به گزاشر پایگاه خبری یاز اکو، امروزه مدیریت مشارکتی یکی از پیشرفته ترین و موثر ترین روشهای مدیریت در دنیاست، و کارامدترین و اصلی ترین ابزار در این نوع مدیریت نظام پیشنهادهای سازمانی است
هدف از طراحی نظام پیشنهادها به طور کلی زمینه سازی برای تحقق دموکراسی در محیط های کاری ، ارتقای بهره وری مجموعه، بهبود سازی، و تامین رضایت کارکنان است.
در سال ۱۹۵۱ تویوتا سیستم پیشنهادی “ایده های خلاقانه” خود را راه اندازی کرد که البته تقلیدی از شرکت آمریکایی “فورد موتورز” بود. اما در طی سالهای بعد از آن ، تویوتا نوآوری های بسیار جدیدی را در آن رقم زد. اما مهمترین موضوع این بود که آنها گیر افتادند ! سیستم پیشنهادات یکی از سیستم های مدیریت ناب است و امروزه بسیاری از شرکت های جهان از نظام پیشنهادات تویوتا استفاده میکنند.
اینکه تویوتا در اولین اجرای سیستم پیشنهادات خود چقدر موفق بود ، قابل بحث است. اخیرا سندی منتشر شده است که تویوتا در اولین نظام پیشنهادات خود ، از کارمندانش خواسته تا به سوالاتی از این قبیل پاسخ دهند:
– چرا ما از شما ایده های خلاقانه می خواهیم؟
– ما به دنبال چه نوع ایده هایی هستیم؟
– چه کسی می تواند ایده ها را ارائه دهد؟
– چگونه ایده های خود را ارائه می دهیم؟
– ایده ها چگونه ارزیابی می شوند؟
– هنگام پذیرش ایده ها چه اتفاقی می افتد؟
در نظام پیشنهادات (Suggestion system) پرسنل برای ارائه پیشنهادات مفید ، «آموزش» میبینند .در SS ، پرسنل به ازای هر پیشنهاد مفید و اجرایی که بدهند ،متناسب با منافع حاصله ، نفع میبرند .
در SS مدیران ، «عاشقِ» گرفتن پیشنهادات هستند .پیشنهاداتی که حتی طرز مدیریت آنها را زیر سوال میبرد ،اما نهایتا منجر به “مدیرنمونه” شدن ایشان میشود.
در SS ، تمام پرسنل ، در تمامی رده ها ،در همهٔ زمینهها (از تولید و مهندسی گرفته، تا مواد شوینده و حتی نظافت) پیشنهاد میدهند .خصوصاً که اغلب پیشنهادات ، از رده های پایین سازمانی دریافت میشود.
سیستم مدیریت تویوتا ،باور دارد که ۹۷ درصد از مشکلات و نواقص و درزها و نَشتیها ،تنها توسط پرسنلی قابل شناسائیست که در کفِ سیستم ، مشغول به کارند ؛و لذا تا ریزترین مشکلات را در کارها، متوجه میشوند .
سیستم مدیریت تویوتا میگوید :فهم مدیران از مشکلات و معایب ،در حالت خوشبینانه ، فقط ۳ درصد است این است که به مشارکت «تمام پرسنل» ، اعتقاد و التزام عملی دارند .اینکه چرا آنها تویوتا هستند و ما نیستیم ،
و اما در پایان ،بد نیست که بدانیم
۷۰۰هزار پیشنهاد در «سال» ،مساوی است با سالی که در هر «ساعت» از شبانهروز آن ، ۸۰ پیشنهاد تولید و تقدیم شود .
فقط تصور کنید اگر تویوتا فاقد یک چنین «سیستم مدیریت» میبود ،مدیر تویوتا ،چقدر باید فکر میکرد و چقدر باید توان جسمانی میداشت و چقدر باید اشراف کامل و همهجانبه به تمامی امور در تمامی سطوح سیستم میداشت ،که بتواند در هر «شبانهروز» ،بیش از ۱۹۰۰ ایدهٔ «بهبود» ارائه کند !
آن هم به طوری که اکثر آن ایدهها ، عملی باشند.
نظام پیشنهادات در شرکت تویوتا:
۱- سرانه یک پیشنهاد برای هر نفر در دهه ۱۹۶۰
۲- سرانه ۲٫۵ پیشنهاد برای هر نفر در دهه ۱۹۷۰
۳- سرانه یک پیشنهاد برای هر نفر (با تکنیک حلقه های کیفیت) در دهه ۱۹۷۰
۴- اخذ ۲۰ میلیون پیشنهاد در ۴۰ سال گذشته(۱۹۹۹-۱۹۵۹)
۵- کسب ۴۶۸۶دلار صرفه بطور متوسط از هر پیشنهاد
۶- اخذ ۵/۱ میلیون پیشنهاد در سال ۱۹۸۵
۷-اجرای بیش از۸۵ % پیشنهادهای دریافتی