به گزارش پایگاه خبری یاز اکو، جنگ اوکراین بدون شک سطح قدرت و نقش جهانی روسیه را بسیار تضعیف و محدود خواهد کرد، شکست سیاسی روسیه هم اکنون هم اتفاق افتاده است و شکست نظامی و میدانی آن نیز با فاصلهای نه چندان دور و بسیار سنگینتر اتفاق خواهد افتاد.
عواقب این جنگ دو اهرم فشار روسیه ( قدرت نظامی و نفت و گاز) را از دستان پوتین خارج یا خنثی مینماید.
قدرت نظامی روسها در پیکار میدانی اوکراین حیثیت باخته است و نفت و گاز روسیه نیز به تدریج جایگزین شده، آمریکا و اروپا الگوهای انرژی خود را تغییر میدهند تا نیاز به روسیه را پایان دهند.
با پایان اثرگذاری این دو اهرم روسیه به کشوری عادی و بدون قابلیت تهدید دیگر واحدهای سیاسی تبدیل میشود و ایران در صورت اصلاح حاکمیت به نفع خردگرایی و تحقق اراده ملی خواهد توانست به جامعه جهانی برگردد، نقش جهانی خود را بازیابد و منافع ملی خود را دنبال نماید!
در طول تاریخ جنگها منشأ تحولات نظام بینالملل بودهاند، افول و ظهور قدرتهای جهانی و منطقهای به دنبال جنگها روی میدهند، اما این تحولات ضمن اینکه وابسته به تغییرات در سلسله مراتب قدرت در جهان هستند به هویت حکومت های حاکم نیز بستگی دارند.
تنها یک دولت ملی و اهل سیاست می تواند فرصتها را بشناسد و در جهت تقویت و توسعه همه جانبه کشور خود از آنها استفاده کند.
روسها در یک قرن اخیر چه با جنگ و اشغال شمال ایران در دوران قاجار و چه پس از انقلاب با هدایت سیاست خارجی ایران در مسیر انزوای جهانی، پشتیبانی از عراق در جنگ هشت ساله از هر زمینهای برای تضعیف همه جانبه ایران استفاده کردهاند و تا حدود زیادی نیز موفق بودهاند.
جنگ اوکراین و متعاقب آن تضعیف روسیه میتواند این مانع بزرگ را از سر راه ایران بردارد، اما نبود مانع به تنهایی کافی نیست بلکه مکمل آن اصلاح خردپایه ساختار سیاسی حاکم بر ایران است!