یاز اکو؛ قاسم خرمی- “در نبشتههای دیگران چنین طول و عرض نیست، که تاریخ را آسانتر گرفتهاند و شمهای بیش یادنکرده اند، اما چون من این کار را پیش گرفتم می خواهم که داد این تاریخ را به تمامی بدهم و گرد زوایا و خبایا برگیرم تا هیچ از احوال پوشیده نماند.”
(ابوالفضل بیهقی)
نخستین شماره مجله «کارخانهدار» در دهم شهریور ماه ۱۳۹۷ و در میانه تحریمها و بحرانهای خرد کننده اقتصادی منتشر شد. قول دولت برای واردات کاغذ با دلار۴۲۰۰ تومانی تنها روزانه امیدی بود که در نهایت به جیب صاحب چند شرکت صوری کاغذ و جمعی از مدیران فاسد راه گشود. ارز کاغذ را گرفتند و خوردند و بردند و به چاک زدند؛ آنگونه که لابد خواندهاید یا شنیدهاید!
القصه، دلارها رفت و کاغذی نیامد و بازار کاغذ مطبوعات سخت در تلاطم افتاد . انبوهی از نشریات به توقیف خودخواسته تن دادند و خیل عظیمی از خبرنگاران و کارکنان مطبوعات در چشم به هم زدنی، بیکار شدند!
الف: راه ناهمواری که طی کردیم
اینها همه البته، درد مشترک مطبوعات امروز ایران است. انتشار مجله تخصصی و مستقل در حوزه اقتصاد و صنعت؛ آنهم در دفاع از بورژوازی صنعتی مصائب دیگری هم دارد که شاید نتوان به تمامی در قلم آورد، اما میتوان به اجمال اشاره کرد:
۱-مطبوعات و قهوهخانهها هر دو با هم به عنوان صنف در دوره قاجاریه شکل گرفتند. اکنون و بعد از گذشت حدود یکصد و پنجاه سال، قهوهخانهداران به عنوان صنفی قدرتمند با چند هزار شعبه درسراسر کشور حضور فعال دارند تا حدی که قادرند بسیاری از خواستههای خود را به نهادها و سازمانهای ذیربط تحمیل کنند و حتی از قوانین و مقررات وزارت بهداشت نیز سربگردانند.
در عوض اما به خاطر همه آن بدگمانیها و ستیزهای آشکار و پنهان، از مطبوعات به عنوان یک صنف، یعنی جایی که محل آموزش و انتقال تجارب و مهارتها باشد، تقریبا اثری نمانده است.
تمامی کسانی که می توانستند در مطبوعات منشا اثری باشند، به خاطر بی ثباتی شغلی، عطای این صنف را به لقایش بخشیده و رفتهاند. بنابراین اگر بخواهید در حوزه اقتصاد و صنعت ایران، آنهم در سطح متخصصین و کارآفرین آگاه و فرهیخته، حرف تازه و سودمندی بزنید، یافتن نویسندگان صاحب قلم و جنم و خالقان متون دقیق و عمیق، برای زدن آن حرف تازه، تازه اول ماجراست!
جریان روشنفکری و بسیاری از نیروهای فکری و مطبوعاتی در ایران، هنوز هم از دایره ضدیت ایدئولوژیک با سرمایهداری و تلقیات حزب توده بیرون نخزیدهاند و آشکار و پنهان به انتشار و تقاضای همکاری مجلهای بر مدار دفاع از سرمایهداری صنعتی، روی خوش نشان نمیدهند.
۲- یک سر دیگر مصائب انتشار مجله اقتصادی و صنعتی در حوزه مقامات و مدیران دولتی گیر است. بخش اعظمی از اقتصاد و صنعت ایران در ید قدرت حکومت و مدیران دولتی و شبه دولتی قرار دارد که بسیاری از آنان بواسطه سالها حضور با سعی و خطا و بیترس و ابا، نسبت به دانش و آگاهی رسانهای و یا هر رسته از علوم و فنون دیگر، باد بینیازی در سرانداخته و مطبوعات را اگر موذی و مزاحم نخوانند، بیشتر از ابزار مجیزگویی و عزیزخوانی نمیپسندند!
این البته به معنی راندن همه مدیران دولتی با چوب بیخبری نیست. کم نیستند مدیران شریف و سلیمی که در میان تهدیدها و تحقیرهای مکرّر درونی و بیرونی، هنوز ماندهاند و کار میکنند، اما اندکاند و به «گناه فضل و هنر خویش» در مصدر اموری که بتوانند کمکی و نفسی برای اهل فرهنگ و رسانه باشند، نیستند.
۳- طیف دیگری از مشکلات انتشار و استمرار نشریاتی مثل ماهنامه «کارخانهدار» را باید در میان فعالان بخش خصوصی یعنی همان کسانی که این نشریه در دفاع از آنان برآمده است،جستجوی کرد. البته بودند و هستند صاحبان صنایعی که در دو سال گذشته مشوق و حامی همیشگی ما بودهاند و از طریق ارسال مقاله و نظر و نیز خرید یکجای مجله و هدیه آن به افراد و شرکتهای دیگر، الطاف خود را در حق یک نشریه نوپا به کمال رساندند، اما این جمع فضیل، قلیلاند!
بیاعتنایی صاحبان سرمایه و صنعت ایران به ساحت سیاست و رسانه، یک مسئله دامنهدار تاریخی است. از ناحیه جدی نگرفتن همین مسئله است که سرمایهداران صنعتی به رغم برخورداری از سطح بالای تحصیل و قدرت و تمکن مالی، هیچگاه به درجهای از نفوذ و استیلای لازم برای ظهور در قامت یک طبقه اجتماعی، نرسیدهاند و از اینرو، حداقل در شصت سال گذشته، در کشاکش با حکومت و یا نیروهای رقیب از واگذاری بخشی از سهام در انقلاب سفید گرفته تا مصادره ها و واگذاری کل اموال در انقلاب اسلامی، صحنه را واگذاشته و مقهور انزوا و دیگر گریزی خود شدهاند.
هرچند عملکرد روشنفکران و رسانههای همسو با جریان تند ثنا و سیاست، که با شعارها و تیترهای «الغاءکن» و «افشاء کن» و «اعدام کن»، عرصه و ارزش سرمایهگذاری و کارآفرینی را به دره نیستی راندهاند، نیز در این تردید افکنیهای تاریخی بیتاثیر نبوده است، اما به عنوان یک واقعیت تاریخی باید بپذیریم که اگر صاحبان صنایع بزرگ در سالهای قبل از انقلاب با نیروهای فکری، روشنفکران و رسانه ها، اندک ارتباطی داشتند و در هیات یک طبقه اجتماعی ظاهر می شدند، شاید ماجرای مصادره ها و راندن آنها از سرزمینشان، به آن راحتی اتفاق نمی افتاد.
سرمایه داران صنعتی و صاحبان صنایع در ایران هنوز از ضربه هولناک مصادره های سال ۵۸ به هوش نیامده اند اما امکان خوردن ضربات مشابه در کشوری که سیاستش هر روز بر یک مدار می چرخد، چندان دور از انتظار هم نیست. آنها برای ماندگاری و بقاء باید به ترمیم روابط خود با جامعه بویژه جامعه نیروهای فکری و رسانه های کشور مبادرت کنند تا از این طریق راهی به سیاست و قدرت پیدا کنند.
به هوش باشید که صنعت بیگانه از سیاست و اقتصاد سیاسی و بدون داشتن نهاد های صنفی و سیاسی و بدون مشارکت در فرایند قدرت سیاسی، در این مملکت امکان پاگیری ندارد. اگر صاحبان صنایعی در دوره پهلوی، به جای باج دادن به عوامل حکومت، به دنبال ایجاد ابزارها، رسانه ها و نهادهای سیاسی تاثیر گذار بودند، شاید در مواجهه با طوفان سیاسی ۵۷ آنقدر دستپاچه و دست و پا بسته نمی بودند.
ب: آنچه بدست آوردیم
در هر صورت، در چنین فضایی مجله کارخانه دار متولد شد و دو سال سخت، اما پر حاصلی را پشت سرگذاشت. چندشمارهای را نزدیک به استانداردهای حرفهای مطبوعات منتشر کردیم که با استقبال بسیار شایسته خوانندگان روبرو شد.
خرسندیم که بگوییم تا جایی که ممکن بود صنعت و توسعه صنعتی را از دریچهای متفاوت و از منظر فرهنگ، جامعه و اقتصاد سیاسی توضیح دادیم و تاریخ صنعتی کشور را به ذائقه مخاطبان ایرانی نزدیکتر کردیم. مطالب مجله کارخانه دار در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هر روز در گردش و چرخش است و بر خیل مشتاقان آن افزوده می شود.
روزی نیست که با پیام و تماس دلگرم کنندهای مواجه نشویم. اینها همه را از دستاوردها و سرمایههای ارزشمند مجله کارخانهدار و دستمایه استمرار فعالیتهای خود میدانیم.
در این مدت با جمع کثیری از صاحبان صنایع و مدیران ارزشمند کشور آشنا شدیم که هر یک گنجینه مستقلی از تجارب و داناییاند. بسیار خرسندیم که این توفیق نصیب ما شد تا با چند تن از نام آوران عرصه صنعت و تجارت ایران یعنی مهندس تقی توکلی، بنیانگذار کبریت توکلی، اصغرقندچی بنیانگذار صنعت کامیون سازی در ایران، شاهرخ ظهیری موسس برند مهرام و اسدالله عسکر اولادی بازرگان بزرگ ایران از نزدیک گفتگو کنیم و قبل از اینکه روی در خاک کشند، به سهم خود از آنان تجلیل و دلجویی کنیم و در معرفی بیشتر آنان به نسلهای جدید بکوشیم.
اکنون ۶ ماه است که سایت مجله کارخانه دار را راه اندازی کردده ایم و در صددیم تا از طریق راهاندازی سایت اینترنتی مجله، امکان فروش نسخ دیجیتال و نیز دسترسی طیف بیشتری از علاقمندان به مطالب و مندرجات آن را فراهم آوریم.
ج: هدفی که در پیش داریم
همانگونه که در سرمقاله نخستین شماره مجله کارخانهدار عنوان شد، ما همچنان معتقدیم که توسعه صنعتی، انتخاب یک راه از میان چند راه موجود، نیست. کشور ایران بواسطه هر آنچه ما به دست خود کردهایم و هر آنچه رقبا و دشمنان و دیگران در حق ما روا داشتهاند، در بزنگاه تعیینکننده تاریخی قرار گرفته است که در یک سوی آن تلاش و تقلا برای انتقال دانش و فناوری و استقرار صنایع مدرن و ایجاد شغل و رفاه عمومی و در سوی دیگر آن، بیعملی و تسلیم و تشدید فقر و بیکاری و شورش و سقوط قرار دارد. اکنون همه در برابر یک خطر مشترک و زوال جمعی از ناحیه عقبماندگیهای صنعتی و بحرانهای سیاسی و اجتماعی متعاقب آن قرار گرفتهایم.
خط و مشی مجله کارخانه دار
صنعتی شدن در جامعه امروز ایران، مستلزم بازتعریف الگویی از توسعه با بنمایه وطنخواهی و ملت دوستی و مبتنی بر همکاریهای جمعی است. نام این الگو و راهبرد هر چه میخواهد باشد، اما باید متکی بر ائتلافی قدرتمند میان دولت، بخش خصوصی، نیروها و گروههای سیاسی و اجتماعی توسعهخواه باشد که در مرکز آن حمایت از کارآفرینان و بنیانهای کارآفرینی قرار داشته باشد.
در جامعهای مثل ایران، نقش دولت در توسعه صنعتی چه در تدوین سیاستها و راهبردها و چه در تامین منابع و هدایت سرمایهها، قابل انکار و تقلیل نیست، اما از این قابلیتها و ظرفیتهای ملی باید در جهت شکلگیری و تقویت بخش خصوصی اصیل استفاده شود. حمایت از تولید ملی بدون حمایت از سرمایهدار، سرمایهگذار و کارفرمای واقعی ایرانی ممکن نخواهد بود.
امر اقتصادی در ایران تابعی از امر سیاسی و صنعتی شدن جلوهای از اقتصاد سیاسی است. بنابراین، هر نوع همکاری سازنده میان دولت و بخش خصوصی در صنعتگستری، بدون تایید جامعه و جلب حمایت نیروهای اجتماعی تحولخواه و موثر بر توسعه صنعتی، اعم از روشنفکران، هنرمندان، بازاریان، بانکداران، کارگران، احزاب و رسانهها، قرین توفیق نخواهد بود.
دولت و صنعتگران برای شکلدادن به ائتلاف توسعه و عقب راندن نیروهای واپسگرا، سوداگر و رانتطلب باید از نیروهای فکری و سیاسی نواندیش و مجهز به دانش و منطق تولیدی کمک بگیرند. مجله کارخانهدار با چنین درک نهادگرایانهای از اقتصاد و با هدف کمک به بهبود روابط دولت و صاحبان صنایع و جامعه انتشاریافته است.
مع الوصف، راهی که آمدهایم هموار نبوده و میدانیم که مسیر هموارتری نیز پیش رو نداریم. اما به درستی راهمان ایمان داریم و در چنین شرایطی نیز در جستجوی ابزارها و مسیرهای تازهایم. درست مصداق همان شعری که در سرمقاله نخستین شماره مجله کارخانهدار آوردیم:
با همه ی بی سر و سامانیام
باز به دنبال پریشانیام