یازاکو؛ جعفر ساعینیا – مسئلهای که باید همواره به آن توجه کرد، پیچیدگی مداخلات دولت در اقتصاد است. در هر بازاری میتوان آثار غیرمستقیم مداخلات دولت را بررسی و تشریح کرد، چرا که مداخلهی دولت صرفاً به دخالت مستقیم از طریق قیمتگذاری یا وضع تعرفه و مالیات خلاصه نمیشود. برای مثال بازار مسکن در ایران به هیچوجه از تعرض دولت مصون نبوده است، هرچند این دخالتها کمتر به صورت عیان و آشکار صورت گرفتهاند.
مهمترین وجه این دخالت این بوده است که دولتها در ایران طی دهها سال پیاپی به صورت مستمر با افزایش حجم پول و با ایجاد تورم و بیارزش کردن آن(پایین آمدن ارزش پول به عنوان یک کالا در مقایسه با سایر کالاها)، باعث شدهاند بسیاری از مردم برای ذخیره ثروت مازاد خود نتوانند به پول در حال افتِ ارزش اعتماد کنند و در نتیجه ملک و مستغلات یکی از اهداف سرمایهگذاری و وسیله حفظ ارزش دارایی آنان شده است.
پس میتوان گفت تورم برساخته دولت، باعث تحریک تقاضا در بازار مسکن و نگاه سرمایهای به مسکن و زمین شده است که این موضوع در حالت عادی (نبود تورم) وجود نمیداشت و قیمت مسکن را به این حدود نمیرساند.
علاوه بر سرریز تورم در بخش مسکن، وجه دیگر دخالت مربوط به قوانین دستوپاگیر و محدودکننده ساختوساز است که با دخالتهای نادرست آن در مقرراتگذاری، ایجاد موانع بزرگ تجاری برای نهادههای تولیدی، نظام ناکارآمد و انحصاری مهندسی ساختمان، هزینههای صدور مجوز توسط شهرداری و… خود را نشان میدهد و باعث کاهش ساختوساز و اخلال در سمت عرضه میشود. دولت با تسهیلگری و کاهش بوروکراسیهای اداری میتواند به افزایش رونق ساختوساز کمک کند.
همچنین دولت امکان سرمایهگذاری خارجی در ایران را از بین برده است و بازار مسکن را از رقابت تکنولوژیهای ساخت مدرن(روشهای نوین خانهسازی) که بهرهوری بیشتری دارند محروم ساخته است که این نیز باعث شده است قیمت تمامشده مسکن در ایران بسیار بالا باشد.