به گزارش یازاکو، بیشتر والدین باید سر ساعت اداری در محل کار حاضر شوند و امکان تأخیر یا مرخصی گرفتن ندارند. وقتی کودک نمیتواند در خانه تنها بماند، خانوادهها ناچارند یا مرخصی ساعتی بگیرند، یا با تأخیر سر کار بروند و با واکنش کارفرما روبهرو شوند. برخی مجبور میشوند کودک را به اقوام یا همسایه بسپارند، یا تا زمان آغاز مدرسه او را همراه خود نگه دارند. این شرایط برای خانوادههایی که هر دو والد شاغلاند، بهمراتب دشوارتر است.
مشکلات تنها به خانواده محدود نمیشود. رانندگان سرویس مدارس مجبورند برنامه خود را تغییر دهند؛ برخی سرویسها اصلاً امکان جابجایی ساعت را ندارند و در نهایت والدین ناچار میشوند خودشان فرزندانشان را به مدرسه برسانند. در خانوادههایی که چند فرزند در مقاطع مختلف دارند، این وضعیت پیچیدهتر هم میشود.
همه این هیاهو برای دو ساعت دیرتر شروع شدن است؛ دو ساعتی که عملاً فرصت تدریس مفید را به حداقل میرساند. آیا چنین زمانی برای آموزش کافی است؟ یا فقط یک تصمیم نمایشی برای رفع مسئولیت است؟
واقعیت این است که این شیوه مواجهه با آلودگی هوا برای خانوادهها فاجعهآفرین است. والدین بین سلامت فرزند و حفظ شغل خود گیر میافتند و هیچکس پاسخ نمیدهد چرا هزینه ناکارآمدی مدیریت شهری و زیستمحیطی باید از جیب مردم پرداخت شود؛ از وقتشان، از اعصابشان، از برنامه روزانهشان.
تصمیمهای لحظهای نه آلودگی را کم میکند و نه کمکی به آموزش دانشآموزان میکند؛ تنها نتیجهاش این است که دود بیبرنامگی، مستقیم به چشم مردم میرود.
