• امروز : شنبه - ۱۲ خرداد - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 1 June - 2024
9

وضعیت نابسامان و اسفبار دو رسانه‌ی مهم کشور، شبکه‌های خانگی و رسانه‌ی ملی!

  • کد خبر : 10652
  • 22 فروردین 1400 - 13:30
وضعیت نابسامان و اسفبار دو رسانه‌ی مهم کشور، شبکه‌های خانگی و رسانه‌ی ملی!
با این وضعیت نابسامان و اسفبار دو رسانه‌ی مهم کشور، شبکه‌های خانگی و رسانه‌ی مثلاً ملی، چگونه باید از مردم انتظار داشت که به سمت ماهواره‌ها و شبکه‌های مجازی و کانال‌های فعال در خارج از کشور نروند؟ آیا مخاطبی که هر لحظه خود را در معرض توهین به شعورش می‌بیند، خود را محق نمی‌داند که حداقل از این حق انتخابش استفاده کند؟

یاز اکو؛ شهرام شهنازیان – در سال‌های اخیر تماشای سریال‌های تلویزیونی در همه جای دنیا جزو مهمترین سرگرمی عامه مردم شده است. اما وضعیت این سرگرمی در ایران با مشکلات و معضلات فراوانی دست به گریبان است. برای مثال در روزهای اخیر افزایش مبلغ اشتراک «وی او دی» ها یا همان شبکه‌ی نمایش خانگی خبرساز شده و بسیاری نسبت به این خبر واکنش نشان داده‌اند. اما واقعاً در این شبکه‌ها که از اپیدمی ویروس کرونا بیشترین بهره را برده و سود کلانی از این رهگذر به دست آورده‌اند، چه می‌گذرد.

دو شبکه‌ی مهم خانگی فعال در ایران به صورت کاملاً انحصاری تأسیس شدند و از همان ابتدا با استفاده از نفوذشان در لابیرنت قدرت، همه‌ی رقبایشان را حذف کردند. فیلتر گسترده و فله‌ای همه‌ی سایت‌های دانلود فیلم در ایران، نشان‌دهنده‌ی عزم راسخ گردانندگان شبکه‌ی خانگی برای قبضه‌ی کامل این بازار بود و بعد هم که اپیدمی کرونا همچون فرشته‌ای نازل شد تا این بازار را به طور کامل در اختیار بگیرند. تا جایی که هم اکنون خبر می‌رسد بیش از پانزده سریال در حال طی مراحل مختلف تولید در شبکه‌های نمایش خانگی هستند.

اما آیا در این وانفسا کسی توجهی به کیفیت این آثار که با چنین پشتوانه‌ای از رانت و انحصار تولید می‌شوند، دارد؟ با نگاهی اجمالی به سریال‎هایی که تاکنون به نمایش درآمده جواب این سئوال قطعاً منفی است. سریال‌هایی که با بودجه‌های نجومی فقط در حال تولید محصولاتی مبتذل و بی‌هویت هستند. آثاری که در بهترین حالت تقلیدی ناشیانه از سریال‌های موفق ترکیه‌ای هستند؛ البته بماند که این به معنی تأیید همه‌ی سریال‌های ترکی هم نیست. ابتذال و سطحی‌نگری سریال‌های شبکه‌ی خانگی چند قدمی هم از فیلم‌فارسی‌های قبل از انقلاب جلوتراست و این عرصه، جولانگاه تهیه‌کنندگان و کارگردانانی شده است که در یک فضای نرمال، حتی توانایی ساخت یک فیلم کوتاه قابل عرضه را ندارند. در این میان استعدادهایی هم که وارد این پلتفرم می‌شوند، همه‌ی پیشینه‌ی درخشانش را از یاد می‌برند و با جریان مبتذل این آثار همسو می‌شوند. برای مثال فیلمنامه‌نویسی، با سابقه‌ای درخشان در خلق آثاری در خور، در سینما و تلویزیون، به جایی می‌رسد که ملغمه‌ای مثل خوب، بد، جلف را می‌نویسد.

از سوی دیگر این شبکه‌های خانگی، فیلم‌ها و سریال‌های خارجی را هم بدون پرداخت کپی رایت و بدون این‌که حقی برای سازندگانش قائل باشند به طور غیرقانونی زیرنویس، دوبله و البته سانسور کرده و به خورد مخاطبانشان می‌دهند.

در این بین سازمان عریض و طویل رسانه‌ی ملی که سال‌های سال است عملاً خود تیشه به ریشه‌اش زده و با خودزنی از سبد فرهنگی خانواده‌های ایرانی حذف شده، هم فقط در فکر پرکردن آنتن‌اش است. برنامه‌ها و سریال‌هایی که با بودجه‌ی دولتی تولید و بدون این‌که ببینده‌ای را جذب کنند و یا تأثیری در جامعه بگذارند، پخش می‌شوند و از قِبل این حاتم‌بخشی،‌ عده‌ای از برگزیدگان و چهره‌هایی که همواره در مدار! هستند را صاحب مال و منالی می‌کنند.

با نگاهی به سریال‌هایی که اخیراً از شبکه‌های مختلف رسانه‌ی ملی پخش شده‌اند به عمق فاجعه‌ای که در این رسانه در جریان است پی می‌بریم. سریال‌هایی که بیشترشان در فصل دوم پخش‌شان بودند و گویا پول بودجه‌ی بیت‌المال به مذاق‌ سازندگانشان شیرین آمده بود و علیرغم عدم جلب مخاطب همچنان به فکر زایش در فصل‌های مختلف هستند. یکی از این سریال‌ها ساخته‌ی کارگردانی بود که همه‌ی فیلم‌های سینمایی کارنامه‌اش به اندازه یک سالن سینما بیننده نداشته است اما چون ایشان به سرچشمه‌ی لایزال بودجه‌ی عمومی وصل شده پرکار و باشتاب مشغول ساخت و ساز است. البته پس از پایان پخش سریال و شکستی دیگر در به دست آوردن اقبال مخاطبان، به ارسال پیامک‌های انبوه روی آورد تا با سواستفاده از احساسات قومی برای خودش رأی جمع کند تا برای فصل بعدی از هم اکنون دندان تیز کرده باشد.

«نون خ» دستاویز جریان‌های تجزیه‌طلب

آن دیگری هم که در یکی از استان‌های غربی کشور تولید شده با دروغ‌نمایی خود را دستاویز جریان‌های تجزیه‌طلب قرار داده بود و در رسانه مثلاً ملی آب به آسیاب دشمنان قسم خورده این کشور می‌ریخت. سریال مهم دیگر تلویزیون هم یک بیانیه‌ی صرفاً سیاسی و در راستای پروپاگاندای یک جناح خاص و مورد تأیید متولیان این رسانه بود.

رسانه‌ای که زمانی قرار بود دانشگاه باشد حالا تبدیل به جایی شده است که مجری‌هایش با دلقک بازی وگاف‌های مکرر و عامدانه دنبال وایرال شدن چند ثانیه از هنرورزی‌هایشان در شبکه‌های مجازی هستند. رسانه‌ای که سریالی همچون هزاردستان را در کارنامه‌ی خود دارد در قهقرایی به سر می‌برد که با توجه به طرز فکر مدیرانش حالا حالاها هیچ کورسوی امیدی هم به بازگشتش به سوی مردم وجود ندارد.

با این وضعیت نابسامان و اسفبار دو رسانه‌ی مهم کشور، شبکه‌های خانگی و رسانه‌ی مثلاً ملی، چگونه باید از مردم انتظار داشت که به سمت ماهواره‌ها و شبکه‌های مجازی و کانال‌های فعال در خارج از کشور نروند؟ آیا مخاطبی که هر لحظه خود را در معرض توهین به شعورش می‌بیند، خود را محق نمی‌داند که حداقل از این حق انتخابش استفاده کند؟ البته رسانه‌ی ملی کماکان در مرحله‌ی انکار واقعیت‌ها به سر می‌برد و با پافشاری بر مواضع قبلی‌اش آماری منتشر کرده و متذکر شده که هشتاد درصد «مردم ایران» تماشاگر برنامه‌هایش هستند. به احتمال زیاد هم راست می‌گویند چرا که در نظر آن‌ها «مردم ایران» تعریف دیگری دارند.

لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=10652

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ابر برچسب
});