امید با خواندن لالایی و حسرت جرعهای آب
مداوای ۱۹۳ مصدوم که با هواپیماهای نظامی از شهرهای ویران شده زلزله به ازمیر آورده شدهاند در بیمارستان های این شهر ادامه دارد.
داروساز گیزم اوزکان (۲۸ ساله) که خانه آنها در طبقه چهارم آپارتمان ۶ طبقه در مرکز آدیامان در زلزله گرفتار شده بود، از لحظات و احساسات خود در زیر آوار گفت.
اوزکان با بیان اینکه خانواده ۷ نفره وی هنگام تخریب ساختمان زیر شمع های بتنی مدفون شدند، اظهار داشت که همه اعضای خانواده از زیر ویرانه ها نجات یافتند، اما ساعات ترسناکی که آنها زندگی کردند را نمی توان فراموش کرد.
گیزم اوزکان بزرگترین مشکل خود را در ساعاتی که پس از زلزله زیر آوار گذرانده است، «نفس نکشیدن» عنوان کرد و گفت: وقتی زیر بغلم را بلند می کردم، نفسم را از ناحیه ای که پاهایم قرار داشت بیرون می آوردم. وقتی دراز کشیدم. مدتی زیر بغلم را باز میکردم و دوباره هوا را به پاهایم پمپ میکردم، نمیدانم اکسیژن چقدر بود، اما باید عدد خندهداری باشد، اما مردم خیلی به آن نیاز دارند.» گفت.
با لالایی، رویای آب خوردن
اوزکان گفت که در طول ساعاتی که در خرابه ها سپری می کرد، آهنگی را که دوست داشت برای آرامش خود زمزمه می کرد و می خواست نام این آهنگ را که مانند لالایی به نظر می رسید راز نگه دارد.
اوزکان با بیان اینکه چیزی که در زیر ویرانه ها بیشتر از همه حسرتش را می خورد نوشیدن آب است، گفت که آرزو دارد وقتی خورشید طلوع کند بتواند آب بنوشد.
اوزکان با بیان اینکه در ساعاتی که بیدار بوده با برخورد به اجسام اطراف خود سعی در ایجاد صدا داشته است، ادامه داد:
“ساعت اول خیلی سخت است. شما واقعاً می خواهید با تمام وجود بمیرید. پس لرزه ها اتفاق میافتد. بعد از یک ساعت مردم به آن عادت می کنند. وقتی صدا را می شنوید، وقتی فرصت فرار دارید از خواب بیدار می شوید.
اوزکان گفت که اولین صدایی را که هنگام قرار گرفتن در زیر بلوک های سیمانی شنیده به خاطر می آورد، اما هنگام بیرون کشیدن از لاشه بیهوش بود.