به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، ۲۲ دی ماه جاری آنهم ساعت ۱۱ شب بود که برای اولین بار یک دفعهای به محمدفرشکاران زنگ زدم تا با او به عنوان رئیس جدید سازمان مدیریت و برنامهریزی استان که همین دیروز منصوب شده بود، مصاحبه کنم.
دروغ چرا؛ نصف شبی با اینکه عجله داشتم اولین خبر رئیس جدید سازمان را هرچه زودتر منتشر کنم، حسابی سوال پیچش کردم و گفتم میخواهید چه کنید با این آذربایجان ما که روندهایش نزولی شده و نخبگانش دل ماندن ندارند؟!
فرشکاران هم نه گذاشت و نه برداشت و گفت: من بچه تبریزم و از آذربایجانشرقی بیخبر نیستم؛ چالشها، مشکلات و پتانسیلهای استان را به خوبی میشناسم و میدانم اگر همدلی میان ارکان مختلف استان برقرار باشد، بسیاری از مسائل قابل حل است و مسیر توسعه هموار.
رئیس جدید سازمان مدیریت و برنامهریزی استان، ۲۰ سالی میشد که ساکن تهران بود و دلتنگ تبریز؛ اما هنوز یادش بود: «تبریز یک شهر تاریخی، شهر اولینها و دروازه ورود مدرنیته به ایران است که همه این عناوین با تلاش مردم این دیار و سرمایهگذاریهای مناسب کسب شده است.»
خلاصه کلامش این شد که با محترم شمردن صاحبان فکر، سرمایهگذاران و صنعتگران میتوانیم گامهای بلندی در جهت پیشرفت استان برداریم.
اما برای اینکه اینبار گفتوگوی مفصلتری با محمد فرشکاران داشته باشیم، ساعتی حضوری میهمانش بودیم که در ادامه ماحصل این گفتوگو تقدیم حضور میشود:
فهرست
**ماجراهای معدن مس سونگون!
سوال: لطفا در همین ابتدا بفرمایید نظرتان در مورد وضعیت پرماجرای معدن مس سونگون و خروج روزانه سرمایههای میلیاردی آذربایجان از این معدن چیست؟
استان از نظر پتانسیل و منابع معدنی و کانی در سطح بالایی قرار دارد و ارزش افزودهای که مس سونگون میتواند در استان ایجاد کند بسیار بالا است. اما اینکه این مجتمع با توجه به اهداف توسعهای استان در چه نقطهای قرار گرفته و باید به کجا برسد محل تامل است! متاسفانه شاهد هستیم مواد خام مس سونگون بدون اینکه فرآوری شود، بارگیری شده و به سایر استانها بویژه کرمان میرود و در نتیجه ارزش افزوده اصلی ثروت آذربایجان نصیب استانهای دیگر میشود که اصلا منطقی نیست؛ اما باید قالب قراردادهای اقتصادی و تقسیم کار را هم در نظر داشته باشیم.
قطعا ایجاد صنایع تبدیلی و حفظ ارزش افزوده مس در اشتغالزایی پایدار استان بسیار موثر خواهد بود و میتواند باب جلب سرمایه را در بخشهای دیگر هم باز کند؛ ما هم در این موضوع باید کاملا به صورت برنامهریزی شده و هدفمند قدم برداریم.
**راهاندازی خط تولید خودروی کامل، آری یا نه!
سوال: هر استانداری در سالهای گذشته در این استان منصوب شده وعده راهاندازی خط تولید مستقل خودرو را در تبریز داده است که هیچ وقت به سرانجام نرسیده به نظر شما این هدف چطور میتواند تحقق یابد؟
تولید خودرو به عنوان یک صنعت پیشرو بالذات مطلوب است و میتواند صنایع دیگر را هم در کنار خود قرار داده و به مثابه لکوموتیو توسعه در صنعت عمل کند؛ اما در ابتدا باید ببینیم با توجه به شرایط فعلی اقتصادی دنیا صنایع خودروسازی به کدام سمت و سو میروند و اصلا ما چقدر نیاز به تولید خودرو در استان داریم؟
صرف تولید خودرو به تنهایی کارساز نیست؛ باید بتوان بازاری هم برای تولیدات متصور بود و آنها را به فروش رساند تا هم تامین مواد اولیه و هزینههای ثابت و متغیر را پوشش دهد و هم سودی حاصل شود.
شاید آنطور که به نظر میرسد تولید خودرو در استان نتواند در فضای رقابت و ایجاد اشتغالهای جانبی مثل قطعهسازان رونقی ایجاد کرده و توجیه اقتصادی داشته باشد؛ چرا که برای ورود به بازارهای صادراتی با مشکلات عدیده ای مواجه خواهیم شد و در مجموع ممکن است هزینههای بعدی خیلی بیشتر از سودی باشد که حاصل می شود. در حالی که میتوان سرمایه تولید خودرو را در بخشهای دیگری مثل صنایع تبدیلی یا حوزه کشاورزی و سایر بخشهای استراتژیک که در اقتصاد استان تاثیر زودبازده دارند هزینه کرد.
هزینههای ثابت و متغیر تولید خودرو هم بسیار بیشتر از آن است که فعالان بخش خصوصی بخواهند حتی به صورت محدود وارد این عرصه شوند و در بازار رقابت دوام بیاورند. در مجموع بنده اعتقاد دارم تولید و تامین قطعات باکیفیت بالا منطقیتر از راهاندازی خط تولید خودروی کامل است.
**امیدواریم سد شهید مدنی آبگیری شود!!
سوال: چندین سال است سدهای بزرگی مثل شهید مدنی با صرف هزاران میلیارد تومان سرمایه ساخته شده و ناقص رها شدهاند. برنامه حضرتعالی برای به سرانجام رسیدن این پروژهها چیست؟
ایجاد سدها در دورهای برای نگهداشت آب و توسعه کشاورزی جزو معیارها و شاخاصهای اساسی توسعه به شمار میرفت؛ این طرز تفکر باعث شد تعدادی از سدها احداث و بعد از سالها بلاتکلیف رها شوند؛ بعضا هم گفته میشود اشتباه محاسباتی در احداث برخی از سدها رخ داده است!
بهرحال اگر اهمیت سد احداثی بالا بود نباید رها میشد؛ چرا که در تامین منابع و نگهداشت آب بازخورد داشت و همه پیگیرش میشدند. به نظر میرسد بود و نبود برخی از سدها چندان مهم نیست و آبگیری هم نمیشوند.
احداث سد شهید مدنی تبریز هم از سال ۷۵ شروع و مراحل ساخت و اجرای آن طی و هزینههای کلانی نیز بابت این سد صرف شده اما به دلیل مسائلی که در ابتدا باید حل میشد ولی نشده، معطل مانده است. البته نمیتوانم بگویم سد شهید مدنی تاثیری در توسعه استان ندارد؛ بحثهایی مثل اشتباه مهندسی یا تکنیکی در احداث سد شاید ناشی از اقدام عجولانه و سرعت بخشیدن به کار بوده که معمولا سرعت بیش از حد منجر به کاهش دقت و در نهایت اتلاف و تضییع منابع میشود.
در هر صورت در مورد اینکه سد شهید مدنی چرا بلاتکلیف رها شده دست اندرکاران امر باید پاسخگو باشند؛ چرا که اگر سدی آبگیری نشود تاج و سایر بخشهایش دچار مشکل میشود و به مرور زمان از بین میرود.
امیدواریم با برگزاری جلساتی و جلب مشارکت بخش خصوصی و تامین اعتبار مورد نیاز مشکل آبگیری سد شهید مدنی را حل کنیم.
**استان ثروتمند اما سرمایهفرست آذربایجانشرقی!
سوال: همانطور که شاهد هستید آذربایجان رفته رفته جایگاه خود را در صنعت و اقتصاد کشور از دست می دهد. به نظر شما مشکل اصلی در کجا است؟
احساس من این است که آذربایجانشرقی به تدریج تبدیل به یک استان سرمایه فرست میشود! در برخی صنایع مثل قطعه سازی، چرم، صنایع تبدیلی کشاورزی و دام و طیور موفقیت نسبی داشتهایم و ثروتی به استان وارد شده اما این ثروت و سرمایه در استان پایدار نمانده است.
معمولا صاحبان سرمایه، سعی کردهاند ثروت خود را به خاطر کسب ارزش افزوده بیشتر روانه تهران و در حوزههایی مثل مسکن سرمایهگذاری کنند. تحرک سرمایه و ایجاد ارزش افزوده، اصلی مهم در فعالیتهای اقتصادی است و برای اینکه ثروت و سرمایه در داخل استان به نحو احسن توزیع و جریان گریز سرمایه معکوس شود باید چارهاندیشی و برنامهریزی کنیم.
شرایط اقتصاد ایران و عدم ثبات بازار باعث میشود حرکت سرمایه در سمتی که بیشترین سود را حاصل میکند، مثل فعالیتهای دلالی و زمین و مسکن باشد و همواره در اقتصاد ایران با این مسائل درگیر بودهایم که بجای پیروی از نظم تئوریک مشخص از نظم دلالی پیروی میکند!!
قشر مشخصی از این فضای معیوب اقتصادی بهره میبرد و در واقع ۸۰ درصد ثروت جامعه تنها در دست ۲۰ درصد افراد آن در گردش است؛ درآمد و سودی حاصل میشود اما بازخورد و بازتوزیع آن عادلانه و به نفع همه نیست. برای شکستن این فضا باید از قاعدههای تنبیهی و تشویقی استفاده کرد و اجازه نداد سرمایه استان براحتی خارج شود.
در کشورهای پیشرفته که مهد سرمایه و سرمایهداری هستند، قوانین محدود کننده کاملا مشخصی وجود دارد. اینجا هم جایگاه صاحبان سرمایه باید مشخص باشد تا تحرک سرمایه منجر به ایجاد اشتغال و افزایش مصرف شود و این فضا برای عامه ایجاد نفع و ثروت کند و منجر به افزایش GDP شود.
امنیت سرمایهگذاری و اینکه صاحب سرمایه مطمئن باشد سرمایهاش منجر به ارزش افزوده میشود بسیار مهم است و وقتی چنین فضایی ایجاد شد خود به خود متغیرهای اقتصادی نظم خود را بازخواهند یافت. در غیر این صورت متغیرها کجدار و مریز پیش خواهد رفت و نفع طلبی اجتماعی و در نتیجه فشار روی اقشار ضعیف افزایش مییابد. در این ارتباط باید تصمیمات جدی اتخاذ شود و اقدامات آنی و البته منطقی در زمانهای مقتضی انجام گیرد.
**محرومیت از محرومیت زدایی!!
سوال: آذربایجانشرقی در دولت روحانی جزو استانهای اول بودجه محسوب نمیشد و از بین استانهای دارای کلانشهر هم خارج شده است. به نظر شما علت این مسائل چیست؟ آیا کوتاهی نمایندگان و مسوولان استان در این مورد تاثیرگذار بودهاند؟
شاید محدودیتهایی که در مرکز اتفاق میافتد مثل قوانین و مقررات جلوی برخی اتفاقات را میگیرد و اجازه نمیدهد راحت حرکت کنیم. در این ارتباط نمیتوان نمایندگان یا مسوولان وقت را مقصر ماجرا دانست و آنها را به کوتاهی محکوم کرد. قطعا تلاشهایی صورت دادهاند اما اگر دیدگاه مرکز این باشد که آذربایجانشرقی جزو استانهای برخوردار و سطح یک است، از اعتباراتی مثل محرومیتزدایی و غیره محروم میشود.
معمولا همه تبریزیها را افراد ثروتمند میشناسند نه فقیر و در نتیجه در اعتبارات مربوط به محرومیتزدایی و مبارزه با آسیبهای اجتماعی دارای ضریب کمتری هستند.
اینکه آذربایجان شرقی یک استان برخوردار است قابل انکار نیست، اما اینکه بتواند موقعیتها و فرصتهای خاصی را برای خود ایجاد کند و نفع برد یا نتواند فضا را مدیریت کرده و دچار استیصال شود به مسوولان و مطالبه خود مردم استان مربوط میشود. در مجموع باید از تنازعات فکری برحذر باشیم و به سمت وحدت رویه و ایجاد تفاهم فکری حرکت کنیم تا در این فضا بتوانیم نفع عامه مردم استان را فراهم آوریم.
**اجرای سند تدبیر توسعه و الزامات آن
سوال: نظر حضرتعالی در مورد سند تدبیر توسعه آذربایجان شرقی چیست؟ آیا اجرای برنامههای این سند میتواند تسهیل کننده مسیر توسعه استان باشد؟
سند تدبیر توسعه به شکلی کاملا علمی تهیه و تدوین شده اما در مجموع باید این سند را بررسی و نقاط قوت آن را احصاء کنیم تا برسیم به جایی که در برنامه هفتم از این ظرفیت استفاده کنیم.
به یاد داشته باشیم صرفا اینکه مجلدی به نام سند تدبیر توسعه میتواند باعث پیشرفت استان شود، دور از واقعیت و منطق است. البته در اینکه این سند بر مبنای واقعیتهای استان تهیه و تدوین شده تردیدی وجود ندارد. اما استفاده موثر از آن توان هنر مدیران استان است و قطعا در این فضا باید نظرات کارشناسان امر بررسی شود. این سند میتواند مبنای برنامه هفتم در استان باشد یا در آمایش در تطبیقها مورد استفاده قرار گیرد.
باید تلاش کنیم بر اساس این اسناد در هر شهرستان متناسب با ظرفیتها و پتانسیلهای منطقه ظرفیتهای سرمایهگذاری و توسعه ایجاد شود. این سند میتواند به امور استان انتظام دهد و محوریت فنی و علمی اقدامات اجرایی استان قرار گیرد؛ اما اگر تاثیرگذاری مورد انتظار را نداشت باید برای برنامه هفتم طبق سند آمایش استان محورهای اساسی حرکت را شناسایی و در بخشهای مختلف مسکن، بهداشت، حمل و نقل، ارتباطات و غیره به صورت دقیق و پویا عمل کنیم.