به گزارش پایگاه خبری یاز اکو به نقل از تجارت نیوز، «جواد صالحی اصفهانی»، استاد دانشگاه «ویرجینیا تک» در آمریکا و عضو اندیشکده معتبر «بروکینگز»، اخیرا در مقالهای تاثیر تحریمهای اعمالشده علیه اقتصاد ایران از سال ۲۰۱۰ میلادی به این سو را بررسی کرده است.
اعمال حدود یک دهه تحریم بیسابقه، با اقتصاد ایران چه کرده است؟ پاسخ به این پرسش، چه از سوی ایران و چه از سوی کشورها و نهادهای اعمالکننده تحریم، چندان روشن نیست. دادههای مرتبط با این موضوع به ندرت به شکل دقیق منتشر میشوند و البته دادههای در دسترس هم همواره تفسیربردار هستند.با این همه، یکی از معدود گزارشهای پژوهشی دقیق در این مورد که توسط «جواد صالحی اصفهانی»، عضو اندیشکده «بروکینگز» در آمریکا تهیه شده، تصویری قابل تامل از عمق تاثیر یک دهه تحریم علیه اقتصاد و شهروندان ایران را نشان میدهد.
فهرست
تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران
مقاله صالحی اصفهانی نشان میدهد که تا قبل از آغاز تحریمها در سال ۲۰۱۰ درآمد سرانه ایرانیها روند صعودی داشت اما از آن سال به بعد درآمد سرانه نزولی شده است. این روند نزولی با افزایش تحریمها تشدید شده و در دو سال گذشته و با خروج دونالد ترامپ از برجام و افزایش بیسابقه تحریمها به اوج خود رسیده است.
این در حالی است که برآوردها از جمعیت زیر خط فقر در ایران، به گفته نویسنده، در منابع مختلف اختلافهای زیادی دارند و به همین جهت ترسیم یک تصویر دقیق از تاثیر تحریمها بر اقتصاد و شهروندان ایرانی، تا حد زیادی نیاز به تفسیر دادهها دارد.
بر این اساس، در حالی که برخی برآوردها (از جمله برآورد نهادهایی مانند مرکز پژوهشهای مجلس) از قرارگیری حدود نیمی از جمعیت ایران زیر خط فقر حکایت دارند، برخی برآوردها (از جمله محاسبات نه چندان بهروز شده بانک جهانی) جمعیت زیر خط فقر در ایران را حدود ۱۰ درصد تخمین میزند.
با این همه، آنچنان که این مقاله نشان میدهد، با افت ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی، صادرات محصولات غیرنفتی ایران رشد قابل توجهی پیدا کرد و اشتغال در بخش تولید صعودی شد و تا زمان آغاز همهگیری کرونا به صعود خود ادامه داد. این اما در حالی است که به دلیل افت مقدار اسمی دستمزدها (ارزش واقعی آنها در مقابل ارزهای خارجی)، حتی رشد اندک آمار اشتغال در ایران نتوانست مانع از کاهش قابل توجه سطح زندگی در میان شهروندان ایرانی شود.
نرخ فقر در مناطق روستایی ۲ برابر شد
بر اساس دادههای این پژوهش، تحریمها بر شهروندان ایرانی به شکلی یکسان تاثیر نگذاشته است. بر این اساس، خانوارهای روستایی، اصلیترین زیاندیدگان تحریمها در طول بیش از یک دهه گذشته بودهاند.
شوکآورترین داده این مقاله به رشد نرخ فقر مربوط میشود. به نوشته صالحی اصفهانی، از سال ۲۰۱۰ میلادی به این سو، نرخ فقر در مناطق روستایی ۲ برابر شده و در مناطق شهری هم ۶۰ درصد رشد داشته است.
این در حالی است که ایران موفق شده بود در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ میلادی، نرخ فقر در کشور را از ۲۰ درصد به ۱۰ درصد کاهش دهد، روندی که با آغاز تحریمها، متوقف و سپس معکوس شد. به این ترتیب، از سال ۲۰۱۱ میلادی به این سو، حدود ۸ میلیون شهروند ایرانی که در «طبقه متوسط» دستهبندی میشدند، به «طبقه متوسط پایین» (lower middle class) منتقل شدهاند.
بازگشت سطح زندگی به سال ۲۰۰۲
دادههای دیگری که در این گزارش به آنها اشاره شده نشان میدهد در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹، متوسط استاندارد زندگی (standard of living) در میان شهروندان ایرانی، ۱۷٫۷ درصد افت کرده است. به این ترتیب، مصرف سرانه (per capita consumption) در ایران در پایان سال ۲۰۱۹، به سطح سال ۲۰۰۲ برگشته است. به عبارتی در سال ۲۰۱۹، سطح مصرف مردم ایران معادل سال ۲۰۰۲ است. یعنی حدود ۱۷ سال به عقب برگشته است.
با این همه، آنچنان که این گزارش تاکید میکند، تمام این کاهش ۱۷٫۷ درصدی را نمیتوان معلول تحریمها دانست، چرا که در فاصله زمانی مورد بررسی، ایران دو مرتبه (در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴) شاهد افت قیمت نفت صادراتی خود بوده است و این رخدادها هم در کاهش سطح استاندارد زندگی ایرانیها تاثیر داشتهاند.
این دادهها از این جهت با اهمیت هستند که به طور معمول، طی همین مدت استاندارد زندگی در میان شهروندان کشورهای اطراف (شهروندان کشورهایی همچون ترکیه، جمهوری آذربایجان و گرجستان) رشد داشته است. در واقع، احساس عمومی «عقبافتادن» در میان ایرانیها را شاید بتوان به همین موضوع ارتباط داد.
نابرابری در جهت نزولی
چنان که گفته شد، ضربه وارد شده به اقشار مختلف شهروندان ایرانی بر اثر اعمال تحریمها، متفاوت بوده است. آنچنان که گزارش صالحی اصفهانی نشان میدهد، پس از افت قیمت نفت در سال ۲۰۰۸ میلادی که بلافاصله با اعمال تحریمها همراه شد، متوسط مصرف در تهران تقریباً ثابت ماند و این در حالی بود که در مناطق روستایی، حدود ۳۰ درصد و در دیگر مناطق شهری در کشور هم حدود ۱۱٫۶ درصد کاهش پیدا کرد.
نویسنده میگوید این موضوع میتواند علل مختلف داشته باشد. نخست اینکه اقتصاد در تهران تنوع بیشتری دارد و به همین دلیل، با اعمال تحریمها به سمت و سویی تغییر پیدا کند که فشار تحریمها در آنها کمتر بوده است.
از طرف دیگر، سهم مشاغل به اصطلاح «یقهسفید» در تهران بالاتر است و حمایتهای مالی دولت از این مشاغل هم بیشتر است. علاوه بر این، آنچنان که این گزارش اضافه میکند از آنجا که استانهای دیگر در کشور از نظر جغرافیای و سیاسی فاصله بیشتری با مرکز دارند، منابع کمتری هم در مقایسه با مرکز دریافت میکنند و این موضوع، با روی کار آمدن دولت حسن روحانی افزایش هم پیدا کرده است.
اما تحریمها چه تاثیری بر توزیع درآمدها داشتهاند؟ نویسنده مقاله میگوید محاسبه این موضوع به اندازه محاسبه نرخ فقر ساده نیست. به گفته او، ایران به طور کلی در کاهش نرخ فقر موفق بوده، اما در کاهش سطوح نابرابری موفق عمل نکرده است. در اینجا هم عواملی همچون نزدیکی به دولت و مراکز قدرت دستاندر کار بودهاند و به همین دلیل، گروههای همسو، منابع بیشتری دریافت کردهاند.