• امروز : یکشنبه - ۴ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 24 November - 2024
11
گزارش اختصاصی یاز اکو

موزه‌ی صدا در آستانه‌ی تعطیلی/داغ موزه‌های خصوصی به دل تبریز می‌ماند؟

  • کد خبر : 5058
  • 05 اسفند 1399 - 13:01
موزه‌ی صدا در آستانه‌ی تعطیلی/داغ موزه‌های خصوصی به دل تبریز می‌ماند؟
یاز اکو - حکایت موزه‌های خصوصی در تبریز، قصه‌ی پرغصه‌ای است که گویا تقدیر، پایان مشابهی را برای همه‌شان در آستین دارد و هر روز یکی را رو می‌کند.

به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، هنوز چندی از جمع‌آوری مجموعه‌ی مشاغل تبریز و مجموعه‌دار سرشناس آذربایجان رضا سرابی نگذشته و هنوز داغ موزه‌ی دوربین‌های قدیمی عکاسباشی سپیدموی و خوشنام تبریز محمدعلی جدیدالاسلام، تازه است که اینستاگرام پست جدیدی را برایمان رو می‌کند مبنی بر تعطیلی موزه‌ای دیگر!

این بار گویی نوبت به موزه‌ی صدا رسیده است! مجموعه‌ای کم‌نظیر از سازهای بی‌بدیل و زیبای قدیمی که هر یک قصه‌ای برای خود دارد و خدا می‌داند صدای آن سازها مرهم دل چه کسانی بوده و کدام نوازنده‌ای با زخمه زدن به آن تا آسمان هفتم رفته و مراتب دلدادگی را طی کرده است.

شاید در میان آن‌ها سازهای نوازنده‌های آذربایجانی برای ما آشناتر باشد اما اگر قبلا چرخی در این مجموعه زده باشید می‌دانید که چه گنجینه‌ی بزرگی در انتهای آن کوچه‌ی تنگ و تاریک در پیاده‌راه تربیت که یک سر آن به راسته‌ی تره‌بار کره‌نی خانه می‌رسد نهفته است.

حسین ساجدی که به نوازندگی تار و آموزش آن مشغول بوده و تا چندی پیش نیز آموزشگاهش که مهرورزان نام داشت را مدیریت می‌کرد، چهارسال پیش سودای موزه‌داری به سرش می‌زند و تصمیم می‌گیرد مجموعه‌ی کم نظیرش را در محلی گرد هم آورد که هم جنبه‌ی بازدید داشته باشد و هم جنبه‌ی آموزشی.

اما آنچه امروز پس از گذشت چهار سال به سرش آمده چیزی جز پشیمانی و سختی نیست.

حسین ساجدی موسس و مسئول “موزه صدا” در این باره در گفتگو با یاز اکو می‌گوید: من وقتی مجوز موزه‌ی صدا را از میراث فرهنگی گرفتم از آن‌ها درخواست کردم که یکی از خانه‌های تاریخی تحت تملک میراث فرهنگی را در اختیار داشته باشم تا بتوانم موزه را در آنجا دایر کنم.

او ادامه می‌دهد: آن‌ها هم خانه‌ی امیرپرویز را پیشنهاد دادند و علیرغم اینکه می‌دانستند موقعیت مکانی آن خانه برای موزه مناسب نیست با تعیین مبلغی به عنوان اجاره‌ی ماهیانه قبول کردم، چون چاره‌ی دیگری نداشتم.

طی این چهارسالی که موزه در آنجا دایر است بارها مشکلاتم را به مجموعه‌ی میراث اطلاع داده‌ام و بیان کرده‌ام که این خانه چون در انتهای کوچه قرار گرفته و اطلاع‌رسانی مناسبی نمی‌شود نه تنها توریست‌ها بلکه اهالی شهر تبریز هم از وجود چنین موزه‌ای اطلاع ندارند.

او می گوید: موزه با بازدیدکننده می‌تواند حیات داشته باشد و خودکفا شود. وقتی تعداد بازدیدکننده به‌قدری کم است که من حتی نمی‌توانم اجاره بها و هزینه‌ی قبض‌ها را بپردازم به چه امیدی کار و زندگی‌ام را تعطیل کنم و صبح تا شب اینجا بمانم؟

ساجدی با اظهار ناراحتی ادامه می‌دهد: آیا موزه‌های دولتی استان هم با وجود یک نفر اداره می‌شود؟ هر موزه بیش از ۱۰ نفر کارشناس و کارمند و مسئول حفاظت و نظافت‌چی دارد در حالی که همه‌ی این کارها را من خودم انجام می‌دهم! این را می‌دانم که مجموعه‌ی میراث فرهنگی نیروی محدودی دارد اما حداقل برای حفاظت از این موزه به کمک نیاز دارم.

“مجموعه فرهنگی باغشمال تبریز”، مکانی برای گردهمایی مجموعه‌داران

او در بخش دیگری از سخنان خود می‌گوید: برای من هم مثل چندین مجموعه‌دار دیگر از طرف ایران مال و کشورهای همسایه همچون ترکیه پیشنهاد قرارداد آمد اما ما به عشق شهرمان برای کار فرهنگی پیشقدم شده‌ایم من اگر می‌خواستم مجموعه‌ام را بفروشم تا به حال در حراجی‌ها به مبلغ خیلی خوبی فروخته بودم.

این مجموعه‌دار تبریزی در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید که درد مجموعه‌داران این است که این همه خانه‌ی تاریخی با موقعیت مناسب را مورد استفاده‌ی کاربری اداری قرار می‌دهند اداره‌ای که می‌تواند در هر مکانی وظایفش را انجام دهد اما وقتی صحبت از موزه و کار فرهنگی می‌شود کسی برای تسهیل امور کار فرهنگی پیش‌قدم نمی‌شود.

واقعا عمارت شهرداری، مدرسه‌ی رشدیه، خانه‌ی حیدرزاده و چندین خانه‌ی تاریخی دیگر که متعلق به شهروندان است چرا باید کاربری اداری داشته باشند و مجموعه‌داران در اینجا و آنجا آواره شوند؟

ساجدی همچنین خاطرنشان می‌کند: چندین بار با شهردار و استاندار برای مکان‌یابی موزه صحبت کردم و آن‌ها محل سابق پادگان ارتش را پیشنهاد دادند و به نظر من هم در صورت مناسب‌سازی آنجا می‌تواند محل بسیار خوبی برای مجموعه‌داران باشد در حالی که آن‌ها در کمال ناباوری به من گفتند فقط من به تنهایی می‌توانم مجموعه‌ام را به آنجا منتقل کنم در حالی که من برای آن مجموعه طرحی تحت عنوان “مجموعه فرهنگی باغشمال تبریز” نوشته بودم که نه تنها برای همه‌ی مجموعه‌داران جا داشت بلکه می‌توانست مکانی فرهنگی در راستای گذران اوقات فراغت و بحث‌های آموزشی باشد.

او که علاوه بر موزه‌ی صدا برای یک مجموعه‌ی تاریخی دیگر به نام “موزه‌ی آتش” مجوز گرفته است می‌گوید نصف بیشتر اشیایش در جعبه‌ها مانده‌اند و جای کافی برای فعالیت ندارد.

در پایان صحبت از او می‌پرسم آرزویی که برای خودش و مجموعه‌اش دارد چیست؟ او در کمال ناامیدی می‌گوید که دلش می‌خواهد وقتی یک روز از خواب بیدار شد دیگر موزه‌ای نداشته باشد تا نگرانی مراقبت و حفاظت از آن‌ها او را از پا دربیاورد!

اهمیت موزه‌های خصوصی هنوز در کشور ما روشن نشده است

رئیس انجمن صنفی راهنمایان گردشگری آذربایجان‌شرقی نیز در این باره می‌گوید: گردشگری، صنعتی است که بازوهای مختلف آن در هم تنیده است و هر یک از آن بازوها دچار مشکل شوند فعالیت دیگری نیز دچار مشکل می‌شود و کم کم از رسالت نهایی خود که چرخش چرخ‌های گردشگری است دور می‌شوند.

محمد شهداد ادامه می‌دهد: در مدت یک سالی که ویروس کرونا وارد کشورمان شده است نه تنها موزه‌ها بلکه فعالیت همه‌ی بخش‌های مرتبط با صنعت گردشگری از جمله هتل‌ها، آژانس‌های مسافرتی، شرکت‌های هواپیمایی و راهنمایان گردشگری تحت‌الشعاع این ویروس قرار گرفته است.

او یادآور می شود: اهمیت موزه‌های خصوصی در کشور ما که عموما موزه‌هایی تخصصی هستند هنوز به قدری که باید روشن نشده است و این بخش از موزه‌داری که همچون نهالی نحیف است بسیار شکننده است.

شهداد در بخش دیگری از سخنان خود به این موضوع اشاره می‌کند که به عنوان راهنمای گردشگری چند تیم برای بازدید از این موزه برنامه‌ریزی کرده است؛ محتوای موزه بسیار ارزشمند و در نوع خود کم‌نظیر است اما مکان‌یابی موزه برای گردشگران و حتی شهروندان بسیار دشوار است و آنطور که باید و شاید در سطح شهر اطلاع‌رسانی نشده است.

او می‌گوید: چند برنامه‌ی جنبی نیز از طرف انجمن صنفی راهنمایان گردشگری در این موزه تدارک دیده شده اما این اقدامات هرچند لازم و ضروری است اما کافی نیست و برای اینکه این موزه‌های نوپا بتوانند سرپا بمانند باید همه‌ی نهادهای متولی دست به دست هم دهند تا مجموعه‌داران و دارندگان موزه‌های خصوصی برای ماندن در این شهر و ادامه دادن به فعالیت خود امید داشته باشند.

ما همه‌ی داشته‌مان را در اختیار موزه‌ی صدا قرار داده‌ایم!

در این میان علیرضا قوچی، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی می‌گوید: همه‌ی داشته اداره کل میراث فرهنگی استان، یک ساختمان تاریخی است که آن را مرمت کرده و با اجاره بهای مناسب در اختیار آقای ساجدی قرار داده است.

او ادامه می‌دهد: ما امکان دیگری نداریم که بتوانیم از آن به نفع بخش خصوصی بهره‌برداری کنیم؛ اینکه آقای ساجدی می‌گویند مکان‌یابی این موزه مناسب نیست چاره‌ی دیگری نداریم چرا که همه‌ی ساختمان‌های تاریخی تحت تملک اداره کل در بافت تاریخی قرار گرفته و عموما در کوچه پس کوچه‌ها هستند.

او همچنین با اشاره به جلسه‌ی کمیسیون فرهنگی در شورای شهر یادآور می‌شود: در جلسه‌ای که در کمیسیون فرهنگی شورا شهر برگزار شد، بنا بر این شد که شهرداری تبریز محلی مناسب را برای موزه‌داران بخش خصوصی اختصاص دهد اما فعلا اقدامی صورت نگرفته است.

معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی استان همچنین در رابطه با تخصیص اعتبار از وزارتخانه برای موزه‌های خصوصی می‌گوید: این تخصیص اعتبار از طرف اداره کل امور موزه‌های کشور برای موزه‌های بخش خصوصی انجام می‌شود و اینکه چه مبلغی برای کدام موزه در نظر گرفته شود از طرف وزارتخانه تصمیم گرفته می‌شود نه اداره کل میراث فرهنگی استان.

شهر تبریز با تمام قدمت و جایگاه فرهنگی و اقتصادی‌اش، ظرفیت‌ بالایی برای جذب گردشگر و استفاده‌ی مناسب برای بهر‌ه‌گیری از این خانه-موزه‌ها دارد. فرصتی که طی سال‌های گذشته سوخته است و نه تنها استفاده و اطلاع‌رسانی مناسبی در این خصوص صورت نگرفته، بلکه بسیاری از سرمایه‌های شهرمان و مجموعه‌دارانی که در کشور و حتی دنیا نظیر ندارند را فراری داده‌ایم و هدر کرده‌ایم.

گزارش: ندا فرشباف

لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=5058

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ابر برچسب
});