به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، شاید توزیع نامتوازن صنعت و واحدهای مربوطه، امنیتی بودن مرزها و عدم تعادلهایی که ایجاد شده دغدغه اصلی آمایش در بخش صنعت و فعالیتهای اقتصادی باشد.
به نظر میرسد تمرکز بیش از حد صنایع در برخی نقاط و نامتوازن بودن صنایع در سطح استان ناشی از این است که این موارد قبلا در مطالعات آمایش مورد توجه قرار نگرفته و یا دیدگاههای سیاسی مدیریتی صرف منجر به ایجاد این موقعیتهای نامتوازن شده است.
مسائل مربوط به مکانیابیهای نامناسب گذشته، مشکلات زنجیره تامین و سهلانگاریهایی که شاید مربوط به ۳۰ سال قبل است حالا دامنگیر بخش صنعت و اقتصاد استان و کل کشور شده است. از گذشته در بحث آمایش و صنعت مطالعاتی انجام گرفته و نتایجی حاصل و چشماندازهایی برای استان معین و راهبردهایی برای رسیدن به این چشماندازها تدوین شده است.
برای اینکه به بررسی موشکافانه این چشماندازها و نقاط قوت و ضعف سند آمایش استان در بخش صنعت و فعالیتهای اقتصادی بپردازیم، میزگردی با حضور تنی چند از متخصصان و کارشناسان این حوزه ترتیب دادیم که ماحصل آن در ادامه تقدیم حضور میشود:
لزوم تقویت و تکمیل زنجیرههای تامین و ارزش
همانطور که اگر یک درخت در خاک و شرایط مناسب رشد کند به اصالت و بالندگی مورد انتظار میرسد، تمام فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی هم هر قدر با بافت آمایشی منطقه همخوانی داشته باشند، دوام و پایداری بیشتری خواهند داشت. در طول دهههای گذشته یک بافت صنعتی در منطقه ما شکل گرفته اما به جای اینکه این بافت را تقویت و زنجیرههای تامین و ارزش آن را تکمیل کنیم، مسیر دیگری را پیموده و به بیراهه رفتهایم و این انحراف از مسیر صحیح فعالیتهای صنعتی و اقتصادی در کل کشور به اتلاف منابع منجر میشود.
به عنوان مثال تمام زیرساختهای خودروسازی اعم از چرخشگر، ایدم، بلبرینگسازی و غیره در آذربایجان فعال هستند اما اینها نادیده گرفته شده و ۳۰ سال قبل زمانی که در شهرهایی مثل یزد و کرمان حتی یک کارگاه تراشکاری هم نبود.
صنایع بزرگ قطعهسازی مستقر شدهاند تا هم اتلاف منابع و انرژی اتفاق افتد و هم قیمت تمام شده محصول افزایش و کیفیت کاهش یابد و قطعهسازهای ما با مشکلات عدیده کنونی مواجه باشند.
این توضیحات را دبیر مجمع تعامل توسعه استان آذربایجانشرقی میدهد و میافزاید: احساس میکنم در آمایش به زنجیره تامین و ارزش کمتوجهی شده است. تمام فعالیتهای انسان باید دارای مبانی تئوریک بوده و برنامهریزیها بر اساس این مبانی تئوریک که ناشی از علم، تجربه و مطالعات تطبیقی سایر کشورهای مشابه پیشرو است، صورت گیرد.
جواد نیکبخت اعتقاد دارد: سند آمایش باید به عنوان یکی از منابع مبانی تئوریک ما باشد نه برنامه اجرایی و اگر این نقش را دارد تکمیل به نظر میرسد؛ اما اگر یک برنامه اجرایی است، نارساییهایی دارد که حتما باید برطرف شوند.
ارتباط مکانیابی با آزادی فردی
مشاور سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی، متذکر میشود: اقتصاد و بازار به شکل زوری و دستوری نمیتواند شکل بگیرد؛ انسان موجودی عقلانی بوده و نفع و ضرر خود را به خوبی تشخیص میدهد. در این بین دولت باید متوجه باشد که نمیتواند به صورت دستوری چیزی را به اقتصاد تحمیل کند.
نیکبخت میگوید: وظیفه دولت بسترسازی است. اگر بسترسازی دولت در اقتصاد در مناطق و مکانهای درستی صورت گیرد به تبع آن راهاندازی واحدهای تولیدی و فعالیتهای اقتصادی مردم نیز به همان مناطق و مکانیابیهای مقتضی منتقل میشود. در واقع دولت باید وظیفه هدایت سرمایههای مردم را به عهده گیرد.
دبیر مجمع تعامل توسعه استان آذربایجانشرقی، ابراز میدارد: لازم است، توجیهات فنی و اقتصادی که مهندسان مشاور صنایع برآورد میکنند از لحاظ محل، مواد اولیه، فروش و بازگشت سرمایه در اختیار سازمان صمت باشد که بتواند بر اساس این موارد مجوز صادر کند. البته باید شرایطی فراهم شود که از نگاههای سیاسی و مصلحتاندیشیهای فردی در ارائه مجوز جلوگیری شود.
مشاور سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی، تصریح میکند: بعضی از کارخانههای بزرگی که در استان ما ایجاد شده بود در حال حاضر در خاورمیانه هم بینظیر هستند و ترکیه با این ادعای صنعتی هنوز ماشینسازی ندارد.
توسعه و آمایش ابتدا باید در مغزها شکل بگیرد
برنامهریزی توسعه در ایران قدمتی ۷۰ ساله دارد و ۵۰ سال است در کشور روی مطالعات آمایش کار میشود ولی تاکنون به نتایج مورد انتظار نرسیدهایم. این جمله را یک کارشناس بازنشسته سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی به زبان میآورد و میگوید: توسعه مانند زنجیری است که آمایش یکی از حلقههای آن را تشکیل میدهد.
سعید شافعی با بیان اینکه مفاهیمی مثل توسعه و آمایش ابتدا باید در مغزها شکل بگیرد و سپس به مرحله اجرا برسد، میافزاید: هر قدر هم که برنامهای به شکل مطلوب تدوین شده باشد، اگر مجریان متعهدی نداشته باشد، نتایج مطلوب و مورد انتظار حاصل نخواهد شد.
وی تصریح میکند: ما دو معدن بزرگ نفلین سینیت در سراب و کلیبر داریم که اوایل دهه ۷۰ مطالعات، اکتشاف و عملیات اجرائی این معادن را آغاز کردیم. در آن مقطع پیشنهاد دادیم کارخانه نفلین در کلیبر احداث شود؛ چرا که نفلین سینیت چهار برابر مواد نفلین به آهک و آب نیاز دارد و باید در جایی باشد که آهک و آب هر دو موجود باشند؛ اصولا واحدهای تولیدی یا باید به مواد اولیه و یا بازار مصرف نزدیک باشند.
شافعی ادامه میدهد: هر قدر اصرار کردیم احداث کارخانه در کلیبر را قبول نکردند و در نهایت کارخانه در آذرشهر احداث شد در حالی که آهک آذرشهر به بهرهبرداری رسیده و کارخانه ملزمی نیز احداث شده و دومی هم در حال احداث بود؛ با این اوصاف بعد از صرف کلی هزینه به نتیجه نرسیدند و بعد به سراب رفتند؛ در حالی که بزرگترین معضل سراب آب است.
این کارشناس بازنشسته معتقد است: تا زمانی که آزادی عمل و اختیار برای مدیران محلی نباشد و صحبتها و پیشنهادات کارشناسان بومی محلی از اعراب نداشته باشد، توسعه متوازن اتفاق نخواهد افتاد.
راهکار رفع و کاهش عدم تعادلها در بخش صنعت
رئیس اداره برنامهریزی سازمان صمت آذربایجانشرقی هم آمایش را یک نسخه بالادست توسعه استان میداند و اظهار میدارد: از آمایش انتظار داریم به عدم تعادلها و تعارضها اشاره کرده و راهکار ارائه دهد.
آرش نگاهبانی میافزاید: به نظر بنده نسخه مقدماتی سند آمایش به خوبی تدوین شده و نقاط ضعف و قوت را به درستی شناسایی کرده است؛ ولی در نهایت زمانی که سند آمایش تصویب شد، باید عدم تعارضها رفع شود.
وی متذکر میشود: برای بنده جای سوال است که چرا بخشی از صنایع فولادی در تیکمهداش بستانآباد و بخشی هم در محور عجبشیر- بناب شکل گرفته؟! این نشان میدهد که استان ما کاملا با قضیه به شکل سنتی برخورد کرده و بررسیهای کارشناسی و علمی در این ارتباط مورد غفلت قرار گرفته است.
رئیس اداره برنامهریزی سازمان صمت آذربایجانشرقی، اضافه میکند: ما از آمایش انتظار مکانیابی داریم و اگر موضوع مکانیابی جدیتر گرفته شود، مسائلی مثل تامین زیرساختها و نزدیکی به بازار و مواد اولیه هم به خودی خود حل خواهد شد.
وی با بیان اینکه در مقاطع فولادی رتبه یک کشور متعلق به آذربایجانشرقی است اما شمش و آهن اسفنجی نداریم و اگر اتفاقی پیش آید کل تشکیلات فولاد معطل خواهند ماند، میافزاید: در حالی که ما معدن سنگ آهن نداریم، واقعا میتوانیم قطب فولاد باشیم؟ در سند آمایش این موارد را باید لحاظ کنیم.
نگاهبانی تصریح میکند: آذربایجانشرقی قطب شیرینی و شکلات کشور است اما کارخانه روغن و شکر نداریم و اصلا به موضوع تکمیل زنجیره توجه نمیشود. در حالی که گلوکز و فروکتوز نیاز مبرم صنایع استان به شمار میرود.
رئیس اداره برنامهریزی سازمان صمت آذربایجانشرقی، یادآور میشود: تبریز قطب آجیل است ولی هیچ یک از مواد موجود در آجیل در خود تبریز تولید نمیشود؛ اما قابلیت فرآوری مطلوبی برای آجیل در این شهر فراهم است.
وی تاکید میکند: به نظر میرسد برای توسعه و ارتقاء ظرفیتهای موجود استان در سند آمایش آنطور که باید چارهسازی نشده است.
نگاهبانی توضیح میدهد: در زمان شیوع کرونا نمیتوانستیم فورا کارخانه تولید مواد ضدعفونی راهاندازی کنیم، چرا که پنج سال طول میکشید؛ به جای آن تغییرات کوچکی در خطوط تولید برخی مواد مثل استون به وجود آوردیم تا بتواند مواد ضدعفونیکننده و الکل تولید کند. آنجا بود که مشاهده کردیم در کل استان فقط یک کارخانه تولید الکل آنهم در مراغه موجود است که زنجیره تامین آن نیز ناقص است؛ چرا که قبلا به فکر ارتقاء و توسعه داشتهها و ظرفیتهای استان نبودیم.
این مسوول با بیان اینکه کارخانه ماشینسازی تا دیروز دستگاه CNC تولید میکرد و امروز به راحتی میتواند دستگاه تولید ماسک بزند، اضافه میکند: بسیاری از ماشینسازان ما به راحتی با ایجاد تغییراتی در خطوط تولید، دستگاه تولید ماسک را طراحی و راهاندازی کردند و در حال حاضر استان آذربایجانشرقی نیاز دستگاه تولید ماسک کل کشور را تامین میکند.
رئیس اداره برنامهریزی سازمان صمت آذربایجانشرقی، مدعی است: راهاندازی ماشینسازی، ایدم و چرخشگر در منطقه آذربایجان فکر کاملا درستی بود و حالا باید به فکر ارتقاء این صنایع باشیم.
سند ملی آمایش باید دارای ضمانت اجرایی باشد
اما چندی پیش احمد علیرضابیگی که سابقه بیش از پنج سال استانداری را در کارنامه دارد با اشاره به چالشها و فراز و نشیبهای سند آمایش تصریح کرد: بدیهی است در تدوین سند ملی آمایش باید توجه ویژه به جغرافیای پیرامون صورت پذیرد؛ چرا که به ثمر رسیدن پروژههای بزرگی که در پیرامون اجرا میشود، تاثیرات تبعی را موجب خواهد شد.
وی افزود: همچنین ممکن است جابهجایی جمعیت به سبب رخدادهای محیط پیرامون جمهوری اسلامی ایران رخ دهد که حتما باید در تدوین سند ملی آمایش مورد توجه قرار گیرد.
نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس، تصریح کرد: لازم است، پیامدهای اجرای پروژههایی نظیر ایجاد سد بزرگ ایریلی، احداث خط آهن قارص- نخجوان و اتصال دوباره جلفا به خطآهن روسیه یا پایان یافتن مناقشه قرهباغ در گام اول در سند ملی آمایش و به تبع آن در سند آمایش استانها مرتبط دیده شود.
بیگی با بیان اینکه نباید منتظر رخداد حوادث بمانیم و بعدا به صورت انفعالی تصمیم بگیریم، تاکید کرد: سند آمایش استانی لزوما باید با لحاظ کردن فعل و انفعالات پیرامون استانی تدوین و تصمیمات ما به صورت ایجابی و ابتکاری اتخاذ شود.
بیگی در ادامه توضیح داد: سند ملی آمایش باید دارای ضمانت اجرایی بوده و اقدامات و فعالیتهای خارج از آن بهقدری پرهزینه تعریف شوند که کسی امکان و قصد انجام آنها را نداشته باشد.
عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور، اذعان داشت: فقدان سند آمایش موجب ایجاد درهای عمیق میان استانهای کشور و حتی احساسات واگرایانه شده؛ چرا که رفتارهای توسعهای بر مبنای عدالت و بررسیهای کارشناسی رخ نداده است.
اینجا روابط حرف خود را به کرسی مینشاند نه سند آمایش!!
وی اضافه کرد: به خاطر تعلق خاطر یکی از مسوولان به گیلان که مرکز ثقل فعالیتهای کشاورزی و گردشگری است، کارخانه فولاد در این منطقه احداث میشود؛ در حالی که بهترین مکان برای فولاد جنوب کشور بهویژه هرمزگان است؛ چرا که هم آب دارد و هم شرایط صادرات.
نماینده تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس، گفت: تقدم روابط بر ضوابط باعث شده مثلا شاخصهای دو شهرستان مجاور در یک استان کاملا متفاوت باشد؛ چرا که اینجا روابط حرف خود را به کرسی مینشاند نه سند آمایش!!
فقدان استراتژی توسعه مورد توافق طی چهار دهه گذشته
بیگی در ادامه خاطرنشان کرد: یکی از مشکلات عمده مربوط به سند ملی آمایش این است که اسناد آمایش استانها قبل از تدوین و تصویب سند ملی آمایش به تصویب رسیده است.
استاندار پیشین آذربایجانشرقی توضیح داد: سند ملی آمایش با تکیه بر اسناد بالادستی به منظور بهرهبرداری متوازن از منابع و ظرفیتها و توزیع زیرساختها برای دستیابی به عدالتی شایسته، چشمانداز کلان توسعه کشور را ترسیم میکند و تضمینکننده عدالت، رفاه و مشارکت اجتماعی است.
وی با بیان اینکه فقدان استراتژی توسعه مورد توافق طی چهار دهه گذشته همه امور را با بحران مواجه ساخته است، افزود: سند ملی آمایش با دارا بودن ضمانت اجرایی قدرتمند، باید با بیان محدودیتها و ضعفهای ما به صورت صریح و شفاف، امکان بهرهمندی عادلانه از فرصتها و نقاط قوت کشور را فراهم آورد.