• امروز : جمعه - ۲ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
16
سوگنامه‌ای بر پیکر نحیف مقبره‌الشعرا

تبر تیز بر جان تبریز

  • کد خبر : 35822
  • 09 آبان 1400 - 12:54
تبر تیز بر جان تبریز
در طی بازدید اخیری که از مقبره‌الشعرا داشتم ناله‌ی بغض‌آلود حزن‌انگیز وی را شنیدم. زمزمه می‌کرد " از طلا گشتن پشیمان گشته‌ایم * مرحمت فرموده ما را مس کنید" بنای دهه‌ها قبل به یادبود روایتی 420 و به روایتی دیگر 600 شاعر مدفون بنام مقبره‌الشعرا ایجاد شده بود بدون اینکه نشانی از مقبره‌ای، هیکلی و یا سنگ بنائی از این همه شاعر بجای گذاشته باشند

یاز اکو؛ جواد نیکبخت – “تبریز”این کهن دیار جهانشهر که در قامت آثار و بناهای خود همواره تاریخ اسلام و تمدن شرق را به دوش می‌کشید، سالهاست فریاد ضجه‌آور آثار و بناهای تاریخی‌اش که در جدال یکصد ساله با اجحاف مسئولان ذیربط و بی‌ربط جان می‌ساییدند، گوش فرزندان دلبسته‌اش را تا عمق دل می‌خراشید. فرزندانی که با این آثار زندگی کرده‌اند و با تک تک آثار خاطره دارند. زندگیشان با این بناها معنی پیدا می‌کند و آثار را می‌فهمند و حکایت‌ها دارند. لیکن توسط مغرضان پهلوی و یا مسئولان اغلب غیربومی فاقد تعصب یا بی‌اطلاع از قدر و عظمتشان بی‌سروصدا، تک تکشان را از صحنه‌ی مدنیت تبریز محو کردند.

“مقبره‌العرفا، مرقد منسوب به شمس تبریزی، ارک، کاخ‌های سلطنتی جنوب میدان ساعت، شازداباغی، مجموعه شام غازان، شمس‌العماره، دبیرستان طالقانی، مجموعه ربع رشیدی، سالن شیر و خورشید، کتابخانه ملی، میدان تاریخی صاحب العمر و ….” که هر سال و هر دهه تعداد این بناها اندک و اندک شده و دیگر به تعداد انگشت شماری رسیده است که آن هم در ردای جدید دیوارهای به‌هم فشرده‌ی بتنی تبریز طوری گم شده‌اند که انگار این شهر اصلا دارای هویت تاریخی نبوده است. این چند بنای تاریخی نیز در هیاهوی خیابان‌های تنگ یکصد ساله و سازه‌های بتنی طوری حتی توسط فرزندانش نیز فراموش شده و دیگر آخرین ناله های حزینشان به گوش آنها نیز نمی‌رسد. آن‌هم در حالی است که در همین کشور خانه‌های کاهگلی با کوچه‌های قدیمی یزد بدرستی نگهداری و به محل جذب توریست و درآمد و سبقه‌ی تاریخی تبدیل می‌شود.

در طی بازدید اخیری که از مقبره‌الشعرا داشتم ناله‌ی بغض‌آلود حزن‌انگیز وی را شنیدم. زمزمه می‌کرد ” از طلا گشتن پشیمان گشته‌ایم * مرحمت فرموده ما را مس کنید” بنای دهه‌ها قبل به یادبود روایتی ۴۲۰ و به روایتی دیگر ۶۰۰ شاعر مدفون بنام مقبره‌الشعرا ایجاد شده بود بدون اینکه نشانی از مقبره‌ای، هیکلی و یا سنگ بنائی از این همه شاعر بجای گذاشته باشند. در سال ۸۳ ترمیم بنا بصورت جزئی شروع و در سال ۱۳۸۷ تحت عنوان بازسازی تخریب اساسی آن آغاز شد که متاسفانه هنوز بعد گذر سالها نه تنها تمام نشده بلکه بنا را بصورت کامل از شرایط استفاده خارج کرده است.

حفاظت و نگهداری علمی و عرفی مرسوم هر بنای تاریخی در دنیا چند نکته‌ی اصولی را می‌طلبد:

۱-حفظ بعد معنایی و محتوائی اثر

 2-حفظ عظمت و ابهت و چشم‌انداز بناء چنانچه در شهرهایی مانند اصفهان به خاطر میدان شاه عباس(نقش جهان) و بناهای مربوط، کیلومترها اجازه‌ی ساخت سازه‌ای که عظمت آنها را تحت الشعاع قرار بدهد حتی به قیمت تخریب موارد استثنائی مورد تخلف نمی‌دهند.

۳-حفظ ظاهر از لحاظ ابعاد و شکل و چشم‌نوازی که درمورد همه‌ی آثار آذربایجان خصوصا تبریز خواسته و ناخواسته کاملا برعکس عمل می‌شود بصورتی که حقیر موردی بعنوان حفظ و نگهداری اصولی به ذهنم نمی‌آید. خصوصا در مورد مقبره‌الشعرا اجحاف در حد تخریب پیش رفته است.

در بعد معنایی و محتوایی، در زمان پهلوی تقریبا اغلب مقبره‌های مربوط به شعرای حتی مشهور این محوطه تخریب و از بین رفته بود بصورتی که از کودکی وقتی با شوق دیدار ۴۰۰ یا ۶۰۰ شاعر به محوطه می‌رفتیم هر بار از مسئول بناء جویای مرقد شعرا بودیم با جواب‌های بی‌ربط سرگیجه می‌گرفتیم و به امید اشتباه خویش در بازدید بعدی دوباره می‌پرسیدیم. در سال‌های اخیر هم به خاطر گسترش مسجد سید حمزه برخی بناهای قابل نگهداری نیز تخریب و به مسجد اضافه شد و نهایتا با اقدامات اخیر قبور و آثار نهفته در دل خاک نیز بصورت کامل نابود شد. عکس سنگ مرقد تخریب شده شهید ثقه‌الاسلام در همین چند سال اخیر در خاکبرداری از ده‌ها متر پایین‌تر عین تیری در دلمان بود. آنهم در زمانی که دیگر استان‌ها برای یک فوتبالیست زیارتگاه درست می‌کنند و در شیراز برای تعدادی ناشناس شهرشان محوطه‌ای توریستی بنام چهل تن ایجاد می‌کنند.

در چند دهه‌ی اخیر با درخواست بازدید میهمانان داخلی و خارجی، اداری و شخصی سوال‌های آنها از کجایی قبور شعرا سیلی محکمی دال بر بی‌غیرتی ما و بی‌کفایتی غاصبان مسئولیت طوری به صورتم می‌خورد که زبانم در جواب لال می‌شود.

در بعد حفظ عظمت و ابهت و چشم‌انداز نیز غاصبان مسئولیت کوتاهی نکردند به بهانه‌ی افزایش محوطه و اتصال مقبره‌الشعرا و موزه‌ی قاجار خیابان‌کشی کردند و سپس با تراکم‌فروشی ساختمان‌هایی که از خود بنا بزرگتر و بلندتر است سودجوئی نمودند که بناء کنار آنها گم شد و با توجه به خیابان‌کشی دیگر شهروندان ساکن کنار خیابان نیز به انحاء مختلف اقدام به بلندمرتبه‌سازی در محوطه خواهند کرد چنانچه همین الان نیز چند مورد در حال ساخت می‌باشند.

و اما در مورد حفظ ظاهر از لحاظ ابعاد و شکل و چشم‌نوازی نیز کوتاه نیامدند. عین رضا پهلوی که انگار در ۱۳۱۳ جایی در شهر تبریز برای ایجاد باغ گلستان غیر از مقبره‌العرفا نبود نخبگان غاصب مسئولیت نیز الحق کوتاه نیامدند. از شدت دلسوزی در استفاده حداکثری از متر به متر تبریز شروع به تخریب و پاک کردن تمامی آثار نهفته در محوطه مقبره‌الشعرا با خاکبرداری و ایجاد مراکز تجاری فرهنگی بنام مراکز فرهنگی آنهم دیوار به دیوار بنای مقبره‌الشعرا کردند، سوزناکتر آنکه برای بهره‌وری داهیانه‌ی حداکثری نه تنها روی سطح بلکه زیرزمین و فضای بالای زمین را نیز مورد استفاده قرار دادند و با بالابردن ارتفاع بناهای تجاری فرهنگی مجبور شدند نه تنها پله‌های اصلی بناء که جزو اصالت خود بناء و باعث عظمت و چشم‌نوازی آن بود را از بین ببرند بلکه تا چند متر ساخت سازها را بالاتر از کف قبلی صورت دهند تا ارتفاع بناء اصلی در میان بی‌تدبیری و بی‌تخصصی و . . .  آقایان کوتاه شود.

اینک با این مرقومه در جواب ناله‌های مقبره الشعرا عرض می‌کنم دیگر از تو گذشت بعید می‌دانم شما را مس کنند با ذکر سرگذشت تو امیدوارم به زعم بزرگواران، شاهد اتمام طلا گشتن بدلی‌ات و بازسازی کذائی باشیم البته با حضور امام جمعه فرهیخته و آشنا به تبریز و استاندار و شهردار جهادی امید واثق دارم انشاء الله دیگر شاهد تکرار چنین سرنوشتی برای اندک بقایای مانده از تبار تو نباشیم.

لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=35822

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ابر برچسب
});