یازاکو، توحید ملک زاده_ روایتهای تاریخی پس از انتشار اسناد جدی از جمله خاطرات، صورت دیگر بخود میگیرد و عمدتا علت امر کلا زیر و رو می شود.
تاریخ نگاری ایران متاسفانه بیشتر بعد ایدئولوژیک دارد و هدف کوبیدن این و آن و یا حتی یک مکتب و اندیشه می باشد. حال اینکه تاریخ نگاری علمی بیان علت حوادث بدون حب و بغض می باشد.
همگی یک روایت رسمی درباره واقعه رژی داریم که ناصرالدینشاه جهت دریافت مبالغی انحصار تولید و فروش توتون را به انگلیس واگذار کرد. علما چون این را شنیدند استعمال تنباکو را حرام و در حکم مبارزه با امام زمان دانستند و دولت چون مخالفت عموم مردم را دید امتیاز را باطل کرد. این روایت رسمی در کتابهاست ولی نوه ناصرالدینشاه به نام دوستعلی خان در کتاب «یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه» روایت متفاوتی از این شورش را می دهد. دوستعلی خان چنین روایت می کند چون امتیاز توتون به انگلیس داده شد دولت روس هم امتیاز دیگری خواست. شاه سفیر را چند وقتی معطل کرد و چون دید روس بر گرفتن امتیاز اصرار دارد و این مساله کشدار خواهد بود تصمیم به کار بزرگی گرفت.
یکی از درباریان بنام علاءالدوله را به نزدش خواند و گفت فردا به دربار آمده و اصرار به رفتن به عتبات می کنی. من مانع خواهم شد و تو مصر بر کار. تا اینکه من با کمال بی میلی اذن کار را خواهم داد. تو به عتبات نزد میرزای شیرازی رفته و جریان را به وی تفهیم خواهی کرد که تنها راه رهایی ما از این دو کشور اعلام تحریم تنباکو می باشد…علاءالدوله قبول کرده و طبق نقشه عمل کرده و عازم عتبات شد.
باقی قضایا همان است که همگی می دانید… ناصرالدینشاه با پرداخت سه و نیم میلیون تومان خسارت مساله را فیصله داد.