یازاکو- «ابوالفضل حاجیزادگان» پژوهشگر اجتماعی و متخصص شبکههای اجتماعی، در پنج سال اخیر یعنی از سال ۱۳۹۸ تا به حال به طور منظم گزارشهایی را درباره روند و تغییرات اینستاگرام ایرانی استخراج و منتشر کرده است. این گزارشها به طور روشن، سمتوسوهای تغییر در اینستاگرام ایرانی را نشان میدهد و چهرهها و جریان موثر در این بستر و همچنین فعالان و گرایشها پرمخاطب را مشخص کرده است.
در ادامه بخشهای برجسته و بااهمیتتر این گزارش انتخاب و ارائه شده است:
اینستاگرام؛ فراگیرترین پلتفرم آنلاین بین مردم ایران
بر اساس نتایج آخرین پیمایش ایسپا درباره «میزان استفاده ایرانیان از پیامرسانها و شبکههای اجتماعی»، اینستاگرام در دو سال گذشته به فراگیرترین پلتفرم آنلاین در بین مردم ایران تبدیل شده است. در گزارش پیش رو، با مرور نتایج پنجمین گزارش تحلیلی سالیانه پیرامون روندهای تغییر در اینستاگرام ایرانی از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۴۰۳، خواهیم دید که در پسِ این رشد کمّیِ نفوذ اینستاگرام در زندگی آنلاین و آفلاین مردم ایران، جدیترین روندهای تغییر کداماند و این تغییرات کمّی بر چه کیفیتهایی دلالت دارند.
روند پنج ساله صفحههای پرمخاطب و فعال ایرانی در اینستاگرام
همانطور که در شکل (۱) مشاهده میشود، تعداد صفحههای پرمخاطب و فعال ایرانی در اینستاگرام از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳، نزدیک به چهار برابر شده است. همچنین، در حالی که در دو سال گذشته، نرخ رشد این صفحهها بهترتیب ۱۷ و ۲۱ درصد بوده؛ در سال ۱۴۰۳ این شاخص به ۲۳ درصد افزایش پیدا کرده است. به عبارت دیگر، رشد صفحههای پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام برای دومین سال متوالی (یعنی در همان بازهای که بنا به یافتههای ایسپا، اینستاگرام تبدیل به فراگیرترین پلتفرم آنلاین در بین مردم ایران شده) شتاب مثبت به خود گرفته است.
البته در اینجا منظور از صفحههای پرمخاطب ایرانی، آن دسته از صفحههایی هستند که: ۱) کاربر ایرانی را مخاطب قرار میدهند، ۲) در یک سال گذشته فعال بودهاند و ۳) بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده دارند.
رشد قابل توجه صفحات آموزشی در ازای افول پیجهای هرزهنگاری
بر اساس جدول شماره (۱)، روند کاهشی سهم صفحههای «طنز و سرگرمی» در بین صفحههای پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام برای چهارمین سال متوالی حفظ شده و سهم صفحههای «آموزشی» و «کسبوکار» همانند پنج سال گذشته رو به افزایش بوده و در صورت حفظ این روند، در دو یا سه سال آینده، صفحههای آموزشی به رتبه نخست این جدول خواهند رسید.
همچنین سهم مجموع سلبریتیها در سه حوزه اصلی موسیقی، سینما و ورزش از ۳۲ درصد در سال ۱۳۹۸ به ۲۱ درصد در سال ۱۴۰۳ کاهش پیدا کرده است. از طرفی در حالیکه در سال ۱۳۹۸، از هر ۱۰ صفحه پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام، یک صفحه محتواهای هرزهنگاری منتشر میکرده، این نسبت در سال ۱۴۰۳ به کمتر از یک درصد کاهش پیدا کرده است.
سهم اینفلوئنسرهای «سبک زندگی» در ادامه رشد تدریجیاش به ۷ درصد رسیده و سهم صفحههای «مد و زیبایی» در ادامه روند کاهشیاش به ۴ درصد تنزل یافته است. صفحههای «احساسی»، «گردشگری» و «مذهبی» نیز به رشد تدریجیشان ادامه داده و صفحههای «خبری» که در سالهای گذشته سهمی نزدیک به صفر درصد داشتهاند، در سال جاری نزدیک به یک درصد از صفحههای پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام را به خود اختصاص دادهاند. نکته مهم دیگر اینکه سهم صفحههای سیاسی به کمترین میزان خود از سال ۱۳۹۸ تاکنون رسیده است.
روند تغییرات در گرافهای شکل (۲) بهوضوح نشان میدهد میزان مرجعیت سلبریتیها (رنگهای سبز، قرمز و آبیِ کمرنگ) در سالهای گذشته بهطور چشمگیری کاهش پیدا کرده و صفحههای پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام علاوه بر رشد کمّی، بهسمت متکثرتر شدن نیز حرکت کردهاند.
شکل شماره (۳) نشان میدهد سهم صفحههای پرمخاطبی که در داخل ایران فعالیت میکنند در فاصله سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳ از ۷۶ درصد به ۸۱.۴ درصد افزایش پیدا کرده است.
در شکل شماره (۴)، روند افزایش میانگین تعداد دنبالکنندگان صفحههای سیاسی را به تفکیک گرایش سیاسی که در هر صفحه ترویج میشود، مشاهده میکنیم.
شدیدترین میزان رشد در سالهای گذشته مربوط به افزایش یکباره تعداد دنبالکنندگان صفحههای سیاسی برانداز در سال ۱۴۰۱ است. در حالیکه میانگین تعداد دنبالکنندگان صفحههای سیاسیِ اصلاحطلب در سال ۱۳۹۸ بیشتر از سایر جریانهای سیاسی بوده، در چهار سال گذشته، میانگین تعداد دنبالکنندگان اصلاحطلبها بهطور چشمگیری نسبت به اصولگراها و براندازها کمتر شده است.
بر اساس جدول (۱) میتوان گفت که سهم صفحههای مذهبی در بین صفحههای پرمخاطب ایرانی اینستاگرام بهتدریج در حال افزایش است اما روند تغییرات در میانگین تعداد دنبالکنندگان انواع مختلف این صفحهها نشان میدهد در دو سال گذشته، صفحههایی که محتواهای معنوی و عرفانی منتشر میکنند و ارتباط نهادمندی با جریانهای مذهبی رسمی ندارند، بیشتر از روحانیون و مداحان موفق به جذب مخاطب شدهاند.
در حالی که در سال ۱۳۹۸، مداحان بهطور میانگین بیشتر از دو نوع دیگر صفحههای مذهبی دنبالکننده داشتند، در سال ۱۴۰۳ با فاصله معناداری در رتبه سوم قرار گرفتهاند. البته نباید فراموش کنیم که بخشی از این تغییرات به این دلیل بوده که بعضی از دنبالکنندگان روحانیون و مداحان در دو سال گذشته بهجای اینستاگرام از پلتفرمهای داخلی استفاده میکنند.
حالا بیایید ببینیم از بین حدود ۴ هزار صفحه پرمخاطب ایرانی در اینستاگرام، کدام صفحهها مرجعیت و محبوبیت بیشتری دارند.
شکل (۷) نشان میدهد کدام صفحهها در فاصله سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳ بهطور میانگین «محبوبیت نسبی» بیشتری داشتهاند و در شکل (۸) نیز میتوانیم ببینیم کدام صفحهها در این بازه زمانی، بیشترین افزایش را در این شاخص بهدست آوردهاند.
البته در اینجا شاخص «محبوبیت نسبی» برای هر صفحه با تقسیم کردن شاخص In-Degree (یعنی تعداد صفحههای پرمخاطبی که آن صفحه را دنبال میکنند) بر تعداد کل صفحههای پرمخاطب، محاسبه شده است. به بیان سادهتر، در اینجا منظور از «محبوبیت» در واقع محبوبیت و مرجعیت در بین صفحههای پرمخاطب ایرانی اینستاگرام است و نه الزاماً همه کاربران ایرانی در اینستاگرام.
همینطور که در شکل (۷) مشاهده میکنیم، صفحههای اینستاگرامیِ «علی کریمی، نوید محمدزاده، علی دایی، گلشیفته فراهانی و پرویز پرستویی» بهترتیب پنج صفحهای هستند که در فاصله سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳، بهطور میانگین بیشترین محبوبیت نسبی را داشتهاند.
در اینجا مقایسه روند تغییرات در میزان محبوبیت نسبی علی کریمی و علی دایی حائز اهمیت است. کریمی بعد از خروج از ایران، بهطور مشهودی از میدان ورزش نیز فاصله گرفته و به شکل کنشگر تماموقت در حوزه سیاسی فعالیت کرده است. در مقابل، علی دایی ضمن حمایت مداوم از بخشهای معترض جامعه، از میدان حرفهایاش فاصله نگرفته است و کماکان بیش از هر صفت دیگری بهعنوان یک قهرمان ملی در حوزه ورزش شناخته میشود.
مقایسه روند تغییرات در شاخص محبوبیت نسبی این دو چهره نشان میدهد با وجود افزایش مقطعی میزان محبوبیت نسبی علی کریمی در سال ۱۴۰۱، به مرور زمان علی دایی محبوبیت نسبی بیشتری را حفظ کرده است. نکته مهم دیگر در شکل (۷) این است که میزان محبوبیت نسبی همه این پنج چهره محبوب در اینستاگرام، در سال گذشته بهطور مشهودی کاهش پیدا کرده است.
حالا برویم به سراغ شکل (۸) تا ببینیم محبوبیت نسبی کدام صفحهها بیشتر افزایش پیدا کرده است.
سمتوسوهای تغییر در اینستاگرام ایرانی
با در نظر گرفتن مجموع یافتههای ششمین سال از این پژوهش، میتوان گفت اینستاگرام ایرانی همچنان در مسیر فراگیرتر شدن و نیز تکثر و تمرکززدایی بیشتر حرکت میکند. افزایش مرجعیت اینفلوئنسرها در مقایسه با سلبریتیها در سالهای اخیر فقط محدود به فضای آنلاین ایرانی نمیشود و ابعاد جهانی دارد اما این روند در اینستاگرام ایرانی بنا به زمینههای سیاسی و اجتماعی شدت بیشتری پیدا کرده است.
سلبریتیهای ایرانی تا چند سال پیش، این امکان را داشتند تا با بهکارگیری اندکی ظرافت در موضعگیریهایشان، مقبولیت خود را در بین طرفهای مختلف دعواهای سیاسی و اجتماعی حفظ کرده و از سرمایههای میدانهای مختلف بهرهمند باشند اما در سالهای اخیر، تا حد زیادی این امکان را از دست داده و بیش از پیش در معرض این خطر قرار گرفتهاند که در ازای تلاش برای حفظ سرمایههای یک میدان، سرمایههای میدانهای دیگر را از دست بدهند.
نکته مهم دیگر این است که تجربه سالهای گذشته بهخوبی نشان داده، سیاستهای اتخاذ شده برای کوچاندن کاربران از پلتفرمهای آنلاین جهانی بهسمت پلتفرمهای «بومی»، در عمل نتیجه معکوس داده و کاربران را برای استفاده از این پلتفرمها مصممتر کرده است.
امروزه اینستاگرام درهمتنیدگی بیشتری با لایههای مختلف زندگی آنلاین و آفلاین مردم ایران پیدا کرده است. در این بین، سیاستگذاران مخیّرند که یا این راه اشتباه را به امید رسیدن به نتیجهای متفاوت ادامه دهند یا اینکه بهطور اساسی در مسیری که تاکنون طی کردهاند، تجدیدنظر کنند.
منبع:
https://mashghenow.com