به گزارش یاز اکو، یکی از مواردی که در ابتدای بررسی لیست شهرستانهای غیربرخوردار به چشم میخورد. سهم برجسته و بالاتر از میانگین کشوری ۴ استان ترک نشین در لیست منتشر شده به عنوان شهرستانهای غیربرخوردار میباشد.
در حال حاضر ۴۵۱ شهرستان در کل کشور وجود دارد که ۹۱ شهرستان از این تعداد به عنوان شهرستانهای غیربرخوردار از اشتغال شناسایی شدهاند. در حقیقت حدود ۲۰ درصد شهرستانهای کشور، غیربرخوردار محسوب میشوند اما مجموع شهرستانهای ۴ استان آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، اردبیل و زنجان ۵۲ شهرستان میباشد که از این تعداد ۱۸ شهرستان به لحاظ اشتغال شهرستان غیربرخوردار محسوب میشوند. با یک حساب سرانگشتی متوجه میشویم که نسبت شهرستانهای غیربرخوردار در این ۴ استان حدود ۳۵ درصد است که نزدیک به دو برابر میانگین کشوری است.
جفا در حق شهرستانهای غیربرخوردار
تدبیری که برای حل مشکل بیکاری در این مناطق اندیشیده شده است، حذف مالیات برای صنایعی است که در این مناطق سرمایهگذاری کنند. اما متاسفانه این حمایت شبیه به این میماند که یک ماشین سواری با کیفیت پایین و موتور ضعیف را در مسیری با شیب بسیار تند و ناهموار قرار دهیم و بگوییم اگر این مسیر ناهموار را طی کنید در پایان مسیر هزینهی بنزین مصرفی شما را پرداخت خواهیم کرد؛ در حالیکه مسئلهی هزینهی بنزین، اولویت پایینتری دارد و اول باید امکانسنجی شرایط طی مسیر توسط این اتومبیل اندیشیده شود. پس بهتر است ابتدا بستر مناسب برای جذب سرمایه فراهم شود و در مرحله بعدی است که تشویقهای مالیاتی میتواند کارساز باشد.
مورد دیگری که در این لیست باعث تاسف است، وجود شهرستانهایی با پتانسیل تبدیل شدن به قطبهای کارآفرینی در این لیست است. در زیر به برخی از این شهرستانها میپردازیم:
ورزقان: طبق گفتههای الهوردی دهقان نمایندهی ورزقان، ذخایری که در مس سونگون ورزقان وجود دارد در حال حاضر به ۱/۶ میلیاردتن ذخیره مس رسیده است و همچنان اکتشافات درحال انجام است. با پیشبینیهایی که انجام شده ذخایر این معدن به ۳ میلیارد تن میرسد. همچنین پهنههای جدیدی در ورزقان و سایر نقاط استان کشف شده که از نظر ذخیرهی معدنی در کلاس مس سونگون هستند. بنابراین مس میتواند در آذربایجان به یک صنعت بزرگ تبدیل شود. در کنار این موضوع مس سونگون، نباید فقط به کارخانههای خام و مس کاتد اکتفا کند چراکه زنجیرهی تولید مس از صفر تا صد به علاوهی صنایع پایین دستی مس و صنعت مس میتواند با اتصال به فناوری و دانشگاه در استان نهادینه شود. سه ضلع فناوری، ثروت و صنعتگران اگر دست به دست هم دهند میتوان صنعتی به نام مس را به وجود آورد که صدها سال ادامهدار شود.
در حال حاضر درآمد سالانهی مس سونگون حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان است و انتظار میرود که با افتتاح فازجدید، درآمد این مجموعه به ۳۰ هزار میلیارد تومان برسد. البته با توسعهی صنایع پاییندستی و ذوب مس میتوان این درآمدها را به مراتب افزایش داد اما چیزی که باعث تاسف است سهم منطقه از این درآمدها بسیار ناچیز است و در ناچیز بودن این درآمدها به این نکته اکتفا کرد که این معادن غنی حتی نتوانستهاند آمار بیکاری شهرستان ورزقان را در سطح میانگین کشوری قرار دهند. باید توجه داشت که همانگونه که در کشورهای توسعه یافته متداول است میتوان طرح توسعهی کیفی معدن مس سونگون را پیش برد بدون اینکه به محیط زیست منطقه صدمهای رساند و پیششرط توسعهی سونگون همواره باید حفاظت از محیط زیست منطقه باشد. مورد دیگری که باید اولویت داد، توسعهی سونگون جهت بهره بردن منطقه از انتفاع این نعمت خدادادی است و نه صرفا هدفی برای کسب درآمد مناطق بیشتر توسعه یافته مرکز کشور که هم اکنون نیز عمده عواید منطقه به آنجا گسیل میشود.
مشکین شهر: این شهرستان، از دیگر شهرهای موجود در لیست شهرستانهای غیربرخوردار است که با مدیریت خوب میتوان این شهر را به عنوان یکی از قطبهای گردشگری تبدیل کرد که ابعاد مختلف جذب گردشگر اعم از جذبهی طبیعی همچون مناطق سرسبز منطقه، جذبهی کوهنوردی قلهی ساوالان به عنوان یکی از نادرترین قلههای جهان با دریاچه زیبای واقع در قله، سایت باستانی شهر یئری که قدمت آن به هزارههای قبل از میلاد میرسد و آبگرمهای معدنی درمانی است که هر یک از این موارد، قدرت جذب میلیونها گردشگر را دارند. در حال حاضر طبق گمانهزنیها، سالانه حدود ۱۰۰ هزار نفر کوهنورد جهت صعود به قلهی ساوالان مراجعه میکنند که با ایجاد زیرساختهای مناسب، هم میتوان کمیت مراجعان را افزایش داد و هم فضایی برای مدت اقامت بیشتر و استفاده از ظرفیتهای منطقه فراهم کرد و از این طریق باعث چند برابر شدن درآمدهای حاصل از گردشگری شد. جهت تاکید بر قدرت درآمدزایی کوه ساوالان فقط به این نکته اکتفا میکنم که طبق گزارش خبرگزاری ایسنا، درآمد مجموعهی کوه دماوند فقط از طریق کوهنوردان خارجی مبلغی بالغ بر ۱۰۰هزار دلار بوده است.
خدابنده: شهرستان خدابنده واقع در استان زنجان که علاوه بر دارا بودن مکانهای تاریخی چون مقبرهی قیدار نبی و تپهی باستانی چورون، غار مشهور کتلهخور را نیز بر خود جای داده است. غار کتلهخور از لحاظ کیفیت بلورها و قندیلها، زیبایی و تعدد طبقات اولین غار آهکی جهان شناخته شده است. البته هنوز این غار، مسیرهای کشف نشدهی بسیاری دارد و انتهایی برای آن یافت نشده است. تاکنون حدود ۳۰ کیلومتر از غار کتلهخور شناسایی و نقشهبرداری ۲۲ کیلومتر از این محدوده انجام شده، ولی فقط یک مسیر ۱,۲۰۰ متری، آن هم در طبقهی اول غار برای بازدید گردشگران مهیا شده است. تخمین زده میشود که این غاز ۷ طبقه داشته باشد.
تکاب: تکاب دیگر شهر باظرفیت آذربایجان است که از طرفی سایت تاریخی تخت سلیمان را در خود جای داده است و از طرفی معدن طلاخیز زرشوران در آن قرار گرفته است. زرشوران، نه تنها بزرگترین معدنِ طلای ایران است که بزرگترین ذخیرهی طلای کشور را دارد. بنا بر گزارش واحد مرکزی خبر، مدیرعامل معدن طلای زرشوران تکاب در دی ماه سال ۹۹ گفته بود: براساس یافتههای موجود تا پایان امسال ۱۰۰۰ کیلو شمش طلا در این مجموعه تولید خواهد شد که تا به حال ۷۵۷ کیلو تولید شده است و پیشبینی شده تا پایان سال، ۱۰۰۰ کیلو طلا از این معدن استخراج شود. با یک محاسبهی ساده میتوان نتیجه گرفت که درآمد فعلی این مجموعه حدود ۱۰۰۰میلیارد تومان است. طبق اصل ۴۸ قانون اساسی باید برای هر منطقه فراخور نیازها و استعداد رشد خود، سرمایه و امکانات لازم در دسترس داشته باشد. شما در نظر بگیرید که تنها ۱۰ درصد از درآمد این منبع برای خود این شهرستان سرمایه گذاری شود و با ایجاد خوشهی صنعتی طلا در منطقه چه تحولاتی در این منطقه به وجود میآید. آیا مایهی تاسف نیست که برای شهری با جمعیت ۸۰ هزار نفر(نه ۸ میلیون نفر) با این سطح درآمدی مشکل بیکاری داشته باشیم؟
در این مطلب به بخشی از ظرفیتهای مناطق کمبرخوردار پرداختیم و برای اینکه این مطلب به درازا نکشد صرفا به یک شهر از این چهار استان پرداختیم. اما باید دقت کرد که این مسئله به معنی بیبهره بودن سایر شهرستانها نیست و سایر شهرها نیز کمابیش دارای مزیتهایی میباشند. امید است که در آینده با نگاهی عمیق به این شهرستانها و تدبیر مدیران و عدم تبعیض در مسائل اقتصادی بتوان با شکوفایی این مناطق از عوارض بیشمار این غیربرخورداریها مصون ماند.
مطلب بسیار سودمندی بود. تشکر از جناب محمدی.
متاسفانه شرایط آذربایجان شرایط استعماریست. یعنی یک نگاه مرکزی سانترالیست در ایران بر همه چیز حاکم است که مناطق غیر فارسنشین از جمله آذربایجان را تنها به چشم یک منبع درآمد نگاه میکند به همین سبب منابع ما به صورت خام غارت میشود و صنایع مادر و تبدیلی در مناطقی مانند آذربایجان ایجاد نمیشود. صنایع ایجاد شده هم صرفا در حد صنایع اولیهی بهرهبرداری از منابع است و صنایعی که صاحب ارزش افزودهی اصلی حاصل شده از این منابع خاماند، در مناطق مرکزی کشور مستقراند. همچنین پتانسیلهای اقتصادی ما مانند توریسم که میتوانند درآمد پایان ناپذیر ایجاد کنند و نیاز به سرمایهگذاری و مدیریت بنیانی دارند، کاملاً نادیده گرفته میشوند…. بحث تلخ است و طولانی.
یک نکتهی مهم: به جای اصطلاح نامناسب چهار استان آذری، بهتر است از نام تاریخی آذربایجان استفاده کنیم مگر زنجان جزو جغرافیای تاریخی آذربایجان نیست؟ یا حداقل مناطق ترکنشین که البته این هم اشکال دارد چون در آذربایجان اقلیتهای غیر ترک هم وجود دارند.