به گزارش پایگاه خبری یاز اکو به نقل از همشهری، سالمندی مسئلهای است که بیش از هر زمان دیگری کشور را تهدید میکند. آنقدر که در بحث افزایش جمعیت بارها به آن اشاره و درباره آن هشدار داده شده است. حالا میرطاهر موسوی، استاد دانشگاه علوم توانبخشی با اشاره به اینکه در ۳۰سال آینده تعداد زنان سالمند تنها،۳ برابر میشود، میگوید که برای کاهش چالشهای آینده اگر به کپیبرداری از سایر کشورها اکتفا کنیم، چهبسا آسیبپذیری زنان سالمند تنها بیش از پیش افزایش یابد. اما برای این روند چه برنامهریزیهایی صورت گرفته است؟
۷۰۰هزار زن سالمند، تنها هستند
اما زنان سالمند تنها چه ویژگیهایی دارند؟ این گروه، زنانی هستند که ۶۰سالگی را پشت سر گذاشته و بهتنهایی زندگی میکنند. تنها زیستی زنان سالمند آسیبپذیری آنها را افزایش میدهد و چالشهای پیچیدهای برای آنها بهوجود میآورد. بر پایه آخرین سرشماریها تعداد زنان سالمند تنها در ایران رو به افزایش است. آمارها نشان میدهد هماکنون یکپنجم، معادل ۲۰درصد زنان سالمند، یعنی ۷۰۰هزار زن سالمند، تنها زندگی میکنند.
این در حالی است که این آمار در مردان یکچهارم زنان است. اگرچه ازدواج مجدد در میان سالمندان نسبت به گذشته بیشتر شده، اما متأسفانه اغلب زنان سالمند بهدلیل محدودیتهای عرفی و سنتی از ازدواج مجدد استقبال نمیکنند و آن را تابو میدانند. بر همین اساس۲.۴درصد آنان هرگز ازدواج نکرده و ۴.۴درصدشان اگرچه دارای همسرند، تنها زندگی میکنند.
از سویی در آینده بیماریهای زنان، نبود نظام مراقبتی و حمایتی از سالمندان، نبود بیمههای مراقبتی، مشکلات اقتصادی و معیشتی موضوعات دیگری است که زنان سالمند بیش از سایر اقشار جامعه از آن متاثر میشوند. مشکلات اقتصادی برای نگهداری از سالمند در کنار خانواده، فضای محدود منازل امروزی و هزینه درمان افراد سالمند، در مواردی فرزندان را ناچار میکند عزیزانشان را روانه خانه سالمندان کنند؛ خانهای که هیچیک از آنها، آنجا را خانه خود نمیدانند و بسیاری از آنان تا آخرین روزهای عمر منتظر برگشت به منزل خود میمانند.
یکسوم خانوارها سالمندسرپرست میشوند
در پژوهشی علمی و کاربردی با موضوع «پیامدهای اجتماعی- اقتصادی زندگی زنان سالمند تنها» که بهتازگی انجام شده، مشخص شده است که با توجه به افزایش الگوی تنهازیستی در میان زنان، خصوصا زنان سالمند، تعداد زنان سالمند مجرد قطعی و مطلقه در ۳۰سال آینده تغییر خواهد کرد. بهگونهای که تعداد این زنان ۳ برابر حال حاضر شده و باید با درنظرگرفتن تضمینهای قانونی و بودجه کافی برای اجرای سند ملی سالمندان در این زمینه اقدام شود. براساس همین تحقیق، بیش از ۹۰درصد زنان سالمند تنهای ایرانی در ۳ دهک پایین درآمدی قرار گرفتهاند، یعنی بهطور جدی مشکل معیشتی داشته و برای پرداخت هزینههای درمان و توانبخشی با چالش روبهرو هستند.
۷۱درصد زنان سالمند تنها، درآمدی ندارند و تنها ۲۹درصد آنها درآمدی از آن خود دارند و از این بین نیز ۳.۵درصد درآمد کمتر از یک میلیون تومان و ۱۳.۵درصد نیز بین یک تا ۳میلیون تومان درآمد دارند. نزدیک به ۷۴درصد زنان سالمند تنهای ایرانی بیسوادند و در بین زنان سالمند تنهای با سواد اغلب (۵۸.۳درصد) دارای سواد در مقطع ابتدایی یا سوادآموزی هستند و توانایی چندانی برای بهرهگیری از اینترنت و فناوریها ندارند.
پیشبینی میشود نسبت خانوارهای تکنفره در طول دوره ۱۳۹۵ تا ۱۴۳۰ دوبرابر خواهد شد و از ۸.۷درصد در سال ۱۳۹۵به ۱۶.۴درصد در سال۱۴۳۰ افزایش مییابد. بخش عمده این افزایش بهدلیل روند فزاینده تنها ماندن سالمندان است. در سال۱۳۹۵ تنها ۱۰درصد خانوارهای کشور سالمندسرپرست بودهاند اما با توجه به روند افزایشی سالمندی جمعیت در کشور، نسبت خانوارهای سالمندسرپرست در سال۱۴۳۰ به ۳۲درصد، یعنی یکسوم کل خانوارهای کشور افزایش خواهد یافت.
از امروز باید برای سالمندی برنامهریزی کرد
ذکر این مسئله خالی از لطف نیست که سالمندان تنهای ۳۰سال بعد، باسوادتر از زنان سالمند تنهای امروزی هستند، مهارت بیشتری در بهرهگیری از تکنولوژی دارند و بخش مهمی از شبکه اجتماعی زنان سالمند تنها در ۳دهه بعد، در فضای مجازی شکل خواهد گرفت. آنها از پایگاه اجتماعی بالاتری برخوردارند، بهاحتمال زیاد درآمد و وضعیت اقتصادی بهتری دارند، اما بهدلیل نداشتن فرزند یا محدود بودن ابعاد خانواده، حمایتهای غیررسمی آنها بهگونه چشمگیری کاهش مییابد. به همین دلیل لازم است از اکنون برای آن روزها برنامهریزی شود. احمد دلبری، رئیس انجمن طب سالمندان معتقد است با توجه به رشد روزافزون سالمندان زن در کشور، توجه به کیفیت زندگی آنها از فاکتورهای اساسی در سلامت اجتماعی است.
او میگوید: «اگرچه امید به زندگی در زنان بیش از مردان است، اما آنها با مشکلات جسمانی و روحی بیشتری نسبت به مردان دست و پنجه نرم میکنند. از سویی نسبت زنان به مردان شاغل کمتر است که پیامد خطرناکی در دوره سالمندی محسوب میشود، زیرا با تجرد قطعی این وضعیت در آنها تشدید خواهد شد.» او با اشاره به سند ملی سالمندی میگوید: «با وجود ۸میلیون سالمند در کشور، تقسیم کار ملی در اینباره صورت نگرفته است. هر ارگانی به شکل جزیرهای در حوزه سالمندان فعالیت میکند و چهبسا بسیاری از ارگانها وظایف خود را در قبال این گروه انجام نمیدهند.
اما این سند با وجود اینکه ۱۸سال است که پیگیری، تحقیق، نوشته و ابلاغ شده، هنوز به مرحله اجرا نرسیده و متولی امر مشخص نشده است. قرار بود که در این ۱۸سال ۱۳شورای سالمندی به ریاست رئیسجمهور یا معاون او شکل بگیرد. همین امر نشان میدهد جمعیت سالمندان هنوز اولویت دولت نیستند.» اما بزرگترین چالشی که خانوادهها با آن روبهرو هستند، از نظر دلبری، نگهداری و مراقبت از سالمندان است: «با کاهش ابعاد خانواده و تغییرات فرهنگی و اجتماعی، سالمندان آینده یا فرزندی ندارند یا تنها و مجردند. به همین دلیل وقتی این افراد به ۶۰سالگی یا بیشتر نزدیک میشوند، نیاز به مراقبت دارند. اکیدا توصیه میشود که افراد به دوره سالمندی خود توجه کنند. از سویی سالمندی سالمتر، فعالتر و پویاتر را باید از دوره جوانی و میانسالی شروع کرد. ما باید یاد بگیریم چطور از خود مراقبت کنیم.»