یازاکو؛ افشار سلیمانی – درحالی که راب مالی با اشاره به مذاکرات احیای برجام در دوحه گفته بود: «مذاکراتی بین ایران و خودش باید اتفاق بیافتد که در نهایت به نتیجه برسند که اماده ی توافق هستند یا نه.» و ادامه داده بود: « مذاکرات دوحه اتلاف وقت بود» و امروز هم گام را فراتر نهاد و گفت :”امریکا فعلا برنامه ای برای دیدار برجامی با ایرانندارد” در کمال ناباوری وزیرخارجه و مذاکره کننده ارشد ایران از روند کار برای دور دیگر مذاکرات حرف میزنند.!
علی باقری مذاکره کننده ایران گفته است: «زمان و مکان مذاکرات در حال نهاییسازی است.”!
درهمینحال امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه هم گفت : «باقری در هماهنگی کامل با من به مذاکرات برای لغو تحریمها ادامه میدهد»! اما مشخص نیست از کدام مذاکره با کدام کشور سخن میگویند .شاید هم منظور مذاکره بدون اعلام قبلی و محرمانه با روسیه است که ایران بیشترین زیان را ازاین کشور دیده است؟
درحالی که راب مالی می گوید آنطرف می گوید: « بیایید گامی به عقب برداریم و ببینم کجا هستیم؛ اتحادیه اروپا نقشه راهی روی میز گذاشت که بنابر نظر آن ها، به یک نتیجه عادلانه برسیم؛ ما گفته ایم که اماده ایم که آن توافق را بپذیریم، هیاتی که قبول نکرده و «بله» نگفته، ایران است.»
وی اضافه کرد: «بنابراین وقتی ایران می گوید آمریکا با مواضع قبلی به دوحه آمده، برای ما قابل فهم نیست؛ ما با مواضعی آمدیم که با بازگشت به برجام سازگار است.» مالی تاکید کرد:« بله، هیاتی که باید پاسخ بدهد، ایران است، اگر هیات ایران اماده نیستند، معلوم نیست چرا حاضر شدند که به دوحه بیایند.»
وقتی گفته میشود بخاطر هزینه های مختلف که تقابل با امریکا برمملکت تحمیل کرده زیر ساختهای کشور و زندگی مردم توسعه پیدا نکرده و با ادامه وضعیت موجود شرایط دشوارتر و بدتر میشود
میگویند ما نمیخواهیم زیر بار امریکا برویم!
مگر کسی میگوید شما زیر بار آمریکا بروید.
امروز امریکا دقیقا روی نقاط اجماع قدم برمیدارد و اول اجماع سازی میکند و بعد قدم برمیدارد.
لذا نه تنها کشورهای غربی که روسیه وچین و تمامی همسایگان ما و کشورهایی که از دیر باز تعامل گسترده اقتصادی با ما داشتند همه با امریکا یکصدا شده اند.
چین و روسیه هم اگر گاهی فقط به نفع ایران شعار میدهند به این دلیل است که منافع شان در باقی ماندن تحریم است تا اولی نفت ایران زیر قیمت بخرد و دومی جلوی ورود گاز ایران را به بازار انرژی اروپا و سرمایه گذاری خارجی را در ایران بگیرد و با ارزانتر فروختن نفت ایران را از بازار نفت دور کند کمااینکه در رابطه فولاد و اوره هم چنین میکند !والا در عمل کسی از تحریمهای امریکا تخطی نمیکند.
اینکه ایران از فعالیتهای منطقه ای کوتاه بیاید یا در بحث اتمی در حد خاصی غنی کند یک مطالبه جهانی است که امریکا انرا با اهرم تحریم تا حد زیادی اجرایی کرده است و با پیمان ابراهیم اسراییل با برخی کشورهای عربی خلیج فارس و تلاش برای تشکیل ناتوی عربی -عبری-غربی با ریاست امریکا و نصب سیستم پدافند دفاعی لیزری در عربستان و استقرار سیستم دفاعی گنبد آهنین در بحرین و امارات متحده عربی در خلیج فارس (که در دست اقدام است) و انتقال گاز به اروپا و ترکیه در آینده این پروسه را تقویت میکند.
امروز عربستان و ترکیه در سیاست خارجی خوو براساس مولفه های قدرت مستقلانه تر از ایران عمل میکنند و هزینه های سیاست خارجی خود را به سرمایه تبدیل کرده اند و از آن سود میبرند. در حالیکه ایران با سوء تدبیر و بانگاه غیر واقع بینانه در حال تبدیل شدن به یک کشور ضعیف و نیازمند است و از همین رو استقلال با ضعف اقتصادی و نارضایتی مردم بویژه از لحاظ معیشتی آنها قابل جمع نیست.
اتخاذ راهبرد موازنه منفی و استفاده از فضای چالشی و رویارویی شرق وغرب است که میتواند ضریب استقلال کشور را ارتقاء دهد و به نفع منافع ملی گرد والا حذف غرب به وابستگی به چین و روسیه که حتی نمیتوان آنها را بلوک شرق نامید .با توجه به این واقعیت است که چین هیچ تمایلی به درگیری نظامی با هیچ قدرتی و صرف هزینه های گزاف در این رابطه ندارد و صرفا به پیشرفت و توسعه اقتصادی و صنعتی و تکنولوژیکی خود می اندیشد و عمل میکند و با همین استراتژی به دومین قدرت اقتصادی جهان پس از امریکا تبدیل شده و قصد دارد از امریکا هم سبقت بگیرد .اما روسیه برهبری پوتین خود را در دام امریکا افکند و زمینه تضعیف تر شدن روسیه و منفور شدن خویش را فراهم نمود .اگر سلاح هسته ای و سایر تسلیحات متعارف می توانست شوروی را نجات دهد سی سال پیش داده بود .اکنون هم روسیه را از ضعیف تر شدن نجات نخواهد داد حتی اگر اوکراین را بطور کامل به تصرف در آورد .
پازل قدرت ملی هر کشوری دارای قطعات گوناگون نظامی ،اقتصادی ،فرهنگی و دیپلماسی است و وجود کمبود یا نقصان در هر یک از این پارامترها مانع از ایستادگی و مقاومت و توسعه میگردد ودر این میان مولفه های اقتصادی به موازات مولفه های نظامی و دیپلماسی حائز اهمیت بیشتر و موثرتری می باشدو مشروعیت هر سیستمی در گرو حکمرانی خوب با همه شاخصهای شناخته شده آن است که موجب پشتیبانی ملی میگردد .بدون اتکا به ملت و عدم توجه به پارامترهای قدرت ملی ،فرصتهای باقیمانده هم از میان میرود و تهدیدات جایگزین آنها میگردد و روندهای سیاستهای داخلی و خارجی دچار آسیب و اصطکاک و تنش میگردد و در نهایت به استقلال و تمامیت ارضی کشور خسارت هنگفتی وارد میسازد.
چند مثال بیشتر این نگاه رو روشنتر میکند!:
وزارت صنعت کره جنوبی روز سهشنبه پنجم ژوئیه اعلام کرد که سئول تا سال ۲۰۳۰ میلادی سهم انرژی هستهای نسبت به کل تولید انرژی در این کشور را به بیش از ۳۰ درصد میرساند تا امنیت انرژی تامین و اهداف طرح «کربن خنثی» تسهیل شود.
دولت یون سوک یول متعهد شده است با تغییر و معکوس کردن سیاست حذف انرژی هستهای دولت قبلی، این صنعت را بازسازی و از گسترش آن در خارج از کشور نیز حمایت کند. سهم انرژی هستهای در سال ۲۰۲۱ در کره جنوبی به ۲۷.۴ درصد رسیده بود.
قطر آخرین شریک خود برای ابرپروژه ۲۹میلیارد دلاریLNG رانیزانتخاب کرد. پنج غول نفتی توتال فرانسه، کونوکوفیلیپس و اکسان موبیل امریکا،اِنی ایتالیاوشل انگلیسی هلندی،شرکای قطربرای برداشت ازمیدان گازی مشترک با ایران خواهند بود.
قطر کشوری که به اندازه کوچکترین استان ایران یعنی قم است اکنون یکی از سه بازیگر بزرگ بازار گاز جهان شده است و یک پنجم گاز دنیا را تامین میکند. بلومبرگ پیشبینی کرده است که درآمد قطر از صادرات گاز امسال به ۱۱۴ میلیارد دلار برسد و به زودی آمریکا را پشت سر گذاشته و اصلیترین مالک شیرفلکه گاز جهان شود.
امارات متحده عربی هم علاوه بر شروع بهره برداری از نیروگاه هسته ای پنجهزار مگاواتی چند نیروگاه مشابه دیگر را در دست احداث دارد .
طبق ارزیابی بانک جهانی، عراق امسال بیش از ۱۲۷ و سال آینده نزدیک به ۱۲۴ میلیارد دلار درآمد نفتی خواهد داشت»؟
اگر دست کم برجامدر اسفند ۹۹ احیا میشد شرایط بسیار بهتر از این بود که هست .تحریمها تریلیونها دلار به کشور و ملت ضرر زده است .ادامه روند کنونی وضعیت کشور را بسیار خطرناکتر خواهد کرد.
زمانی که بزرگ ترین پالایشگاه گازی خاورمیانه در شهرستان جم استان بوشهر به بهره برداری رسید، هنوز مخزن مشترک پارس جنوبی کشف نشده بود که منفعت عظیم آن به سمت قطر سراشیب شود.
اینکه روزنامه دولت تیتر درشت میزند «تجارت ۹۰ میلیارد دلاری با دورزدن تحریمها» (۲/۳/۱۴۰۰) و به نقل از رئیس سازمان توسعه تجارت مینویسدکه «از صد میلیارد دلار تجارت خارجی در سال گذشته، ۹۰ درصد آن خارج از سیستم بانکی صورت گرفته است»، افتخار ندارد؛ بلکه نشان از حجم عظیمی از منابع است که دراینمیان از بین رفته و مصروف توسعه کشور و رفاه جامعه نشده است.
مانند گاز و برق و آب کشورمان که حداقل یکسوم حجم آنها در مسیر انتقال و به سبب فرسودگی خطوط هدر میرود و نیست و نابود میشود.
اینکه تصور کنیم با تعاملات اقتصادی با کشورهای منطقه میتوانیم صاحب رشد و توسعه اقتصادی شویم، جز خیالپردازی نیست.
به گفته ی رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران، سهم کل کشورهای منطقه از اقتصاد جهانی حدود شش درصد است و ۹۴ درصد اقتصاد جهان در خارج از این منطقه جریان دارد
این کشورها و دیگر کشورها در سایه تنش زدایی و نگاه واقع بینانه به مناسبات بین المللی و سیاست خارجی هوشمندانه با استفاده از متخصصان در زمینه های مختلف دیگر نیز پیشرفت کرده اند اما ایران جز در برخی زمینه ها از جمله انرژی هسته ای و برخی موارد نظامی و دفاعی و بعضی موارد دیگر و پیشرفت قابل توجهی نکرده است .
اقتصاد و معیشت مردم پاشنه آشیل تحولات ایران است .اگر بدون فوت وقت تصمیم قاطع منطقی برای خروج از این وضعیت اتخاذ و به مورد اجرا گذاشته نشود اتفاقات غیر قابل پیش بینی رخ خواهد داد و برخورد های افراطی پاسخگو نخواهد بود.
لذا گر در ماه جاری توافق احیای برجام منعقد نشود، شرایط سیاسی حقوقی در داخل آمریکا برای هر توافقی با ایران بسیار پیچیده خواهد شد.
امریکا و غرب مقدماتی را فراهم آوردهاند که اگر مذاکرات به نتیجه نرسید، ایران مقصر اصلی شکست شناخته شود و اروپا هم همراهی کامل با امریکا دارد .
حال که رابرت مالی اعلام نموده فعلا کشورش برنامه دیدار برجامی در دوحه را ندارد اما امیرعبداللیهان و باقری سخن از تنظیم زمان دیدار
توسط جوزف بورل میگوید و بورل نیز رغبت قبلی را نشان نمیدهد بنظر میرسد احتمالا تنها یک فرصت نهایی برای دیدار با انریکه مورا و بواسطه او با رابرت مالی در دوحه یا هر جای دیگر باقیمانده است ونباید از دست برود و توافق نهایی صورت پذیرد.
نظام بین الملل قدرت محور است .دولت بایدن امکان دادن تضمین به ایران را ندارد .چین و روسیه هم اگر می توانستند ایران از زیانهای ناشی از تحریمهای امریکا حفظ میکردند .نتوانستند و نخواهند توانست .ایران نباید پیرو روسیه یا چین باشد و از شرایط پیش آمده پس از تجاوز روسیه به اوکراین بویژه در زمینه انرژی باید استفاده کند و ضمن حفظ روابط با چین و روسیه از خلائهای حاصله در روابط این دو کشور با امریکا و غرب و ژاپن و کره جنوبی بهره برداری حداکثری نماید و مانع از بحرانیتر شدن وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور گردد .
بنظر میرسد درصورت عدم توافق در فرصت احتمالی نهایی روند تحولات برجامی و غیر برجامی
دچار آسیبهای جدی در داخل و خارج خواهد شد که به سود ایران نخواهد بود .چون وقتی کشوری به تنهایی در برابر چند قدرت بین المللی قرار گیرد و چند کشور منطقه ای هم همراه آنها باشند قطعا زیانهایی که خواهد دید بسیار بیشتر از صدماتی که به آن کشورها وارد خواهد کرد ،خواهد بود .همانگونه که در داستان گروگانگیری دیپلماتها و عناصر اطلاعاتی امریکا که منجر به صدور بیانیه الجزایر شد و امتیازات زیادی به امریکا داده شد و تبدیل به زخمی ماندگار گردید ویا قصه پرغصه ای که به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ گردید شاهد آن بودیم .
همه این تحولات تلخ و هزینه بر معنوی و مادی به ما میگوید که باید برای حفظ کشور باید واقع بینانه و کارشناسانه دید و هوشمندانه و عملگرایانه اقدام کرد و از فرصتها استفاده بهینه نمود و تهدیدات را به فرصت تبدیل کرد .
افشار سلیمانی
سفیر اسبق ایران در آذربایجان
و تحلیلگر مسائل سیاسی و بین المللی