به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، مسعود فروزنده، پژوهشگر تاریخ، در یادداشتی دربارهی روزنامهنگاری محلی نوشت: درباره رسالت و اهداف روزنامه نگاری محلی نظریههای مختلفی بیان شده است. این نظریهها بر اساس شکستها و موفقیتهای تاریخی صورت بندی شدهاند. هرچند روزنامه نگاری محلی در اروپای قرن هجدهم به دلیل تحقیق مستمر بر رویدادها و تنوع ژانر و بیان رادیکال با استقبال مخاطبان روبرو شد و تا کنون استمرار دارد، اما در ایران به دلیل نوع مناسبات محلی هر گونه بیان رادیکال به مثابه پایان کار روزنامه نگار تلقی میشود.
سابقه روزنامه نگاری محلی در شهرهای بوشهر، تبریز، رشت و اصفهان به سالیانی چند پس از انتشار اولین روزنامه بنام «کاغذ اخبار» (۱۸۳۷ م) بر میگردد. اما پیش از آن، مردمان شهرهای جنوبی با روزنامههای فارسی زبان انتشار یافته در هند همچون «بنگال گازت» (کلکته – ۱۷۸۰ م) و «اخبار هندوستانی» (کلکته – ۱۸۱۰ م) آشنا بودند. روزنامههای فارسی زبان از هندوستان به بوشهر و شهرهای جنوبی ارسال میشد و نقشی مهم در آشنایی مردم ایران با تحولات جهانی ایفا کردند.
در آستانه مشروطیت روزنامه نگاری محلی در ایران پیشرفت گستردهای یافت. در عصر پهلوی اول به دلیل نگرانی دولت در بروز شورشهای محلی – طایفهای فروکش کرد اما در دوره ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ به علت فضای نسبتاً باز سیاسی با گرایش رادیکال جان گرفت. در طول ۲۵ سال بعدی تحت کنترل دولت، مسیر یکنواختی را با محوریت «ترویج فرهنگ» طی کرد.
جنبش روزنامه نگاری محلی، پس از انقلاب، در نیمه اول دهه ۱۳۸۰ با گرایش اطلاع رسانی و گفتمان سیاسی رونق گرفت. شمار آنها در میانه دهه ۱۳۹۰ با محوریت مطالبه گری و توسعه فزونی یافت. امروزه اما در وضعیت بحرانی قرار دارد. این وضعیت نه به دلیل تغییر نسلی و یا کاهش جمعیت فرهیخته در شهرها بلکه به چند علت ملموس پدید آمده است. بحران کاغذ و افزایش هزینهها، از اصلیترین عوامل معرفی شدهاند. شیوع ویروس کرونا و افسردگی اجتماعی در مراتب بعدی قرار دارند.
اکنون، شمار قابل توجه ای به انتشار الکترونیکی روی آوردهاند. شواهد نشان میدهند انتشار الکترونیکی این روزنامهها در صورتی موفق خواهند بود که سرعت و جذابیت را لحاظ کنند، در غیر این صورت بازنده رقابت با فضای مجازی میشوند.
«سرمایه گذاری» نیز در کنار «نیروی کار» کم بضاعت از مشکلات همیشگی این صنعت است. توزیع یارانههای دولتی، به دلایلی که رسانههای محلی بر ان ادعا دارند نه منصفانه و نه در حل معضلات مؤثر هستند.
مدیران روزنامهها و نشریات محلی، در گفتگوها و سرمقالهها بارها اعلام کردهاند که برای خود شرح اهداف و مسئولیتهایی برشمردهاند و بدان وفادار ماندهاند که مهمترین آنها انعکاس شفاف و تفسیر حرفهای رویدادهای محلی با محوریت مطالبه گری و توسعه محلی است. پاسخ به چنین پرسشی که آنان چقدر به چنین اهدافی عملاً وفادار بودهاند، پژوهش گستردهتری را میطلبد.
برآوردهای اولیه نشان میدهد رویداد محوری به دلیل استقبال مخاطبان از فضای مجازی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مشکلی که مخاطبان از ان رنج میبرند رها شدن اخبار است که پس از چند روز به فراموشی سپرده میشوند. مخاطبان علاقه دارند رویدادهای مهم، پیگیری و سرانجام انها بازگو شوند. این مهم در اغلب روزنامههای محلی نادیده انگاشته میشود.
موضوع «توسعه» در روزنامه نگاری محلی، آنچنان که باید و شاید مورد توجه قرار نمیگیرد. در بخش تحلیل و تفسیر نیز، به دلیل ضعف کادر مجرب در برخی روزنامهها وضعیت مناسبی دیده نمیشود. بر اساس نظریه ساختار گفتمان سازی، یادداشتهای تفسیری و تحلیلی، نقشی کلیدی در فرایند گفتمان سازی دارد. شرایط اجتماعی استانها، این مهم را به یک ضرورت تبدیل کرده است.
در پایان آمار رسانههای چاپی و الکترونیکی مبتنی بر سامانه جامع رسانههای کشور می اورم که نشان دهنده انباشت نیروی کار و حجم سرمایه گذاری در پایتخت است. اگر بپذیریم روزنامهها و نشریات در «ساماندهی افکار عمومی» و «مطالبه گری ناظر بر توسعه» سهمی در خور دارند، وضعیت استانهای کشور به ویژه «حوزه زاگرس» نه تنها مطلوب نیست بلکه وخیم است.
بر اساس آمار سامانه جامع رسانههای کشور، شمار رسانههای صاحب مجوز چاپی و الکترونیکی ایران به عدد ۱۳۰۵۰ رسیده است. این رقم شامل روزنامه، هفته نامه، دو هفته نامه، ماهنامه، فصلنامه، سالنامه و پایگاههای خبری و تحلیلی است. شمار رسانههای مجوز گرفته چاپی و الکترونیک استانهای ایران بجز تهران به رقم ۷۱۴۰ میرسد. شمار رسانههای تهران به تنهایی ۵۹۱۰ رسانه و چهل و پنج در صد از کل را تشکیل میدهد.
بررسی میدانی نشان میدهد بخش قابل توجه ای از این رسانهها غیر فعال و یا فعالیت بسیار اندک دارند.
نکته پایانی
تنها در صورتی روند کاهشی فعالیت روزنامه نگاری محلی متوقف میشود که در کنار حل مساله اقتصادی روزنامهها و نشریات، مدیران مسئول با خلاقیت کیفی در تولید محتوا با تقدم تحلیل بر رویداد، به مشکلات مردم محلی و مساله توسعه و بحرانهای ناشی از اقتصاد زمین، توجه جدیتر نشان دهند.