به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، اغلب تصور می شود که ثروت ایجاد شده بوسیلهٔ پول خرج شده توسط دولت، ثروتی را که با مالیات پرداختی برای آن، تلف شده، کاملا جبران مینماید گویی این فقط موضوع برداشتن سادهٔ چیزی از جیب سمت راست ملت و گذاشتن آن در جیب چپ است. انگاری فقط عملیات حسابداری صورت گرفته. خرج کنندگان دولتی فراموش میکنند که آنها دارند پول را از {الف} میگیرند تا آن را به {ب} بپردازند در حالیکه از مزایای این فرآیند برای {ب} داد سخن میدهند و از همه چیزهای حیرت انگیزی که او خواهد داشت، تأثیرات این انتقال بر {الف} را فراموش و کتمان میکنند . [بماند که قضیهٔ معروف «سطلی که چکه میکند» به ما میگوید که در این فرآیند انتقال، درصد قابل توجهی از پول، ناپدید میشود]
این مالیاتها به ناچار بر اعمال و انگیزه های مؤدیان مالیاتی تأثیر دارد. وقتی شرکتی از هر دلار ضرر که تحمل میکند یکصد سنت از دست میدهد، ولی اجازه می یابد از هر دلاری که بدست می آورد، تنها شصت سنت آن را نگه دارد، و وقتی نمیتواند به قدر کافی، سالهایی را که ضرر میدهد با سالهایی که نفع میبرد جبران نماید؛ سیاستهایش متاثر میگردد. شرکت عملیاتش را توسعه نمیدهد یا تنها عملیاتی را توسعه میدهد که متضمّن کمترین خطر احتمالی باشد کسانی که این وضعیت را تشخیص میدهند از تاسیس موسسات جدید خودداری مینمایند. بدین ترتیب کارفرمایان قدیم، استخدام جدید ندارند، یا در حدی که باید داشته باشند، ندارند و دیگران تصمیم میگیرند که اساسا کارفرما نشوند. ماشینهای پیشرفته و کارخانه های دارای تجهیزات بهتر، بسیار آهسته تر از آنچه در غیر اینصورت می بود، بوجود می آیند با این نتیجهٔ درازمدت که مصرف کنندگان از دستیابی به محصولات بهتر به بهای ارزانتر محروم میگردند و دستمزدهای واقعی پایین نگه داشته میشوند.
با مالیات پنجاه درصدی، مردم از خود میپرسند چرا باید شش ماه از سال را برای دولت کار کنند و تنها شش ماه را برای خود و خانواده شان؟… در نهایت به خطر افکندن سرمایه ابلهانه میشود. به علاوه، خود ِ سرمایهٔ موجود برای خطر کردن به مقدار زیادی کاهش می یابد. قبل از آنکه بتوان سرمایه ای را انباشت، از آن مالیات اخذ میشود. خلاصه ابتدا از تشکیل سرمایه برای تامین اشتغال جدید خصوصی جلوگیری میشود و آنگاه مانع از آن میشوند که آن بخشی هم که بوجود آمده، صرف تاسیس موسسات جدید گردد. خرج کنندگان دولت در واقع، همان مسئله بیکاری را که داعیه حلش را دارند، ایجاد مینمایند. هر چه درصد درآمد ملی که بصورت مالیات گرفته میشود، بیشتر باشد، بازدارندگی آن برای تولید و اشتغال خصوصی بیشتر میگردد.