یاز اکو؛ جواد نیکبخت – سیاست القاء الزام و قطعیت وابستگی هرگونه کنشگری به یکی از جناحین و اطلاق مخالف وابسته به افراد خارج از جناحین، شلاقی است که بر پیکر کنشگران صادق و پیشرفت کشور و استان فرود میآید و ضروری است مورد تحلیل و واکاوی جسورانه قرار گیرد.
هر حرکت اجتماعی که در اعتراض به شرایط موجود و طلب آرمانها و اهدافی صورت میگیرد با منطق احتمال تغییر تاکتیکی در اهداف کوتاه مدت، علی الاصول در آرمانها و نظام ارزشهای بنیادین حرکت نباید تغییری صورت باشد درغیر آن حرکت از موضوعیت میافتد. انقلاب علیه نظام ستمشاهی پهلوی نیز دارای آرمان و اهدافی بوده و بار ارزشی خاص خود را داشت. آنچه مسلم است شاید پنج درصد مدعیان واقعی یا تصنعی فعلی انقلاب در آن زمان حضور داشتند یا در جریان مسائل نبودند و شاید از مخالفان بودند و لذا دقیق از آرمانها و اهداف، ارزشهای حرکت بیمطلع هستند برخی انقلاب معاشان هم بدشان نمیآید محافلی با محوریت آنها بوجود آید؛ محافل و افراد نوپا را نردبان ترقی و انتفاع خویش سازند البته محافل دغدغهمند و کار محور استثناء هستند.
برخی انقلاب را با تعریف و توصیف و یا تبلیغ فرد یا محفلی درک نکرده بلکه خود در متن بودند. اینها شاید با فرد، گروه یا جناحی x درصد تشابه فکری و جناح دیگر y درصد تفاوت یا تضاد فکری داشته باشند وبرعکس، اما تلقی و تصور و توقع خود را از آرمانها و اهداف و ارزشها دارند. ۴۳ سال است به جای زندگی عادی پای این اعتقاد و دغدغهاش از داشتهها و نداشتهها هزینه کردهاند, در باورها با هیچکس و به هیچ قیمتی معامله نکرده اند. آنهایی که خود درختی میکارند عمرشان، هست و نیستشان را در تثبیت، رشد و شکوفایی آن بیمضایقه نثار میکنند نمیتوانند خیانت و تخریب کنند اما کسانی که اتفاقی مواجه میشوند و یا به خاطر آن مسیر کج میکنند، استفاده میکنند و میگذرند. حتی برای نوشیدن چایی تکهتکهاش میکنند سردشان بشود میسوزانند به نو انقلابیون نمیگویم استفاده نکنید میگویم شاخ و برگش را نشکنید قسمت است میوهاش را شما بخورید لااقل سایهاش را برای نیازمندان نگه دارید و به باغبانان دلنگران و دغدغهمند سنگ نزنید.
در کشورما عملا وجود و حق حیات دو جناح به رسمیت شناخته میشود که دورهای عنان امور را بهعهده میگیرند و افراد خارج از محافل خود را حتی با هر میزان تشابه، با مارک غیر خودی با یاری یکدیگر حذف میکنند کم نیست مواردی که نقاد جناح چپ بوده و توسط راست حذف و یا برعکس شده باشد. هر چند خود جناحها علاوه بر حذف یکدیگر با تنگ نظری روزافزونشان برای کسب سهم بیشتر دایره شمولیتشان را برای خودیها هم کوچکتر میکنند. مگر میشود تمامی واقعیتها را یک فرد و یا یک گروه و جناح ببیند مگر میشود تمامی حقیقتها پیش یک فرد گروه و جناح باشد نکته جالبتر اینکه به نام و شعار دو گروه (اصلاحطلب – اصولگرا) توجه کرده و مورد تحلیل عاقلانه و علمی قرار دهیم کدام اصلاح طلبی میتواند فاقد اصول و ارزش باشد و کدام اصولگرایی میتواند به تغییر برای بهبود یا اصلاحطلبی معتقد نباشد پس یا متوجه معنی نام و شعارشان نیستند یا نام و شعارشان سنگری محفلی بیش نیست و شاید هردو. پس حفاظی درست کردهاند و نامی برآن گذاشتهاند تا از پتانسیل یکدیگر و آن ابزار راحتتر انقلاب معاشی استفاده کنند. با این بینش هم جناحیها هم قابل معامله است.
به والله صاحبان بیآلایش انقلاب از وابستگان و مدعیان پر طمطراق جناحین اصولگراتر و اصلاحطلبتر بوده و هستند چون سلامت بچه برای یک مادر و درخت برای یک باغبان از مسئول تغذیه و حتی بهرهمندان بیشتر است. آهای مدعیان دروغین یا ناپخته “آقا مهدی باکری، باقری افشرد، تجلائی اصلاحطلب بود یا اصولگرا” این کشور، این استان و این شهر و این مردم اشباع از کار جناحی بدجوری نیازمند کار تخصصی و دلسوزانه است.
چرا کنشگر جناحی نیستم
آهای مدعیان دروغین یا ناپخته "آقا مهدی باکری، باقری افشرد، تجلائی اصلاحطلب بود یا اصولگرا" این کشور، این استان و این شهر و این مردم اشباع از کار جناحی بدجوری نیازمند کار تخصصی و دلسوزانه است.
لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=60628
- نویسنده : جواد نیکبخت
- ارسال توسط : darvazeban2
- بدون دیدگاه