ماهواره را حرام کردید و کلی خرج برای جمعآوری بشقابهای ماهواره روی دست ملت و دولت گذاشتید. بعد چی شد؟ شرح مبسوط تحریمهای شما را نمیخواهم بنویسم چون مثنوی صد من خواهد شد. این چند قلم را از خبرگزاری میزان نقل میکنم. بروید بخوانید! به هیچ پیشرفتی رحم نکردید. از قند و لامپ و برق و آمپول و قرص و دکتر و دوا و دوش حمام و تلفن و بانک و راهآهن و هواپیما و کارخانه و رأی دادن خانمها و… را تحریم کردید تا حالا که رسیدید به «اینترنت» که برای برای مردم حرام کردید و میخواهید آن را قانونی کنید. حالا هم چون کل اینترنت را نمیتوانید حرام کنید پهنای باندش را کم میکنید. خانمها و آقایان دلواپس، دلواپس خودتان باشید. علم راه خودش را میرود و روسیاهی میماند برای شما مثل تمام مواردی که نوشتم و خودتان بهتر میدانید. نگذارید «مجبور» به پذیرش شوید. جلوی انقلاب صنعتی ایستادید، بیخیال از روی شما گذشت. حالا در برابر انقلاب دیجیتال ایستادهاید. مطمئن باشید از روی شما رد میشود! مردم با پیشرفت جهان تعامل دارند! شما به کجا و چی چسبیدهاید؟
این همه سال گذشت درس نگرفتید؟ ایول دارید.
بروبچههای هفتاد و هشتاد و نود به شما میخندند. کار خودشان را میکنند. راستی فال حافظ گرفتم این غزل آمد. مطلعش را مینویسم بقیهاش را خودتان بخوانید:
ای که مهجوری عشاق روا میداری
عاشقان را ز بر خویش جدا میداری
این غزل را بخوانید و از این طرح به اصطلاح «صیانت» دست بردارید. به قول سعدی سخنور بزرگ:
من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال