به گزارش پایگاه خبری یاز اکو به نقل از عصرایران، “الکس لو” روزنامه نگار هنگ کنگی ساکن کانادا در مقاله ای که در وبگاه روزنامه “سوت چاینا مورنینگ پست” منتشر شده، دلایل اقبال گسترده بسیاری از کشورهای در حال توسعه را به عضویت در بریکس مورد بررسی قرار داده است.
این روزنامه نگار نوشته: دلار تسلیح شده مانند شمشیر داموکلس بالای سر بسیاری از کشورهای در حال توسعه آویزان است و عضویت در بریکس دستکم یک راه فرار را به بسیاری از کشورهای در حال توسعه در معرض تهدید ارایه می کند.
پکن امسال با موفقیت اجلاس بریکس در ژوهانسبورگ را پشت سرگذاشت، اما باید از واشنگتن به خاطر استقبال گسترده کشورهای طالب عضویت در بریکس، تشکر کند.
نه تنها این اجلاس توجه جهانی را به خود جلب کرد، بلکه پذیرش اعضای جدید در نشست امسال سران بریکس و صف طولانی ده ها کشور دیگر متقاضی پیوستن به بریکس، به طور ناگهانی نفوذ زیادی به گروه برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی داد.
با این حال،عجله و اشتیاق بسیاری از کشورها برای پیوستن به بریکس، کمتر به شایستگی های ذاتی این باشگاه مربوط می شود و بیشتر به نیاز آنها برای فرار از تهدید دایمی هژمونیک ایالات متحده مربوط می شود.
به دلیل نفوذ فراسرزمینی واشنگتن، کشورهای در حال توسعه چاره ای جز یافتن راه های جایگزین برای انجام تجارت، مصون از هدف قرار گرفتن توسط ایالات متحده ندارند.
اجلاس اخیر بریکس با تمرکز بر دلارزدایی، ارتقای ارزهای محلی برای تجارت و امور مالی جهانی و پذیرش اعضای جدید، عمدتا با دستور کار پکن مطابقت داشته است.
برای متقاعد کردن هند و برزیل، آنطور که پکن و مسکو امیدوار بودند، اجلاس امسال آشکارا لحنی ضدغربی یا ضد گروه هفت (۷ کشور صنعتی جهان) نداشت.
اما بریکس با پذیرش عضویت آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی – به رقیبی برای موسسات مالی میراث “برتون وودز” غرب تبدیل شده است که مدت هاست بر اقتصاد جهانی تسلط داشته اند.
با اندازه گیری برابری قدرت خرید، بریکس پلاس تقریبا نیمی از جمعیت جهان و ۳۷ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل خواهد داد.
این در حالی است که اعضای گروه هفت کشور صنعتی جهان روی هم ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل می دهند، که تنها توسط حدود ۱۰ درصد جمعیت جهان تولید می شود.
بریکس پلاس همچنین بیشتر منابع طبیعی جهان را نیز در اختیار خواهد داشت که غرب مدتهاست بر آنها کنترل داشته است.
یک قدرت هژمون همچون ایالات متحده آمریکا که خودسرانه در صدد اعمال قوانین و تنبیه دیگر کشورهاست، میتواند انگیزه ای باشد که دیگر کشورها با هم کار کنند. سیستمی که به طور فزاینده ای با اقدامات خودسرانه آمریکا از کنترل خارج می شود و همه را می ترساند.
واشنگتن اکنون برای رسیدن به اهداف و منافع ملی خود رژیم نسبتا کم هزینه تحریم های یکجانبه و محاصره اقتصادی را ترجیح می دهد، چون اقداماتی مانند حمله نظامی به ویژه با تجربه افغانستان و عراق، بسیار پرهزینه بوده و حتی نتایج معکوسی به بار آورده است.
بر اساس مطالعه موسسه واتسون دانشگاه براون که درباره هزینه جنگ های ۲ دهه گذشته آمریکا نجام شده، جنگهای آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر منجر به حداقل ۴٫۵ میلیون کشته و بین ۳۸ تا ۶۰ میلیون نفر آواره شده است.
اما جنگ اقتصادی مانند تحریمها ممکن است مقرون به صرفهتر باشد، هرچند در اثر این جنگ ها نیز با خفه کردن اقتصاد یک کشور ممکن است هزاران نفر جان خود را از دست بدهند.
مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاست مستقر در واشنگتن (CEPR) با استفاده از داده های وزارت خزانه داری ایالات متحده تا سال ۲۰۲۱، اعلام کرده که تحریم های ایالات متحده در ۲۰ سال گذشته ۹۳۳ درصد افزایش یافته است.
تقریبا یک سوم اقتصاد جهانی و از هر ۴ کشور یک کشور به نحوی توسط ایالات متحده تحریم شده اند. فهرست افراد و نهادهای تحت تحریم دفتر کنترل دارایی های خارجی وزارت خزانه داری آمریکا در سال ۲۰۲۱، به بیش از ۲ هزار و ۲۰۶ صفحه با بیش از ۱۲ هزار مورد رسیده است.
به عنوان مثال، ونزوئلا که در ۱۵ سال گذشته از سوی آمریکا تحریم شده است، تحت تحریم های شدیدتر دونالد ترامپ، که ممنوعیت کامل صادرات نفت را اعمال کرد، در یک مقطع، درآمد دولت کاراکاس به تنها یک درصد از آنچه قبل از تحریم ها بود کاهش یافت.
یک مطالعه دیگر CEPR در سال ۲۰۱۹ تخمین زد که ۴۰ هزار ونزوئلایی تنها در عرض یک سال بر اثر تحریم های آمریکا به دلیل کمبود غذا و مراقبت های پزشکی ناکافی جان خود را از دست داده اند.
صدمات جدی مشابهی در زمان عراق صدام حسین و نیز به کشورهایی چون کوبا و ایران هم وارد شده است. در این اواخر نیز جنگ اقتصادی کامل غرب علیه روسیه بی سابقه بوده است.
جهان دیده است که چگونه ایالات متحده به همراهی برخی متحدان غربی خود، جنگ اقتصادی را برای تحمیل تغییر رژیم و مجازات کل جمعیت یک کشور به راه می اندازد و این گونه زندگی و معیشت میلیون ها نفر صرفا از نظر آمریکا به عنوان “خسارات جانبی” تلقی می شود.
محور اصلی جنگ اقتصادی ایالات متحده، دلار تسلیحاتی شده است که مانند شمشیر داموکلس بالای سر کشورهای در حال توسعه آویزان است و عضویت در بریکس دستکم راه فراری برای بسیاری از کشورهای در معرض تهدید ارایه می دهد و هر چه اعضای بریکس بیشتر شود، برای آنها بهتر است.