یازاکو، جعفر ساعینیا _ شهر تبریز طی چهار دهه گذشته رشد چشمگیری را تجربه کرده، اما این رشد بهطرز محسوسی نامتوازن بوده است. بخش شرقی تبریز ـ از اتوبان پاسداران و شهرکهای ویلایی باغمیشه تا مناطق صنعتی و تجاری اطراف ـ نهتنها زیرساختهایی مدرن دارد، بلکه سکونتگاههای پرجمعیت، شهرکهای خصوصی و دسترسی آسان به خدمات شهری را نیز تجربه میکند. در مقابل، غرب تبریز همواره در سایه مانده است؛ منطقهای با ظرفیتهای بالای جغرافیایی، اقتصادی و راهبردی که سالها درگیر منازعات حقوقی و وقفی مانده بود.
اکنون و با رأی تاریخی دیوان عالی کشور که بهصراحت مالکیت عرفی و مردمی بیش از ۳۵ هزار هکتار زمین از صوفیان تا نزدیکی فرودگاه تبریز را تأیید کرده، میتوان انتظار داشت قفل توسعه این بخش مهم از تبریز باز شود.
اهمیت این منطقه تنها در وسعت و موقعیت فیزیکی آن نیست. بلکه:
– این مسیر، دروازه غربی تبریز به سوی منطقه آزاد ارس است.
– مسیر اصلی اتصال به مرز اروپا از طریق جلفا، نوردوز و بازرگان محسوب میشود.
– امکان توسعه زیرساختهای لجستیکی، شهرکهای صنعتی، مجتمعهای مسکونی و تجاری در این محدوده وجود دارد، آنهم در زمینی با توپوگرافی صاف و آماده ساختوساز.
با این حال، بهدلیل بلاتکلیفی مالکیت و دعاوی موقوفهای، در این پهنه گسترده نه زیرساخت شهری پایدار شکل گرفت، نه پروژههای کلان سرمایهگذاری صورت گرفت و نه مردم جرئت سرمایهگذاری و خانهسازی داشتند.
در شرایطی که شهر تبریز با فشار شدید بر منابع زمین در شرق، بالا رفتن قیمت مسکن، حاشیهنشینی و حتی مهاجرت نخبگان مواجه است، آزاد شدن زمینهای غرب میتواند تعادل جدیدی در توزیع جمعیت، خدمات و سرمایهگذاری ایجاد کند. البته این امر منوط به آن است که نهادهای دولتی و شورای شهر تبریز با یک طرح جامع و برنامهریزیشده شهری، توسعه این منطقه را به دست سرمایهگذاران بخش خصوصی بسپارند و برای خدمت به شهروندان برنامهریزی کنند.
غرب تبریز اکنون یک فرصت تاریخی پیش رو دارد؛ از بلاتکلیفی و حاشیهنشینی خارج شود و به نقطهای برای پیوند اقتصادی تبریز با مرزهای شمالغرب کشور و حتی اروپا بدل شود.
اگر این فرصت نیز همچون گذشته، با بیبرنامگی یا زدوبندهای محلی از دست برود، تبریز ممکن است برای سالها با نابرابری منطقهای در درون خودش دستبهگریبان بماند.