یازاکو؛ نوید محمدی نسبآّباد – سفرنامهنویسانی که به تبریز آمدهاند، با صعود به کوه عینالی وصف کردهاند که از بالای قله دریاچه اورمیه را مشاهده کردهاند. این جمله به تنهایی وضعیت فاجعهبار زیست محیطی آذربایجان کنونی را نشان میدهد که نه دریاچهای مانده که نه تنها از تبریز بلکه از بنادر سابق این دریاچه مشاهده شود و نه هوای تمیزی برای تبریز که بتوان تمام شهر تبریز را دید چه رسد به خارج از شهر تبریز.
در ورقی دیگر از تاریخ، در کتاب تاریخ ایران کمبریج میخوانیم که هولاکوخان، خاقان بزرگ مغول بعد از وفات، به جزیرهی دور از دسترس افراد عادی شاهی منتقل و در آنجا دفن میشود. همان جزیره اسلامی امروز که سالیان سال است که به شبه جزیره تبدیل شده است.
تخریب دریاچه، خطایی انسانی
اما چه شد که حجم آب دریاچه ارومیه از شرایط ایدهآل ۳۶ میلیارد متر مکعبی، به حجم ۳میلیارد متر مکعبی تقلیل یافته است.
دستاندازی به حوضهی آبریز دریاچهی اورمیه گرچه از دوران پهلوی آغاز شده بود اما مهمترین تغییراتی که باعث خشک شدن دریاچهی اورمیه شد، دوران ریاستجمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی بود. لذا در این سلسله یادداشتهای کوتاه به بررسی رفتارهای چهار دولت اخیر (رفسنجانی، خاتمی، احمدینژاد، روحانی و رییسی) خواهیم پرداخت.
پیش از آغاز هر مطلبی لازم به ذکر است که تخریب دریاچهی اورمیه خطایی انسانی بوده و شرایط اقلیمی آب و هوا تاثیر چندانی در این امر نداشته است و مصداق بارز این امر حیات با نشاط دریاچه وان است که در اقلیمی مشابه و در فاصلهای کمتر از ۲۰۰ کیلومتر نسبت به هم قرار دارند.
دوران ریاست هاشمی رفسنجانی نهضت سدسازی تا پایان دوران خاتمی
نیاز به توسعه و آبادانی در سالهای پس از جنگ، زمان مجال بررسی و کار کارشناسی را به توسعهگران نمیداد. به این ترتیب نوعی وفاق عمومی بر سدسازیهای پیاپی وجود داشت که کمبود برق و انرژی و جمعیت رو به رشد ایران پس از جنگ را هم باید بر آن افزود.
«نهضت سدسازی» و رواج ساخت و ساز سد در سالهای ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی به اوج خود میرسد، تا جایی که تنها در سال ۱۳۷۴، ۴۶ سد در ایران ساخته شد.
از این دوره ساخت سد به تنها الگوی توسعهی منابع آبی در ایران تبدیل شد بدون آنکه به تبعات زیست محیطی و انسانی این شکل از توسعه توجهی شود. پروژههای سدسازی در سالهای پس از انقلاب و بهویژه پس از جنگ به یکی از مظاهر توسعهی ایران تبدیل شد.
افشار عبداللهی و همکاران طی تحقیقی که در نشریهی پژوهشهای محیط زیست، در سال ۱۳۹۶ منتشر نمودهاند آمار حیرتآوری از نتایج احداث سدها منتشر میکنند.
در دورهی هفده ساله ۱۳۶۸تا ۱۳۸۵ محیط زیر کشت آبی حوضهی دریاچهی اورمیه از ۲۴۵۰۰۰ هکتار به ۳۳۵۰۰۰ هکتار میرسد. یعنی سطح زیر کشت آبی این حوضه بیش از ۴۰ درصد افزایش مییابد و همین امر باعث توسعهی زمینهای نمکزار به بیش از دو برابر میشود. در حالی که در سال ۶۸ محیط نمکزار منطقه از ۷۱۰۰۰ هکتار به ۱۶۴۰۰۰ هکتار میرسد.
همچنین این تغییرات باعث کاهش حجم ورودی آب دریاچه به کمتر از میانگین ۴۰ سال اخیر شده و به دنبال آن سطح تراز آب دریاچه نیز به پایینتر از سطح اکولوژیک خود رسیده است. هر چند که در این دوره بارندگی نسبت به دهههای قبل نه تنها کاهشی نداشته است، بلکه به مقدار کمی بیشتر نیز بوده است.
مهمترین اتفاقاتی که در این دوره رخ داد، تغییر روند کشاورزی و رشد چشمگیر کشاورزی آبی بوده است.
ارمغان این کشت آبی تبدیل شدن آذربایجان به قطب تولید سیب درختی بوده است، به طوریکه استان آذربایجانغربی اولین و آذربایجانشرقی دومین تولیدکنندهی سیب درختی هستند که در بهترین حالت این سیب درختی روی درخت در پاییز سال گذشته مابین ۵ الی ۷ هفت هزار تومان به فروش رفته است که البته این مبلغ برای سیب درجه ۱ پرداخت شده است، در حالیکه بیش از ۳۰ درصد از محصول سیب صنعتی یا همان درجه ۳ بوده که اگر تلف نشده باشد، در بهترین حالت به مبلغ ۱۵۰۰ تومان به فروش رفته است. آوردهی کل سیب درختی با احتساب تولید ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تن سیب برای آذربایجان عدد ناچیز ۱۱ هزار میلیارد تومان خواهد بود . بنا به گفتهی خلیل ساعی دبیر پیشین ستاد احیاء دریاچه ارومیه در آذربایجانشرقی برای تولید هر کیلو سیب درختی ۶۰ لیتر آب مصرف میشود که در حقیقت برای تولید سیب درختی در دو استان آذربایجان ۱۴۴ میلیون متر مکعب آب مصرف میشود.