «عبد صالح» نام برده شده است.
گروهی راسیست آریاپرست معتقدند که ذوالقرنین همان کورش است در حالی که در متون و اسناد متقن تواریخ از کورش بعنوان یک جنایتکار، فاسق، شیاد، وحشی، خونریز، ظالم، ویران کننده تمدن اقوام بومی ایران و … ذکر شده است (مرادی غیاث آبادی / باستان شناسی، تقلب و رنج های بشری)؛ فلذا ذوالقرنین نامیدن کورش جهالت و سفاهتی بیش نیست ادعایی که بجز تمسخر چیز دیگری عاید آریاپرستان و ایرانشهرهای کذاب نخواهد نمود.
وجود عناصر کلیدی داستان ذوالقرنین در آذربایجان:
در قرآن آمده است :”وقتی [ ذوالقرنین ] میان دو کوه رسید مقابل آن قومی را یافت…(۹۳). گفتند: ای ذوالقرنین یاجوج و ماجوج در این سرزمین تباهکارند آیا برای تو خراجی مقرر داریم که میان ما و آنها سدی بنا کنی (۹۴). گفت: قطعات آهن پیش من آرید تا چون میان دو دیواره پر شد گفت: بدمید تا آن را بگداخت گفت: روی گداخته نزد من آرید تا بر آن بریزم (۹۶).
در ضمن آیات مرتبط با ماجرای ذوالقرنین در سوره کهف با علاماتی مواجه می شویم که در جغرافیای تاریخی و قومی و طبیعی آذربایجان باستان می توان آنها را یافت و نشانه هایی منجمله دمیر قاپی در قافقاز، وجود معادن متعدد آهن و مس و روی در آذربایجان، نشانه های طبیعی و معدنی هستند که در آذربایجان وجود دارد.
بنا بر نظر دانشمندان، در سرزمین قفقاز میان دریای خزر و قارادنیز سلسله کوه هایی است که همچون یک دیوار، شمال را از جنوب جدا می کند. تنها تنگه ای که در میان این کوه های دیوار مانند وجود دارد به تنگه “داریول” معروف است و در همان جا تاکنون دیوار آهنین باستانی (دمیر قاپی) به چشم می خورد و به همین جهت بسیاری معتقدند که سد ذوالقرنین همین سد است.
تشابه برخی از عناصر داستانی ذوالقرنین با اوغوزخان:
در کتاب جامع التوایخ اثر ارزشمند خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی در خصوص اوغوزخان می خوانیم :”اوغوزخان شش پسر داشت: گون، آی، اولدوز، گؤک، داغ، دنگیز(دنیز).
بعد از آن که اوغوز تمامت ممالک توران، ایران، شام، مصر، روم، افرنج و دیگر ولایات بگرفت و بعد از آن که جمله و جهان را مسخر گردانیده بود. طوی بزرگی (مجلس بزرگی) آراست و جمعیتی عظیم ساخت. بعد از آن اوغوزخان “کمان زرین” را به پسر بزرگترین و دو برادر کوچکترش داد و تیرهای سه گانه اوغوز را به پسرهای کوچکتر از آنها و فرمود که اقوامی که از نسل سه پسری که کمان را به آنها داده است لقب و کنیت آنها “بوزوق” گویند. سپس اوغوزخان سمت راست [شرق مملکت اوغوز ] را به آنها داد.” (همدانی،جامع التواریخ، تصحیح دکتر بهمن کریمی،۱۳۶۷: ۳۶)؛
سپس اوغوزخان لقب اقوامی که از نسل سه پسری که تیرها به آنها داده شده است “اوجوق = اوچ اوخ” کرد- اصلش اوج اوق است یعنی سه تیر و گفت لشگر دست چپ [غرب مملکت اوغوز] از این سه پسر و فرزندانشان باشد همان،۳۷ و ۳۶)؛ کمان که به مثابه پادشاهی است به ایشان [پسران بزرگتر] داد و تیرها که به منزلت ایلچی ست به ایشان که در دست چپ هستند داد و فرمود که تخت پادشاهی و راه قایم مقامی من از آن قوم بوزوق است.(همان: ۳۷)
وجود عناصر کلیدی مانند لغت قرنین به معنای دو جهت شرق و غرب در داستان ذوالقرنین، تیر و کمان بعنوان نماد قدرت شرق و غرب برای فرزندان اوغوزخان، وجود گستره ی وسیعی از شرق و غرب جهان بعنوان جغرافیای حکمرانی اوغوزخان، وجود تنگه ی “داریول” و دمیر قاپی در آذربایجان می تواند بعنوان عناصر و اجزای ارتباط شخصیت اوغوزخان با ذوالقرنین نیز مطرح شود.