یازاکو؛ پری اشتری – نزدیک ۶۰ سال است که کانون پرورش فکری کودک و نوجوان به منظور پرورش فکری و ذوقی، کشف و همچنین کمک به شکوفایی استعدادهای کودکان و نوجوانان کشور تأسیس شده و در تمام این سالها و در میان سیر تاریخی حوادث سیاسی و اجتماعی مختلف کشور، گرچه قدمهایش را آرام کرده اما هرگز از پا ننشسته است. امروز در شرایطی که هجوم اطلاعات و تکنولوژی و ابزار دیجیتال که اغلب اطلاعات سطحی به مخاطب میدهند و باعث میشوند فرزندان ما آنچنان که باید در معرض آگاهی درست و عمیق نباشند، وجود کانون با مربیهایی که روانشناسی و علوم تربیتی و هنر و ادبیات میدانند، در حکم همان چشمهی آب زلال در بیابان است. بگذار کودکم دست زیر زلالی چشمه ببرد، دو مشتش را پر از آب کند و صورت حقیقی خود را در آینهی آب ببیند. سخن بگوید، سخن بشنود تا در این گردباد حوادث و دشواریها زندگیاش آسانتر شود، زیباتر شود.
بیهیچ بهانه، به سراغ یکی از مربیهای با سابقه کانون پرورش فکری کودک و نوجوان مرکز آذربایجانشرقی که هماکنون به عنوان کارشناس هنری فعالیت میکند رفتم و خواستم تا در خصوص فعالیتهای کانون برایم بگوید. شاید باشند پدران و مادرانی که هنوز کانون را نمیشناسند و این اطلاعات کمکشان کند تا دست در دست فرزندانشان در مسیر بهتری قدم بردارند.
مهدی صالحی اقدم، که خود مترجم است و علوم تربیتی و ادبیات و هنر میداند، چشمانش پر است از نگاههای پسران و دخترانی که طی این سالها به کانون آمده و رفتهاند یا آمده و ماندهاند و هنوز هستند. وقتی از آنها حرف میزند، حتی از آنها که نماندهاند و بسیار زود به خانهی بخت یا بازار کار روانه شدهاند، نگاهش برق میزند و مطمئن است حتی آنها که فقط چندماه در کانون بودهاند و قصه گفتهاند و شنیدهاند و با هنر آشنا شدهاند قطعاً در زندگی کنونی خود آدمهای بهتری از همنوعان خود هستند.
چرا کانون پرورش فکری کودک و نوجوان در تبریز طی دههی اخیر همچون گذشته فعال نیست و آنچنان که باید برنامههای جدید ارائه نداده و نام کانون و فرزندانش کمتر به گوش میرسد؟ صالحیاقدم در این خصوص میگوید: «این وضعیت چیزی نیست که منحصر به کانون در آذربایجانشرقی باشد اما با این وجود قبول میکنم که تغییرات مدیریتی مداوم در کانون کشور و هر بار سیاستگذاریهای جدید باعث شده که روند فعالیتهای روتین هر بار برای مدتی از مسیر خود خارج شوند و همین موضوع شاید تأثیر بسیاری در این کمرنگ شدنها داشته است. اما خوشبختانه در تمام این سالها فعالیتها و برنامهریزیها تعطیل نشده و برعکس مجالی پیش آمده تا کانون بتواند مسیر خود را به سوی دیجیتالی شدن پیدا کند.»
وی میافزاید: «در دوران کرونا سعی کردیم از بچهها دور نمانیم و به لطف همین دیجیتالی شدن و kpf.ir که تمام شهرستانهای استان را پوشش میدهد، توانستیم در تمام مدت این دو سال کارگاهها و کلاسهایمان را به شکل آنلاین برگزار کنیم.»
این مربی جوان درباره فعالیتهای کانون میگوید: «ما در کانون از سه نوع مربی کمک میگیریم: مربی فرهنگی، مربی هنری و مربی ادبی و در این سه حوزه، در ۴۴ شاخه از جمله معرفی شخصیت، معرفی ایام و وقایع، معرفی سرزمین، قصهگویی، شعرخوانی، بحث آزاد، بازی و سرگرمی و … فعالیت انجام میدهیم. علاوه بر اینها با بهکارگیری اساتید مجرب کلاسهای هنری از جمله سفالگری، خوشنویسی، موسیقی و کلاسهای ادبی و داستاننویسی و … نیز در مراکز ما برگزار میشوند.»
وی ادامه میدهد: «تقریباً پنج سال است که انجمنهای تخصصی کانون از جمله انجمن عکاسی، انجمن موسیقی و سرود، انجمن هنرهای نمایشی داریم و شیوهنامههای انجمنهای تجسمی و سینماگران نیز آمدهاند و قرار است راهاندازی شوند. این انجمنها در دوران کرونا نیز به طور مستمر فعال بودند و جلساتی داشتند و از اساتید بنام کشور دعوت کردیم تا به صورت حضوری و آنلاین با اعضای کانون گفتگو داشته باشند که این موضوع برای بچهها بهشدت انگیزهبخش و خوشایند بود.»
مهدی صالحیاقدم میگوید: «مربیان ما متناسب با موضوعات روز، مناسبتها و رویدادهای اجتماعی و … قصهگویی، داستاننویسی و داستانخوانی را با بچهها تمرین میکنند، در کارگاههای ادبی بحث آزاد در مورد کتاب دارند و بدینترتیب از طریق آموزش غیرمستقیم به شکل ریشهای و بنیادی با آنها کار میکنند، اما متأسفانه اغلب والدین در جریان این فعالیتها نیستند. من به عنوان یک مربی که بیش از ۱۵ سال است با بچهها سروکار دارم به جرأت میتوانم بگویم که فرزندان کانون بیش از دیگران مهارتهای اجتماعی را کسب میکنند، مهارت درست حرف زدن، ابراز وجود، مهارت تفکر آزاد دارند چرا که فضایی در این مراکز ایجاد میشود تا کودک بتواند بحث آزاد کند و هر آنچه در ذهن دارد بدون ترس و خجالت به زبان بیاورد و به علاوه خلاقیتش بهخوبی پرورش پیدا میکند.»
وی میافزاید: «به علاوه مربیان کانون بهخوبی میدانند که برای کار کردن با فرزندان نسل جدید که اطلاعات بسیاری در مورد اینترنت و فضای مجازی و رویدادهای تازه دارند، باید خود را بهروز کنند و همینطور هم هستند. همین موضوع باعث میشود بچهها به مربی خود بیشتر اعتماد میکنند و با تداوم رفت و آمد، آن ارتباط عاطفی لازم میان کودک و مربی ایجاد میشود که خود این رابطه در بسیاری موارد راهگشاست.»
فهرست
آموزش غیرمستقیم اساس کار کانون است
صالحیاقدم معتقد است که آموزش غیرمستقیم که اساس کار کانون است به شکل عمیقی بر کودکان و نوجوانان تأثیر میگذارد، درست مثل کلمهای که روی تنهی درخت کندهکاری میشود، درخت قد میکشد و بالا میرود و آن یادداشت باقی میماند و با درخت رشد میکند. و این همان اتفاقی است که متأسفانه در آموزش و پرورش ما رخ نمیدهد چرا که پایه و اساس بر آموزش مستقیم و گاه دستوری نهاده شده که همین امر ماندگاری موارد آموزشی و پرورشی را کم میکند.
صالحی در این خصوص میگوید: «کار کانون، تربیت نویسنده، شاعر یا مجسمهساز و غیره نیست. کانون از طریق آموزشهای بنیادین کمک میکند تا بچه در سنین حساس خود بتوانند با اعتمادبهنفس راه درست خود را انتخاب کنند. کار ما این است که نسلی تربیت کنیم تا در مورد هنر و ادبیات حساس باشد، هنر خوب و بد را از یکدیگر تشخیص بدهد و انسان بهتری برای جامعه باشد.»
وی میگوید: «با اینکه کانون، کودکان و نوجوانان را از ۷ تا ۱۷ سالگی میپذیرد اما چند سال قبل یکی از همکاران ما که تحصیلات روانشناسی نیز داشت، کارگاههایی را با عنوان پرورش خلاقیت برای کودکان ۴- ۵ ساله راهاندازی کرد و در این کارگاهها با قصهگویی و بازی، مفاهیم پایه را با آنها کار کرد و این کارگاهها چنان مورد استقبال قرار گرفت که کلاسها به ۶ کلاس افزایش پیدا کرد. در حال حاضر در چند مرکز کانون استان این کلاسها دایر هستند که تأثیرگذاری فوقالعادهای دارند.»
فرهنگ و هنر در جامعهی ما جایگاهی ندارد
صالحی تأکید میکند: «امیدوارم کانون جایگاهی را که دارد پیدا کند، متأسفانه فرهنگ و هنر در جامعهی ما آنچنان که باید و شاید جایگاهی ندارد و به تبع آن کانون نیز از این امر مستثنی نیست با این که تنها متولی آموزش غیررسمی کشور است اما جایگاهی به آن داده نمیشود. متأسفانه نه از لحاظ سختافزاری و اختصاص بناهای مناسب برای تأسیس مراکز بیشتر در سطح استان و چه به لحاظ نرمافزاری و نیروی انسانی کانون استان در وضعیت مناسبی نیست. حل این مشکلات نیازمند تصمیمات کلان است. من فکر میکنم مدیران بالادستی ما، از جمله نمایندگان مجلس اگر بدانند که در کانون چه اتفاقاتی میافتد و خروجی این مراکز چیست حتماً در این خصوص اقدامات عملی انجام میدهند. ناگفته پیداست که کار با کودکان و آموزش به آنان نیازمند تمرکز تمام و کمال است و اگر مربیان کانون از لحاظ معیشتی دچار مشکل نباشند و به ناچار چند جای دیگر نیز کار نکنند قطعاً بازدهی بیشتری خواهند داشت و نتایج کوتاه مدت و بلند مدت آن قابل مشاهده خواهد بود.»
از نظر تعداد مراکز کانون پرورش فکری در تبریز و استان مشکل داریم
خوشبختانه طی مصاحبه، داود ایمانی مسئول روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آذربایجان شرقی نیز در کنار ما بود و فرصت مغتنمی شد تا بیشتر در مورد مشکلات بگوییم.
ایمانی میگوید: «متأسفانه ما از نظر تعداد مراکز در تبریز و استان مشکل داریم. در مناطق ولیعصر، شاهگلی، زعفرانیه، طالقانی، مارالان، حافظ و … ما هیچ مرکزی نداریم و اغلب والدین به خاطر مسافت، برای رفت و آمد به کانون دچار مشکل میشوند. در همین تبریز مناطقی هستند که بهشدت نیاز هست که مرکز کانون در آن مناطق تأسیس شود اما وضعیت به شکلی است که ساختمانها فقط به مدت یک سال در اختیار کانون قرار داده میشود که ارزش تجهیز ندارد و این آسیبرسان است. ما از شهرداری، شورای شهر، خیرین و … انتظار داریم در رابطه با این مشکل چارهای بیندیشند تا کودکان تمام مناطق شهر بتوانند به طور یکسان از این امکانات دولتی استفاده کنند.»
وی میافزاید: «ما حتی به گرفتن زمین هم راضی شدیم اما هیچ مسئولی تا به امروز در قبال این موضوع احساس مسئولیت نکرده و همیشه هر وعدهای در حد حرف باقی مانده است. سؤال اینجاست که چرا شهرداری و مدیران آن همیشه و در تمام موارد تبریز را با اصفهان مقایسه میکنند اما در مورد مراکز کانون هیچ واکنشی ندارند؟ تنها در شهر اصفهان ۶۳ مرکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وجود دارد، ولی ما در کل استان آذربایجانشرقی تنها ۲۳ مرکز داریم. پس برای چه تبریز شهر دوستدار کودک نام گرفته است؟ در پارک دوستدار کودک چه کاری برای کودکان انجام میشود؟ مگر قرار نبود طبق قانون بخشی از آن به کانون اختصاص یابد؟ چه شد؟»
ایمانی تأکید میکند: «ما در حال حاضر در سطح شهر تبریز مشکل کمبود مرکز کانون داریم و متأسفانه هیچ مسئولی در این خصوص همکاری نمیکند. حتی موردی بود که بدون اطلاع قبلی کتابخانه ما را پلمب کردند.»
داود ایمانی در پایان تأکید میکند: «به نظر میرسد همه بیشتر از عمل و انجام کارهای ماندگار در حوزه کودک و نوجوان درگیر عناوین و اسامی شدهاند و هیچیک از مدیران علیرغم پیگیریهای مستمر از طرف کانون، رغبتی به اختصاص فضای فیزیکی برای افزایش تعداد مراکز کانون ندارند و این در حالیست که وجود این مراکز در آینده نه چندان دور میتواند تأثیرات مثبت خود را نشان دهد.»