• امروز : جمعه - ۲ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
20
گفتگوی یازاکو با استاد تبریزی تار ایرانی

موسیقی سازهای ایرانی و آذربایجانی جدا از هم نیستند/ موسیقی سنتی هرچقدر هم کم‌رونق شود از بین نمی‌رود

  • کد خبر : 38217
  • 25 آبان 1400 - 13:53
موسیقی سازهای ایرانی و آذربایجانی جدا از هم نیستند/ موسیقی سنتی هرچقدر هم کم‌رونق شود از بین نمی‌رود
این استاد موسیقی سازهای ایرانی و آذربایجانی را جدا از هم ندانسته و از نوازندگی تار آذربایجانی نیز می‌گوید: استاد اکرم محمدف یکی از نوازندگان مطرح تار آذربایجانی که ساکن نخجوان بودند گاهی به تبریز می‌آمدند و در خانه‌ی ما می‌ماندند. از طرفی رفت و آمدهای این استاد و از طرف دیگر علاقه‌مندی پدرم به سازهای آذربایجانی که از کودکی گوشم به نواهای آذری عادت کرده بود باعث شد تار آذربایجانی نیز بنوازم.

یاز اکو؛ ندا فرشباف_ آنچه امروز از موسیقی سنتی ایرانی می‌شنویم راه پرپیچ و خم زیادی طی کرده است تا به این مرحله برسد.

شاید نسل جدید خیلی از آن روزهای سخت چیزی به خاطر نداشته باشند اما فراگیر شدن موسیقی پاپ از یک سو و محدودیت‌های موجود در جامعه نیز از سوی دیگر این موسیقی را در تنگنا قرار داده بود.

در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی گروهی به نام «چاووش» پیدا شد که قصدش داشتن نگاهی نو به موسیقی سنتی ایرانی بود که بعدها هریک از آن‌ها خود یکی از قطب‌های موسیقی در ایران شدند. همزمان با فعالیت این گروه‌ها در تهران، افراد دیگری نیز بودند که به این فعالیت‌ها در شهرهای دیگر از جمله تبریز می‌پرداختند. یکی از همین افراد استاد داوود آزاد بود که پس از مهاجرتش از تبریز هنرجویانش این راه را ادامه دادند.

«محمود نامدار» یکی از هنرجویان استاد داوود آزاد بود که پس از او راهش را ادامه داد و زندگیش با موسیقی عجین شد. نامدار که متولد ۱۳۴۰ است ابتدا با خوشنویسی وارد وادی هنر شده و به گفته‌ی خودش با شنیدن صدای نی در جنب کلاس خوشنویسی‌شان به موسیقی علاقه‌مند شده است. این استاد موسیقی که از سال ۱۳۶۱ زندگی‌اش را با موسیقی یکی کرده از همان سال تا به حال به نوازندگی، تدریس و اجرای موسیقی سنتی پرداخته است.

وی با اشاره به آغاز فعالیت‌هایش در این عرصه می‌گوید: سال ۱۳۶۱ ساز نی تهیه کردم و آموزش این ساز را آغاز کردم اما استادم که ساکن زنجان بود پس از مدتی نتوانست به تبریز رفت و آمد کند و کلاس‌هایم به تعویق افتاد. پس از مدتی در یک مجلس با استاد آزاد آشنا شدم و باب آشنایی من با استاد آزاد آشناییم با تار را فراهم کرد.

او که در کنار تار ایرانی، تار آذربایجان، عود و سه‌تار را نیز فراگرفت پس از مهاجرت استاد آزاد به تهران در سال ۱۳۶۸ کلاس‌های آموزشی خود را آغاز کرده است و تا به حال نیز حرفه‌ای جز این هنر ندارد. نامدار درباره‌ی محدودیت‌های موجود در موسیقی آن زمان می‌گوید: آن زمان‌ها منابع آموزشی بسیار محدود بود و اینترنت و کتاب نت در دسترس نبود.

وی درباره‌ی روش‌های آموزشی دهه ۶۰ یادآور می‌شود: آن زمان تنها یک متد برای آموزش وجود داشت و کتاب‌های هنرستان منبع آن بودند؛ هنرجو پس از سپری کردن دوره‌های آموزشی از کتاب‌های هنرستان ردیف‌نوازی را آغاز می‌کرد.

این استاد موسیقی سازهای ایرانی و آذربایجانی را جدا از هم ندانسته و از نوازندگی تار آذربایجانی نیز می‌گوید: استاد اکرم محمدف یکی از نوازندگان مطرح تار آذربایجانی که ساکن نخجوان بودند گاهی به تبریز می‌آمدند و در خانه‌ی ما می‌ماندند. از طرفی رفت و آمدهای این استاد و از طرف دیگر علاقه‌مندی پدرم به سازهای آذربایجانی که از کودکی گوشم به نواهای آذری عادت کرده بود باعث شد تار آذربایجانی نیز بنوازم.

اولین تجربه‌ی اجرای صحنه این استاد موسیقی به سال ۱۳۶۷ بازمی‌گردد که این بار نیز با همراهی استادش داوود آزاد در محل سینما قدس فعلی بوده است. پس از آن نیز با سایر گروه‌های موسیقی همکاری داشته است.

سختی‌های نوازندگی در دهه ۶۰

بسیاری از هنرمندان اوایل دهه‌ی ۶۰ را محدودترین دوران برای ظهور و بروز هنر و به ویژه موسیقی می‌دانند اما بسیاری هم اعتقاد دارند از قلب همین محدودیت‌ها و سختی‌ها بهترین‌هایی خلق شده که شاید نظیر آن در دوره‌های بعدی مشاهده نشده است.

آغاز راه موسیقی استاد نامدار نیز با اوایل دهه ۶۰ همزمان بوده است اما او می‌گوید که با وجود کارت آموزشگاه موسیقی در حدی که گفته می‌شود سختی‌ها را درک نکرده است.

او می‌گوید که بیشتر سختی‌ها برای کسانی بود که در شهرستان‌ها اجرا داشتند و مجبور به حمل ساز در شهرهای مختلف بودند و شاید آن دسته بودند که مجوز حمل ساز دریافت می‌کردند.

وی درباره‌ی مجوزهای اجرا و کنسرت نیز می‌گوید: در طول تجربه‌ی نوازندگی‌ام به خاطر ندارم برای مجوز تا به حال با مشکلی مواجه شوم و چون خودم عضو شورای شعر و موسیقی بوده‌ام به نظرم در شهر ما موانعی از طرف اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین شورای شعر و موسیقی وجود ندارد.

وی در پاسخ به این سوال که اکثر موانع از طرف اداره کل اماکن ایجاد می‌شود، اظهار می‌کند: هر نهادی وظیفه‌ای دارد و وظیفه‌ی اداره کل اماکن نیز ایجاد امنیت در برنامه‌های هنری است. به نظر من اگر مانعی هم از این سمت وجود دارد تنها برای ایجاد امنیت است در غیر این صورت هرگز کسی از اماکن و ارشاد در آخر بروشور کنسرت‌ها تشکر نمی‌کرد.

پشتکار می‌تواند جای نبوغ را بگیرد

تب موسیقی در میان جوانان و خانواده‌ای که کودک خردسال دارند بسیار داغ است. معلمان موسیقی هر روز و به‌ویژه در فصل تابستان که مدارس تعطیل است شاهد مراجعه هنرجویان جدید به آموزشگاه‌ها هستند اما گاهی این تب تند آموزش موسیقی خیلی زود به عرق نشسته و بیش از چند ماه دوام نمی‌آورد.

بسیاری فکر می‌کنند آموزش موسیقی در کوتاه‌مدت می‌تواند نتیجه دهد اما این یک واقعیت است که برای اینکه یک نوازنده خوبی باشیم باید جایی دائمی برای موسیقی در زندگی روزانه خود باز کنیم.

این استاد موسیقی درباره‌ی رابطه‌ی استعداد و پشتکار می‌گوید: به نظر من مثل‌های قدیمی برای این مورد بهترین مثال است که می‌گویند «کار نیکو کردن از پر کردن است» این جمله حرف خیلی عمیقی است و ما باید توجه داشته باشیم که هرکسی به جایی رسیده با پشتکار رسیده است.

نامدار ادامه می‌دهد: با کار جدی می‌توان جای نبوغ و استعداد را گرفت؛ انسان‌هایی که پشتکار زیادی دارند می‌توانند با پشتکار خود در حد کسانی که استعداد دارند پیشرفت کنند.

او همچنین می‌گوید: هنر هرگز به یکباره به دست نمی‌آید خیلی چیزها در رسیدن به جای جایگاه هنرمند دخیل است که مهم‌ترین آن تمرین مداوم است.

استاد محمود نامدار خود نیز برای رسیدن به جایگاهی که در حال حاضر دارد علاوه بر زمانی که برای تدریس (تنها حرفه تخصصی‌اش) صرف می‌کند روزانه ۵ ساعت نیز تمرین دارد شاید برای بسیاری از هنرآموزان جوان کاری خیلی سخت به نظر بیاید.

همه‌گیری موسیقی نوظهور و تداوم موسیقی سنتی

هرچند که موسیقی‌های جدید و هنرمندان جوان طرفداران زیادی در میان جوانان دارند و در بسیاری از موارد موسیقی سنتی مورد بی‌مهری‌های فراوان از طرف مخاطبان و همچنین متولیان موسیقی قرار می‌گیرد اما «محمود نامدار» اعتقاد دارد که موسیقی سنتی هرچقدر هم کم‌رونق شود از بین نمی‌رود چرا که ریشه‌ی همه‌ی موسیقی‌های امروزی در موسیقی سنتی هر کشوری جای دارد.

وی می‌گوید به دلیل اینکه موسیقی پاپ و سایر ژانرهای پرطرفدار قابل هضم‌تر هستند طرفداران آن‌ها بیشتر برای این موسیقی هزینه می‌کنند و به اصطلاح می‌توان گفت نیاز به حمایت آنچنانی ندارند اما موسیقی سنتی و کلاسیک به دلیل داشتن مخاطب محدودتر نیاز به حمایت بیشتری دارد.

این استاد موسیقی در پاسخ به این سوال که چرا در چند دهه‌ی اخیر در موسیقی سنتی ایرانی کمتر شاهد قطعات ارکسترال هستیم، می‌گوید: به نسبت موسیقی‌های کشورهایی همچون ترکیه و عربستان موسیقی سنتی ایرانی از جهت ریتمیک بودن ضعف داشت که به نظر من با ورود دف به دایره‌ی سازهای ایرانی، این خلاء تا حد قابل توجهی حل شده است. به نظر من این قالب از موسیقی ایرانی خیلی بهتر می‌تواند این هنر را به دنیا معرفی کند.

او در پایان یادآور می‌شود: به نظر من برای رونق موسیقی ایرانی بیشتر باید به کارهای ریتمیک تلفیقی توجه ویژه‌ای داشته باشیم و این موسیقی را در قالب نو ارائه دهیم.

لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=38217

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ابر برچسب
});