یازاکو، جعفر ساعینیا_ اردبیل در آینه آمارهای رسمی، تصویری تلخ و هشداردهنده را نشان میدهد: نرخ بیکاری زمستان ۱۴۰۳ معادل ۱۳.۱ درصد، تقریباً دو برابر میانگین کشوری ۷.۸ درصد. حتی کاهش به ۹.۷ درصد در بهار ۱۴۰۴ نیز چیزی جز تسکینی کوتاهمدت و غیرپایدار نیست. این ارقام به روشنی میگویند که استان اردبیل نهتنها از کاروان توسعهی اشتغال عقب مانده، بلکه گرفتار چرخهای بیمارگونه از تصمیمات کوتاهمدت، سیاستهای غیرتخصصی و فقدان برنامهریزی راهبردی است.
اما فاجعه زمانی عریانتر میشود که به آمار تفکیکی بنگریم. بیکاری فارغالتحصیلان در اردبیل به طور میانگین ۳۴ درصد است؛ یعنی از هر سه جوان تحصیلکرده، یک نفر بیکار است. این وضعیت در شهرستانهایی مانند خلخال به مرز تکاندهنده ۵۲ درصد رسیده؛ یعنی بیش از نیمی از فارغالتحصیلان عملاً هیچ جایگاهی در بازار کار ندارند. این اعداد نه تنها محصول ضعفهای ساختاری اقتصاد استاناند، بلکه آیینهی تمامنمای بیاعتنایی سیاستگذاران به نیازهای واقعی بازار کار و ظرفیتهای بومی هستند.
مسئولان طی سالهای گذشته بارها از ایجاد فرصتهای شغلی سخن گفتهاند؛ از شعارهای پر زرق و برق «جهش تولید» گرفته تا وعدههای تکراری «رونق صنایع کوچک». اما آنچه در عمل دیده میشود چیزی جز تداوم مهاجرت نیروی انسانی، رکود سرمایهگذاری و ریزش اعتماد عمومی نیست. اگر قرار بود این وعدهها ثمر دهد، امروز اردبیل به جای صدرنشینی در جدول بیکاری، باید به عنوان الگوی موفق در استفاده از منابع انسانی معرفی میشد.
واقعیت این است که سیاستهای اشتغالزایی در اردبیل بیش از آنکه بر تحلیلهای علمی و شناخت ظرفیتهای منطقهای استوار باشد، بر مبنای تصمیمات مقطعی و غیرکارشناسی بنا شده است. صنایع پیشران استان، از گردشگری سلامت گرفته تا کشاورزی صادراتمحور، یا درگیر بروکراسی فرسایندهاند یا قربانی فقدان زیرساخت و سرمایهگذاری. نتیجه این سیاستها چیزی جز انباشت بحران بیکاری و تبدیل جوانان تحصیلکرده به سربار خانوارها نبوده است.
اردبیل نیازمند یک جراحی اساسی در سیاستگذاری اشتغال است. این استان با داشتن موقعیت مرزی، ظرفیت بالای گردشگری، منابع کشاورزی و دامپروری و حتی مزیتهای انرژی، میتواند به یک قطب اقتصادی تبدیل شود. اما تا زمانی که برنامهریزیها در سطح شعار باقی بماند و تا وقتی که نگاه مدیران به آمارسازیهای موقتی محدود شود، جوانان این دیار همچنان پشت درهای بستهی اشتغال خواهند ماند.
سیاستگذاران به جای توجیه و وعدههای تکراری، مسئولیت این فاجعه را بپذیرند و با نگاهی علمی و منطقهمحور به سراغ حل بحران بروند. در غیر این صورت، اردبیل بیش از پیش از مسیر توسعه دور خواهد شد و جوانانش همچنان اسیر چرخهی باطل بیکاری و مهاجرت خواهند ماند.