به گزارش یاز اکو،
امسال همچون پارسال در شرایطی به استقبال نوروز و بهار میرویم که محدودیتهای اجتماعی کرونا و هشدارهای بجای وزارت بهداشت و درمان همچنان بر زندگی روزمرهی سایه افکنده و سنگینی بار تورم و گرانی اجناس در شب عید بیش از پیش بر دوش ما سنگینی میکند.
سایهی شوم کرونا بر سر جامعه
شاید به جرئت بتوان گفت شیوع ویروس کرونا، پس از جنگ جهانی دوم، فراگیرترین پدیدهی جهان بشری است. پدیدهای که تمامی کرهی زمین را از شرق و غرب تا شمال و جنوب، از سیاه و سفید تا زرد و قرمز، از توسعه یافته تا قبایل بدوی، از فقیر و غنی تا سیاستمدار و گدا فرا گرفت. ابعاد این بیماری چنان گسترده است و بر زندگی ما سایه افکنده که بسیاری از متفکران، این واقعه را وجه ممیزی در تاریخ دانسته و جهان را به جهان پیشاکرونایی و پساکرونایی تقسیم میکنند.
در ایران نیز پیامدهای کرونا به دلیل ماهیت جهانیاش خود را نشان داده است. با این حال تعداد کم پرستاران و جامعهی پزشکی، تحریمها، عدم اعتماد مردم به آمارهای ارائهشده، عدم توانایی دولت در حمایت مالی جامعه بخصوص اقشار آسیبپذیر مشکلات را دوچندان کرد.
ویروس کرونا مناسبات اجتماعی ما را بهشدت تحت تأثیر قرار داده و بسیاری از نهادهای اجتماعی را تعطیل یا فعالتر از گذشته کرده و شکل جدیدی از مناسبات اجتماعی را به وجود آورده، است. بهخصوص اینکه شرایطی به وجود آمده که مردم بیشتر از اینکه در محیط واقعی با هم ارتباط برقرار کنند در محیط مجازی با هم ارتباط میگیرند، در نتیجه فضای مجازی بر مناسبات واقعی سلطه و استیلای بیشتری پیدا کرده و این پیامدهای متعددی برای جامعه میتواند داشته باشد.
بیماریهای همهگیر شعار همبستگی را به یک ضرورت واقعی بدل میکنند: آسیب به یک نفر، آسیب به همه است. از همین روست که شیوع بیماریهای همهگیر این آرزوی ناشایست را رواج میدهد که فرد خود را از شبکهی وابستگیهای متقابلش خارج کند و به تنهایی گلیمش را از آب بیرون بکشد. این تنهایی و کاهش هرچه بیشتر ارتباطات چهره به چهره، ناخواسته میزان استرس و فشارهای عصبی را افزایش داده و بر تعداد بیمارانی که با مشکل افسردگی مواجه هستند بهشدت میافزاید.
افزایش وسواسهای بهداشتی و نیاز بیشتر مراجعان به سوگواری
حامد احمدی روانشناس و روان درمانگر در رابطه با پیامدهای بیماری کووید ۱۹ بر روان انسانها میگوید: ظهور کرونا در ابتدا، جامعهی تخصصی روانشناسی را نیز همانند سایر اقشار جامعه در بهت فروبرده بود. از این رو یکی از اهداف اولیه در مقابله با این بیماری، احیای آرامش روانی در جامعه بود. مواجههی نزدیک افراد با موضوع مرگ، همگان را در چالشی وجودی با این پدیده قرار داد. میزان مراجعات با محوریت سوگواریهای انجام نشده، اضطرابهای وجودی مرتبط با مرگ و تنهایی و همچنین وسواسهایی که متعاقب اقدامات بهداشتی مرتبط با بیماری شکل گرفته بود بهسرعت افزایش یافت.
این روان درمانگر میافزاید: یکی از اولین تاثیرات بیماری، افزایش جلسات مشاورهی غیرحضوری و آنلاین بود. محدودیتهای بیماری، درمانگران و مراجعان را وادار ساخته بود تا جلسات خود را بدین نحو برگزار کنند تا دورهی درمان، ناقص و معلق نماند. در این میان بیمارانی هم که مشکلات متفاوتی داشتند در ابتدای بروز بیماری واکنشهای هیجانی نشان میدادند که نیازمند مدیریت هیجان بود.
وی ادامه میدهد: یکی از مشاهدات شخصی اینجانب، نیاز بیشتر مراجعان به سوگواری، معنایابی در جهان بیمعنای علم زده و همچنین کمک به افراد برای بازیابی تعاریف اعتقادی و دینی خود جهت مواجهه با ابعاد هستیشناسانه و مرگاندیشانهی بیماری بود. چیزی که حس کردم مراجعانم بیش از هر چیزی به آن نیاز دارند، کمک به یافتن این معنا در کنار ارتباطی معنیدار و انسانی بود که اگرچه در برخی موارد پیک بیماری از ورای صفحات گوشی همراه و مانیتور رخ میداد ولی یک بار دیگر ثابت میکرد انسان، موجودی اجتماعی است که برای عبور از بحرانها نیاز او به همنوعانش بیشتر و بیشتر میشود.
سال سخت گرانی و تامین معیشت اجتماعی
اگرچه تبعات ویرانگر شیوع بیماری کووید۱۹ بهتنهایی کافی است که جامعهای را بگسلد و آن را با انواع مسایل روبرو سازد، با این حال سال ۹۹ برای تبریزیان هچون دیگر اهالی ایران، سالی بسیار سخت و دشوار از لحاظ اقتصادی بود. در کنار رشد اقتصادی منفی ۵/۵ درصدی و تورم ۳۵ درصدی، امسال درآمد سرانهی ایرانیها ۳۴ درصد کاهش یافته و قدرت خریدشان نیز ۶۷ درصد نسبت به سال ۹۰ سقوط کرده است. همچنین رشد صفر تولید ناخالص داخلی، کاهش ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی، کاهش سرمایهگذاری، کسری بودجهی فزاینده در کنار تحریمهای ظالمانهی آمریکا و شیوع ویروس کرونا، اقتصاد کشور را هرچه بیشتر تحت الشعاع قرار داده و سالی سخت را برای مردم رقم زدند.
افزایش بیکاری ناشی از تعطیلی اصناف و مغازهها و شرکتهای خصوصی از سویی و مشکلات عدیدهی دولت که ناشی از فشار تحریمهای ظالمانهی بینالمللی و البته برخی سوء مدیریتها بود، باعث شد فشار اقتصادی شدیدی بر مردم حاکم شود. این فشار طوری بود که بسیاری از خانوارها تنها قادر به تامین حداقل معیشت روزمرهی خود بودند. با این حال بحران کمبود شکر، روغن مایع، تخممرغ، روغن نباتی و در این روزهای واپسین سال، گوشت مرغ و ایجاد صفهای طولانی در نقاط مختلف شهر تبریز، موجب شد سال ۹۹ به یکی از سختترین سالهای شهروندان تبریزی تبدیل شود.
خشونت و نزاع اجتماعی
از گذشته نزاع و درگیری مهمترین آسیب اجتماعی تبریز و آذربایجانشرقی را به خود اختصاص میداده است. به استناد برآوردهای مرکز مطالعات اجتماعی ناجا، نزاع و درگیری را اولین و رایجترین آسیب اجتماعی در این استان است. گرچه از جمله معدود برکات بیماری کووید ۱۹، کاهش تصادفات و به تبع آن تلفات و مصدومان جادهای و شهری به دلیل کاهش ترددات خودرویی در استان بود (مطابق آمارهای پزشکی قانونی فوتیهای ناشی از تصادفات طی ۱۰ ماه ۹۹ در مقایسه با سال ۹۸ با ۱۴٫۶ درصد کاهش از ۷۰۰ فوتی به ۵۹۸ فوتی کاهش یافتهاست. تعداد مصدومان تصادف نیز در همین مدت مشابه با ۲۰٫۵ ردصد کاهش از ۱۵ هزار و ۲۰۵ نفر به ۱۲ هزار و ۱۲۲ نفر رسیده است)، با این حال میزان نزاع و درگیری در استان آذربایجانشرقی همچنان بالا بود. این استان طی سال ۹۸ با ثبت ۳۶ هزار و ۳۹۵ مورد نزاع و درگیری، چهارمین استان پر نزاع و درگیری را به خود اختصاص داده بود، اما طی سال جاری متاسفانه آذربایجانشرقی طی ده ماه نخست در این امر با پیشگیری از استان اصفهان با ۳۴هزار و ۳۱۱ مورد به رتبهی سوم صعود کرده است.
وضعیت اسفبار تبریز و استان زمانی بیشتر عیان میشود که متوجه شویم این استان با دربرگیری ۵ درصد جمعیت کشور، حدود ۱۵ درصد آمار نزاع و درگیری کشوری را به خود اختصاص داده است.
جامعهشناسان معتقد هستند که ریشهی خشونت، ارثی و یا نژادی نیست، بلکه ریشهای اجتماعی داشته و بسته به شرایط و اوضاع اجتماعی است. کرونا و مشکلات اقتصادی در کنار تاریخ گذشتهی این سرزمین و آب و هوای سخت و سرد آن در میزان بالای آمار نزاع و درگیری موثر است. عدم تفاهم بر سر پارک کردن خودرو، بروز تصادفات، تورم یا مشکلات اقتصادی، عدم رونق در کسب و کار و دلایل دیگر موجب میشود که مردم از همدیگر شاکی شده و تعداد مراجعان به مراجع قضائی افزایش یابد. زمانی که آستانهی تحمل مردم کاهش میباید و نزاع و درگیری، اولین راهی است که به ذهن طرفین میرسد.
استاد جامعهشناسی با بیان اینکه خشونت ریشهای نژادی، فکری و ارثی ندارد بلکه ریشهی خشونت، اجتماعی است. و بستگی به شرایط و اوضاع اجتماعی دارد، میافزاید: افزود: فرهنگ، اقلیم و نحوهی پرورش، از تئوریهای مطرح شده در زمینهی پرخاشگری و خشونت است که به نظرم گرچه بیتأثیر نیستند اما در حال حاضر، زمینه بروز خشونت، شرایط اجتماعی است.
اماناله قرایی مقدم معتقد است که مسئلهی شادی، نشاط، رفع خشونت و پرخاشگری یک پدیدهی تام است که عوامل متعددی در آن دخالت دارند. کاهش بیکاری، طلاق و افزایش یافتن ازدواج از جمله راهکارهایی است که میتواند در کاهش خشونت مؤثر واقع شود.
در حالی که یکی از نکات مثبت کارنامهی تبریز و استان غیبت سرقتهای مسلحانه بود، امسال تبریز، یک سرقت مسلحانهی مخوف را با دادن تلفات تجربه کرد که در نوع خود زنگ خطری برای جامعهی شهری تبریز بود.
***
روی همرفته سال ۹۹ سال کرونا و فشار اقتصادی مضاعف بر مردم بود. کرونا جامعه را با یک شوک در ابعاد جدید مواجه ساخت. فشارهای معیشتی و افزایش هر چه بیشتر شکافهای اجتماعی نیز آستانهی تحمل مردم را در سالی که روابط عاطفی هرچه بیشتر از بستر جامعه رخت بربسته بود شکننده ساخت. نتیجهی چنین وضعیتی افزایش نزاع و درگیری به عنوان سادهترین محمل و سوپاپ تخلیهی روانی است. این فشارهای روانی و اقتصاد بهحدی از نقطهی جوش رسید که شاهد وقوع سرقت مسلحانه منجر به فوت یک شهروند در تبریز بودیم.
در این روزهای پایانی سال و منجر به عید نوروز، جامعهی تبریز همپا با جامعهی ایران بیش از هر چیزی به یک آرامش روانی به دور از فشارهای معیشتی و بحرانهای کالاهای اساسی و رخت بربستن همهگیری کووید ۱۹ نیاز دارد. جامعه بیش از هر زمان مملو از خشم و خشونت بغض کردهای است که روزانه بهاشکال مختلف همچون وندالیسم، فحش و ناسزا و درگیری، سرقت مسلحانه، افزایش طلاق و خودکشی و افزایش بیماریهای روانی و افسردگی خود را نشان میدهد.
در این روزهای واپسین سال، جامعه نیاز به یک گشایش دارد تا عیدی واقعی خود را بگیرد و نفسی چاق کند که این ماسکِ فشارهای اقتصادی و روانی، دیگر توانی برای نفس کشیدن این جسم نحیف و رنجور با ریههایی گرفته باقی نگذاشته است.
ساسان نیک رفتار خیابانی- روزنامه نگار و جامعه شناس
منبع: ویژه نامه نوروزی سرخاب