یاز اکو، علی داداشی _ چند روز پیش رییس اتاق بازرگانی تبریز و قبل تر از آن شورای اسلامی شهر تبریز از زحمات اکبر عیسی زاده مسئول دفتر نمایندگی وزارت امورخارجه در تبریز بعلت اتمام ماموریت اش تجلیل کردند.
وی که از اردیبهشت سال ۱۳۹۸ به این استان مامور شده بود تاکنون با رسانه های گروهی نشست خبری نداشته و برای اطلاع افکار عمومی هیچ عملکردی از خود منتشر نکرده است.
بنا به اظهار حسن قشقاوی معاون وقت وزیر امورخارجه در مراسم افتتاح دفتر نمایندگی گرگان، فلسفه تاسیس این دفاتر “بین المللی شدن استانها” است. شاید این هدف برای استانهای جدید التاسیس مناسب و دهن پُرکن باشد ولی برای استانهایی مثل آذربایجان شرقی به مرکزیت تبریز که صدها سال مرکز ثقل قدرت و ثروت محسوب می شده و قریب به سی سرکنسولگری کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی را میزبانی کرده است، آنچنان معقول و دلچسب نباشد.
فعالیتهای این دفاتر در استانها به سه حوزه کُنسولی، اقتصادی و سیاسی از سوی وزارت امورخارجه تقیسم بندی شده است و تا آنجایی که اطلاع داریم دفتر نمایندگی تبریز با کمبود نیروی انسانی متخصص مواجه بوده و فقط در دوره مسئول قبلی این دفتر و با بودجه دولتی ساختمان فعلی آن پس از سالها بازسازی شده است.
دفتر تبریز ابتدا تحت عنوان دفتر نمایندگی استانهای شمالغرب کشور در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی و با تقارن وزارت دکتر ولایتی و استانداری علی عبدالعلی زاده، بعنوان اولین دفتر این وزارتخانه در داخل کشور تاسیس گردید و ساختمانی برای آن از ستاد اجرایی فرمان امام خریداری شد که پس از یک دوره پنج ساله در دولت اول اصلاحات با دستور مرتضی بانک معاون وقت اداری و مالی این وزارتخانه با تعطیلی مواجه گردید ولی با اصرار یحیی محمدزاده استاندار وقت، این دفتر داخل مجموعه استانداری و در دو اتاق استقرار یافت. در انتهای دولت دوم اصلاحات و با پیگیری استاندار بعدی، این دفتر مجدداً در مکان اصلی خود شروع بکار کرد تا وزارت دکتر متکی در دولت نهم که استانهای اردبیل و آذربایجان غربی نیز صاحب دفتر نمایندگی مستقل شدند.
تا به امروز بیشترین حجم کاری دفتر نمایندگی تبریز، حوزه کنسولی بوده است و برای حوزه اقتصادی در دوره مدیران ادوار آن، شاهد اعزام چند هیئت استانی به کشورهای آلمان، چین، ترکیه و اخیراً ارمنستان با حضور استانداران وقت بوده ایم ولی نتایج مطلوبی از این سفرها مشاهده یا منتشر نشده است و شاید عملکرد یک یا چند آژانس مسافرتی در رفت آمدهای خارجی، پُر رنگ تر از این دفتر بوده باشد.
همچنین ضعف ساختاری در این دفاتر کاملاً ملموس است. انتصاب کارکنان دون پایه این وزارتخانه به سمت رییس دفتر نمایندگی، باعث گردیده مقام عالی دیپلمات، بدبینانه به “پادو” و خوش بینانه به “متصدی تشریفات” دستگاههای اجرایی یا کارخانجات بزرگ بخش خصوصی تقلیل یابد درحالیکه می بایستی سطح انتصاب در این دفاتر ارتقا یافته و از بین سُفرای سابق منصوب شوند تا ضمن انتقال تجربیات محل ماموریت قبلی خود و یا ایجاد ارتباط در محل ماموریت آینده، سطح دیپلماسی مرکز استانی مانند تبریز را با وجود چندین سرکنسولگری افزایش دهند، چنانکه “طاهری” اولین مسئول این دفتر در اوایل دهه ۷۰، حداقل هنگام انتصاب همزمان “مشاور وزیر” هم بود که در آن مقطع بین مدیران دولت در استان، جایگاه بالاتری محسوب می شد که متاسفانه پس از وی تاکنون شاهد انتصابی حتی در این سطح نیز نبوده ایم و علاوه بر افول تشکیلاتی این دفتر، انتظارات در همان حوزه کنسولی، متوقف شده است.
امید است در دولت سیزدهم، نقش و جایگاه دفاتر نمایندگی وزارت امور خارجه در استانها با اولویت تصویب ساختار تشکیلاتی آن از سوی سازمان امور اداری و استخدامی کشور، مورد بازبینی و ارزیابی فنی مجدد قرار گیرد.