به گزارش یازاکو، ضایعات کشتارگاهی مرغ در شهرکهای چرمشهر تبریز، اصفهان، مشهد و ورامین با روشهای قدیمی و آلودگی محیط زیستی بالا فرآوری میشوند. روغن طیوری استحصال شده با مصرف شدید آب در حدود چهار تا شش هزار لیتر برای هر تن لاشه و با قیمت ناچیز کمتر از یک دلار، روانه ترکیه و لهستان میشود تا چرخ خودروهای اروپایی بچرخد. در حالی که صنایع داخلی به این محصولات نیاز دارند، صادرات آن با یارانه دولتی منطقی نیست.
بر اساس گزارش Eurostat در سال ۲۰۲۳، ترکیه حدود ۴۰٪ از واردات روغن حیوانی خود را از ایران تأمین کرده است. این یعنی سهم قابل توجهی از یارانه و منابع کشور به سود کشورهای خارجی مصرف میشود، بدون آنکه اقتصاد داخلی بهرهای ببرد.
خمیر صابون شرکتهای روغن نباتی، که بخش عمده آن دولتی یا خصولتی است و مستقیماً با ارز ۲۸ هزار تومانی تولید میشود، در فرآیندی صنعتی و آببر تبدیل به اسید اویل میشود و صادر میگردد. سالانه نزدیک ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تن اسیداویل تولید میشود. نتیجه؟ یارانهها و منابع ما به جای تقویت اقتصاد داخلی، در خدمت صنایع خارجی هستند.
هدررفت منابع تنها به یارانه خلاصه نمیشود. تولید و هیدرولیز این روغنها مقادیر زیادی آب مصرف میکند. هر کیلوگرم محصول صادرشده یعنی هزاران لیتر از آب سرزمینی که بدون هیچ بهره اقتصادی داخلی، روانه اروپا میشود. کارشناسان به این پدیده میگویند: صادرات آب مجازی.
طبق گزارش FAO و دانشگاه Twente هلند، هر تن روغن حیوانی صادراتی از ایران حدود ۵۵۰۰ تا ۷۲۰۰ مترمکعب آب مجازی دارد یعنی ما سالانه بیش از ۲ میلیارد مترمکعب آب مجازی فقط از این مسیر صادر میکنیم، یعنی تقریبا معادل کل مصرف سالانه آب شرب استان تهران!
این دیگر صادرات نیست، تولید نیست، خسارت محض است، این دیگر فقط سوءمدیریت نیست، یک جنایت سازمانیافته علیه منابع ملی و سفره مردم هست، یک رانتخواری سیستماتیک! ارز حاصل از بخش زیادی از صادرات به کشور هم باز نمیگردد. یارانهها، آب و منابع ملی از رگ اقتصاد خونگیری میشوند تا بنزین اروپا ارزان شود.
در حالی که مردم ایران از تورم و کمبود منابع حیاتی رنج میبرند، این چرخه ادامه دارد. اگر مسئولان همچنان چشم بر هدررفت منابع ببندند، فردای این مملکت جز تهی شدن سفرهها و خشک شدن منابع حیاتی چیزی نخواهد داشت. حالا زمان ایستادن و مطالبه تغییر است زمان بازگرداندن ثروت ملی به دست صاحبان واقعی آن، مردم.
