• امروز : افزونه پارسی دیت را نصب کنید
  • برابر با : Sunday - 17 August - 2025
2

کریدور زنگه زور؛ تکمیل پازل انزوای ترانزیتی ایران

  • کد خبر : 185813
  • 25 مرداد 1404 - 10:30
کریدور زنگه زور؛ تکمیل پازل انزوای ترانزیتی ایران
یازاکو - هر چند اجرای توافقنامه سه جانبه کریدور زنگه زور ممکن است همراه با چالش هایی مانند سقوط دولت پاشینیان و یا بی ثباتی در دولت آذربایجان باشد، ولی تجربه دو دهه گذشته نشان می دهد که کشورهای منطقه تجربه کارآمدی در اجرای پروژه های بزرگ ترانزیتی دارند و ساخت مسیر 43 کیلومتری مدنظر، در قیاس پروژه ای آسان می باشد و اهداف راهبردی مدنظر سه کشور موجب جدیت آنها در اجرا و بهره برداری از این کریدور خواهد شد.

یازاکو، میرقاسم بنی هاشمی _ پس از پایان جنگ دوم قره باغ ) آبان ۱۳۹۹(، نحوه اجرای بند ۹ توافقنامه آتش بس مسکو مبنی بر چگونگی ایجاد شرایط اتصال سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان به نخجوان از طریق ارمنستان به یکی از چالش های جدی روابط باکو و ایروان تبدیل شد و پیشرفت مذاکرات عادی سازی روابط را با چالش هایی مواجه نمود. باکو این مسیر را کریدور زنگه زور نامید و همزمان برخی ادعاهای تاریخی ارضی را نیز مطرح نمود. از همان ابتدا در ایران، طرح ادعای احتمال تصرف این منطقه توسط آذربایجان، علاوه بر بازتاب های گسترده رسانه ای، موجب واکنش مقامات سیاسی و نظامی نیز  شد، طوری که در چارچوب چند رزمایش نظامی، تجهیزات و نیروهای نظامی زیادی به مناطق مرزی شمال غربی کشور گسیل شد و در مقابل، جمهوری آذربایجان همراه با ترکیه اقدامات متقابلی را انجام داد. برخی مقامات سیاسی- نظامی، رسانه ها و نیز برخی محافل کشور ایجاد چنین کریدوری را مهمترین تهدید امنیتی، عامل انسداد ارتباط زمینی، خفگی ژئوپلیتیکی و نیز کاهش ظرفیت های ترانزیتی مرزهای شمالی کشور دانستند. هر چند در طول ۵ سال، به تدریج تنش در روابط تهران- باکو کاهش یافت و مذاکرات صلح ارمنستان- آذربایجان به طور جدی پیش رفت، اما ملاحظات و پیچیدگی های حقوقی، امنیتی و گمرکی کریدور مدنظر موجب بن بست مذاکرات صلح و عادی سازی روابط دو کشور شد.

 اما در اوایل تابستان ۱۴۰۴ به یک باره طرح غیر رسمی خبر واگذاری این مسیر ارتباطی به شرکت های آمریکایی و سپس تایید این موضوع در نشست سه جانبه واشنگتن در مرداد ۱۴۰۴ و امضای سند واگذاری بلندمدت کریدور زنگه زور از طرف ارمنستان و تغییر نام آن به «مسیر رفاه و صلح جهانی ترامپ» (TRIPP) واکنش های گسترده ای را در ایران ایجاد نمود. هر چند چنین تصمیم دولت ارمنستان، نوک حملات و اعتراضات در ایران را تا حدی از سمت تهدیدانگاری دولت آذربایجان به سمت تهدیدات امنیتی آمریکا تغییر داد، ولی بازیگر اصلی چنین تغییری یعنی دولت ارمنستان، چندان مخاطب موج حملات و واکنش رسانه ها و مقامات ایران نبود. سوال این است که توافقنامه جدید طرح واگذاری مسیر و تاسیس کریدور زنگه زور به آمریکا چه تهدیدات و فرصت هایی را برای ایران در پی خواهد داشت.

جایگاه ایران در کریدورهای بین المللی

مسیرهای ترانزیت بین المللی (ریلی، جاده ای، آبی و هوایی) برای انتقال کالا، انرژی و مسافر ازمولفه های مهم قدرت کشورها است. بر همین مبنا قدرت هایی مانند چین به دنبال تکمیل پروژه فرا منطقه ای «راه ابریشم جدید» و یا «یک راه، یک کمربند» است، اروپا در صدد بهره گیری از پروژه ترانزیتی «تراسیکا» در اتصال اروپا به اوراسیا با دور زدن روسیه و ایران می باشد. هند با همکاری کشورهای عربی و رژیم صهونیستی از طریق پروژه «عرب- ِمد» در صدد اتصال بمبئی به حیفا در مدیترانه است. ترکیه با مشارکت برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال اجرای پروژه عظیم ۱۷ میلیارد دلاری و ۱۲۰۰ کیلومتری «راه یا مسیر توسعه» از طریق عراق می باشد. چنان که ملاحظه می شود، رقابت بسیار شدیدی بین بازیگران جهانی و منطقه ای در ایجاد و بهره گیری از مسیرهای ترانزیتی وجود دارد که می تواند موجب افول یا صعود جایگاه ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی کشورها گردد و البته نفوذ، قدرت و الگوی مناسبات منطقه ای و جهانی دولت ها، اصل مهم و موثر در میزان مشارکت و بهره گیری از ظرفیت های ملی در رقابت کریدورهای ترانزیتی بوده است.

سوال این است که در سطح منطقه ای و جهانی، ایران چه نقش و جایگاهی در این مسیرهای بین المللی داشته است؟ در این خصوص باید اذعان نمود که در چند دهه گذشته و به ویژه سال های اخیر، روابط پر تنش کشورمان با جهان غرب و درگیر شدن در منازعات منطقه ای مانند سوریه و یمن و نیز افزایش فشارها و تحریم های اقتصادی بین المللی باعث شد تا ایران نه تنها از مسیرهای ترانزیتی کنار گذاشته شود، بلکه طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در سال ۱۴۰۰، میزان ترانزیت از ایران از ۱۲.۱ میلیون تن در سال ۱۳۹۲  به ۵.۳ میلیون تن در سال ۹۹ کاهش یافتس؛ در واقع میزان ترانزیت کالا از ایران در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۹۲ کاهش بیش از ۵۰ درصدی را تجربه کرده است. این در حالی است که طبق برآوردهای همین گزارش، ظرفیت ترانزیتی کالای ایران بیش از ۸۰ میلیون تن بوده و درآمد تخمینی ظرفیت صنعت ترانزیتی کشورمان در جابجایی کالا و ترانزیت زمینی و هوایی میلیون ها مسافر می تواند بیش از ۲۵ میلیارد دلار باشد.

طبعاً دلیل چنین روند ناامید کننده ای در بهره گیری از ظرفیت های ترانزیتی بین المللی را می توان در اجرای نقشه کریدورهایی دانست که به دلیل الگوی مناسبات جمهوری اسلامی با قدرت های منطقه ای و جهانی به ویژه آمریکا و اروپا، ایران جایگاه و سهمی در آنها ندارد و فشارهای سیاسی و تحریم های بلندمدت بین المللی نیز باعث شده تا حتی کشورهای نزدیک به ایران به دلایل اقتصادی و سیاسی، برای ترانزیت محموله های خود چندان از مسیرهای داخل ایران استفاده نکنند. بر این مبنا چین با وجود معاهده ۲۵ ساله راهبردی با ایران در کریدور میانی «کمربند و جاده» در مسیر آسیای میانه و قفقاز جنوبی اعتنای چندانی به ظرفیت های ایران نداشته است، هند نیز با توجه به فشارهای آمریکا و اسرائیل و تحریم های بین المللی تمایل چندانی برای اجرا و تکمیل پروژه چابهار و مشارکت در کریدور شمال- جنوب نشان نمی دهد و دولت روسیه نیز با توجه به تاخیر زیاد در تکمیل پروژه های راه و ریل شمال کشور در اجرای کریدور جنوب-شمال جایگاه چندانی برای ایران قائل نیست. نمودار زیر به طور شفاف بیانگیر چنین واقعیتی است.

کریدور زنگه زور و تکمیل روندهای گذشته

سالها پیش از جنگ دوم قره باغ و قبل از این که موضوع کریدور زنگه زور مطرح شود، کشورهای آذربایجان، گرجستان و ترکیه توانستند، قفقاز جنوبی را به یکی از مهمترین مسیرهای ترانزیت منطقه ای و جهانی انرژی و کالا تبدیل نمایند؛ پروژه انتقال نفت باکو- تفلیس- جیجان(BTC) از خزر تا مدیترانه به طول ۱۷۶۸ کیلومتر که در سال ۲۰۰۶ به بهره برداری رسید، کلان پروژه «کریدور گاز جنوب» شامل سه خط لوله ۱) قفقاز جنوبیSCP)) که گاز گرجستان، ترکیه و جنوب اروپا را تامین می‎کند، ۲) پروژه انتقال گاز ترانس آناتولی (تاناپ) در سال ۲۰۱۷ و ۳) طرح ترانس آدریاتیک (تاپ) در سال ۲۰۱۸ از جمله این پروژه‎ها هستند و برای اجرای این سه خط کلان پروژه کریدور گاز جنوب ۴۵ میلیارد دلار هزینه شده است. همچنین دولت باکو پس از جنگ دوم قره‎باغ و نیز جنگ اوکراین با اعتماد به نقس بیشتری در حال مذاکره با دو کشور ترکمنستان و قزاقستان برای اجرای دو پروژه «ترانس خزر» از زیر دریای خزر و نیز پیگیر پروژه «ناباکو» با کشورهای اروپایی برای انتقال گاز خزر و آسیای مرکزی به اروپا می‎باشد و با توجه به نیازمندی‎های شدید اروپا پس از بحران اوکراین، به نظر می‎رسد اروپا پس از چند سال تاخیر و تعلل در صدد ترغیب کشورهای پیرامون خزر برای انعقاد قراردادهای اجرایی پروژه ناباکو می‎باشد.

 همچنین در این چارچوب، پروژه خط آهن باکو- تفلیس- قارص (BTAK)  به طول ۸۲۶ کیلومتر در سال ۲۰۱۷ به بهره برداری رسید و پس از پیوستن چین به این خط از سال ۲۰۲۲ سالانه بیش از چند میلیون تن کالا را جابجا می‎کند. مهمترین هدف طراحی و اجرای چنین کریدورهای راهبردی انرژی و حمل و نقل، از یک سو تلاش برای انزوای ژئوپلیتیکی ارمنستان و دور زدن و خارج کردن این کشور در بهره گیری از مزیت‏ها و فرصت‎های ترانزیت نفت و گاز و کالا از خزر به سمت اروپا بود و از سوی دیگر می‎توانست در فرایند مذاکرات پس از آزادسازی قره باغ، ارمنستان را برای ورود به این پروژه‎ها و بهره‎مندی از مزیت های ژئوپلیتیکی خود بهره‎مند و ترغیب نماید. در عین حال به دلایلی که خارج از موضوع این نوشته است، ایران نتوانست از مزیت های ترانزیتی و ژئوپلیتیکی خود برای مشارکت در این پروژه های حیاتی و مهم بهره مند شود، به طوری که ایران دور زده شد، فرصتی که نصیب گرجستان شد و از باب ترانزیت انرژی علاوه بر وابسته کردن کشورهای مبدا و مقصد انتقال انرژی و کالا، سالانه حداقل ۵ درصد درآمدهای ترانزیتی را به دست می ‎آورد.

بدین ترتیب باید تاکید کرد که قبل از این که کریدور زنگه زور مطرح شود، ایران از تمام پروژه های انتقال انرژی و نیز خطوط ریلی و جاده ای قفقاز در دهه های ۱۳۹۰ و ۱۳۸۰ کنار گذاشته شده است و امروزه سهم تجارت ایران با ارمنستان کمتر از ۷ دهم درصد و مجموع تجارت ایران با ۳ کشور قفقاز جنوبی کمتر از ۳ درصد می باشد. و چنان که توافق کریدور جدید با مشارکت شرکت های آمریکایی و یا دیگر کشورها محقق شود، فقط با کوتاه کردن مسیر نسبت به خطوط ریلی و جاده ای گرجستان، موجب کاهش هزینه های انتقال کالا و به ویژه هزینه های کلان پروژه انتقال نفت و گاز ناباکو و ترانس خزر که اروپا پس از جنگ اوکراین و تحریم نفت و گاز روسیه در صدد اجرای آن هست، خواهد شد.

اهداف راهبردی کشورها از مشارکت در طرح کریدور زنگه زور

هر یک از کشورهای شریک در پروژه TRIPP اهداف اقتصادی و ژئوپلیتیکی متفاوتی دارند که به اختصار اشاره می گردد؛

  1. ارمنستان
  • کشاندن آمریکا به منطقه و رهایی از سلطه و هژمونی تاریخی روسیه در فرصت تاریخی گرفتاری مسکو در باتلاق جنگ اوکراین
  • رهایی از فشارهای آذربایجان و ترکیه، و نیز کسب تضمین امنیتی آمریکا برای حفاظت از تمامیت ارضی
  • رهایی از فشارهای غیرمستقیم ایران و خروج از بن بست مذاکرات باکو- ایروان
  • بهره گیری از ظرفیتهای ژئوپلیتیکی منطقه زنگه زور و مشارکت در مزایای طرح ها و پروژه های تزانزیتی
  • خروج از بن بست جغرافیایی از طریق عادی سازی روابط با ترکیه و آذربایجان و بهره گیری از مزیت های پیوند با اقتصادهای پویای قفقاز جنوبی و جذب سرمایه ها و شرکت های آمریکا، اروپا و ترکیه
  1. آمریکا
  • تغییر موازنه تاریخی نظم ژئوپلیتیکی قفقاز و تضعیف هژمونی تاریخی روسیه
  • کنترل و نظارت بر مسیر کمربند میانی چین
  • کنترل رفتارهای ترکیه و آذربایجان و ایجاد نوعی موازنه جدید در قفقاز برای ارمنستان
  1. آذربایجان
  • ایجاد ارتباط و اتصال سرزمینی نخجوان- باکو
  • رهایی از نفوذ و هژمونی تاریخی روسیه
  • تضعیف موقعیت و نفوذ ایران و پیشگیری از ائتلاف ایران- روسیه- ارمنستان
  • ترغیب کشورهای اروپایی برای اجرای مگاپروژه های ناباکو و ترانس خزر
  • تقویت جایگاه ترانزیتی و ژئوپلیتیکی آذربایجان در مسیر کریدور میانی

 گزینه های راهبردی ایران؛

هر چند اجرای توافقنامه سه جانبه کریدور زنگه زور ممکن است همراه با چالش هایی مانند سقوط دولت پاشینیان و یا بی ثباتی در دولت آذربایجان باشد، ولی تجربه دو دهه گذشته نشان می دهد که کشورهای منطقه تجربه کارآمدی در اجرای پروژه های بزرگ ترانزیتی دارند و ساخت مسیر ۴۳ کیلومتری مدنظر، در قیاس پروژه ای آسان می باشد و اهداف راهبردی مدنظر سه کشور موجب جدیت آنها در اجرا و بهره برداری از این کریدور خواهد شد. در مواجه با وضعیت جدید، ایران دو انتخاب می تواند داشته باشد. مهمترین گزینه جمهوری اسلامی در مواجه با چنین وضعیتی که ایران از این کریدور کنار گذاشته شده، این است که هر چه سریعتر کریدور ۱۰۷ کیلومتری ارس را که چند سالی است در مرزهای ایران با آذربایجان و ارمنستان آغاز شده و نزدیک به ۲۰ درصد پیشرفت داشته، تکمیل نموده و به بهره برداری رساند. چنان که به لحاظ زیرساختی، حقوقی، گمرکی و تسهیلات فنی تردد و روش نظارت، مسیر ارس ظرفیت ها و جذابیت لازم را داشته باشد، شانس و توان رقابت این مسیر در برابر دیگر مسیر مورد توافق ترامپ و یا مسیر گرجستان افزایش خواهد یافت. به ویژه کشورهایی مانند چین، ترکیه و یا کشورهای آسیای میانه برای کاهش نفوذ آمریکا ممکن است برای جابجایی کالا و مسافر از مسیر داخلی ایران استفاده نمایند.

گزینه دوم ایران این است که از طریق رایزنی های دیپلماتیک مستمر و فعال، کانال های ارتباطی و مسیرهای پروژه جدید را به کریدور ایرانی ارس و ترمینال های مهم داخل کشورمان پیوند و ارتباط داده و منطقه شمال غرب کشور را به عنوان گلوگاه خطوط ترانزیتی، از حصر و انزوای چند دهه گذشته خارج نموده و زمینه بهره گیری از ظرفیت های بالقوه و معطل مانده منطقه را فراهم نماید تا رونق تاریخی تجارت و بازرگانی مرزهای شمال غرب احیا شود. این امر، هم وابستگی به تجارت انحصاری برخی کشورهای جنوب خلیج فارس را کاهش می دهد و هم زمینه های توسعه منطقه ای در آذربایجان ایران و حتی رشد و شکوفایی مناطق و مرزهای غرب ایران و عرق را فراهم می سازد.

لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=185813

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.