به گزارش پایگاه خبری یاز اکو به نقل از اقتصادآنلاین؛ با توجه به اینکه تصمیمات سیاسی تحتالشعاع سال انتخاباتی ایالات متحده است و با توجه به عدم محبوبیت توافق هستهای ایران در کنگره، رئیس جمهوری آمریکا تصمیم گرفته تا از توافقی که بتواند پایهای استوار برای بهبود روابط ایران و آمریکا باشد چشم پوشی کند. در عوض، او بر مدیریت بحران تعاملی کوتاه مدت «نه توافق، نه بحران» تکیه کرده است.
دولت بایدن متوجه شده است که تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق آمریکا در می ۲۰۱۸ برای خروج از توافق هستهای ایران و اعمال مجدد تحریمهای گسترده، برای غرب و ایران یک نتیجه باخت-باخت در پی داشت؛ اما نتوانسته است در این زمینه کنگره را متقاعد کند.
اما ممکن است راه بهتری وجود داشته باشد. در حقیقت خروج ترامپ از توافق به چند دلیل برای واشنگتن و تهران یک فاجعه بود که برای هر دو طرف جز ضرر چیزی در پی نداشت.
دلیل اول اینکه ایران از آن زمان فعالیتهای هستهای خود را افزایش داده است و سطح غنیسازی اورانیوم خود را به ۶۰ درصد رسانده است که نزدیک به درجه تسلیحاتی است و بسیار بالاتر از سطح ۳.۶۷ درصدی مقرر در توافق است. ایران ذخایر اورانیوم با غنای بالا ساخته است. زمان گریز هستهای ایران برای دستیابی به اورانیوم با درجه تسلیحاتی کافی برای اولین کلاهک هستهای از یک سال به «حدود ۱۲ روز» کاهش یافته است.
بهعلاوه هم سیاست فشار حداکثری ترامپ و هم خرابکاری اسرائیل در تأسیسات اصلی غنیسازی ایران و ترور دانشمند برجسته هستهای این کشور بیاثر بوده است.
در عین حال، ایران به سمت ایجاد روابط قویتر با روسیه و چین حرکت کرده است؛ از جمله از طریق پیوستن به سازمان همکاری شانگهای و اخیراً به گروه بریکس متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی (و از ژانویه، آرژانتین، مصر، اتیوپی، ایران، عربستان سعودی و امارات). این ادعا که ایران هواپیماهای بدون سرنشین برای استفاده در جنگ اوکراین به روسیه داده است، حاکی از پویایی پیچیده روابط ایران با این کشورها است.
پایان توافق هستهای ضرر بزرگی برای ایران هم بود. تحریمهای ایالات متحده حدود یک تریلیون دلار خسارت به اقتصاد ایران وارد کرده است، در حالی که تعداد ایرانیانی که زیر خط فقر زندگی میکنند به حدود ۳۰ درصد رسیده است.
پیریزی یک توافق
مذاکرات بین نمایندگان ایالات متحده و ایران، با میانجیگری قطر و عمان، منجر به پیریزی یک توافق غیررسمی شده است که در نتیجه آن، انباشت اورانیوم با غنای بالای ایران مهار میشود، اجازه افزایش بازرسیهای بینالمللی از تأسیسات هستهای این کشور داده خواهد شد.
ایران همچنین موافقت کرد که پنج زندانی آمریکایی را در ازای آزادی چند ایرانی و ۶ میلیارد دلار پول مسدود شده ایران در قطر آزاد کند تا برای خرید غذا، دارو و سایر کالاهای بشردوستانه برای مردم ایران استفاده شود.
تهران همچنین اجازه صادرات نفت بیشتری را خواهد داشت. به گفته علی باقری کنی، معاون وزیر امور خارجه ایران، «در تفاهم به دست آمده با آمریکاییها، موضوع وجوهات مالی در عراق نیز مطرح شد و روند آزادسازی آنها نیز آغاز شده است.»
در حالی که کشورهای غربی وارد همکاری نظامی با ایران نخواهند شد، یک مقام اروپایی به شرط ناشناس ماندن گفت که ایالات متحده و اروپا همچنین تلاشی برای تمدید محدودیتهای شورای امنیت سازمان ملل بر واردات تسلیحات ایران بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ نخواهند داشت. محدودیتهایی که تا اکتبر ۲۰۲۳ به پایان میرسند. علاوه بر این، این مقام افزود که اروپا از به کارگیری مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل خودداری خواهد کرد.
این تحولات مثبت هستند، اما به سه دلیل عمده، هیچ تضمینی وجود ندارد که تلاشهای آمریکا برای کاهش تنش منطقهای تا انتخابات ریاستجمهوری بعدی آمریکا ادامه پیدا کند.
اولاً، بازیگران مختلف منطقهای و بینالمللی مخالف توافق ایران، ممکن است اقداماتی را برای تشدید مجدد تنشها انجام دهند و در عین حال این توافق را محکوم کنند. ثانیاً، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در سال ۲۰۲۴ نامشخص است. پیروزی یک جمهوریخواه تندرو میتواند به معنای نابودی دائمی تلاشهای کاهش تنش باشد.
آخرین دلیل که به اندازه دو دلیل دیگر دارای اهمیت است این خواهد بود که در دو دهه گذشته، هم ایران و هم ایالات متحده از تاکتیکهای چانهزنی در طول مذاکرات هستهای استفاده کردهاند. در حالی که ایالات متحده از تحریمها همراه با فشار جهانی و منطقهای استفاده کرده است. ایران با افزایش ظرفیت غنی سازی و استفاده از نفوذ منطقهای خود به آن پاسخ داده است.
سناریوی «نه توافق، نه بحران» به ایالات متحده این امکان را میدهد تا اهرم چانهزنی خود را از طریق تحریمها حفظ کند، در حالی که ایران متعهد به محدود کردن پیشرفت هستهای و اختلافات منطقهای است.
عناصر حیاتی توافق
احیای توافق هستهای میتواند هنوز امکانپذیر باشد، اما دو عنصر دیگر نقش حیاتی دارند. یکی مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا و دیگری احیای مشارکت آمریکا در مذاکرات با چین، فرانسه، آلمان، روسیه و بریتانیا بر اساس متن پیشنویس پیشنهادی آنها در اوت ۲۰۲۲ برای احیای توافق است.
جهش مثبت حاصل از توافق غیررسمی باید تغییر از رویکرد «نه توافق، نه بحران» بایدن به رویکرد «توافق، بدون بحران» را تسریع کند. احیاء و اجرای توافق هستهای میتواند حداقل اعتماد لازم را برای گفتوگوی مستقیم آمریکا و ایران در مورد سایر موضوعات مورد مناقشه ایجاد کند.
نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اواسط سپتامبر فرصت خوبی برای از سرگیری مذاکرات مستقیم آمریکا و ایران و به دنبال آن مذاکرات ۵+۱ با ایران خواهد بود. دیپلماسی برای جلوگیری از یک سراشیبی احتمالی به سمت جنگ دیگری در خاورمیانه ضروری است.
با این حال، قبل از آغاز گفتوگوی همه جانبه بین دو دولت، از آنجایی که هم کنگره آمریکا و هم مجلس ایران بیشترین اعتراض را به روابط دو کشور دارند، بهتر است یک گفتوگوی داخلی میان جمهوریخواهان و دموکراتها در کنگره آمریکا و یکی هم میان دو جبهه مخالف در مجلس ایران برگزار شود، تا اطمینان حاصل شود که برای گفتوگوهای دوجانبه از سوی هر دو کشور صدای واحدی شنیده میشود.