• امروز : جمعه - ۷ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 26 April - 2024
3

عاشورای ترکان در اردبیل دوره صفوی از نگاه سیاح آلمانی آدام اولئاریوس

  • کد خبر : 73671
  • 16 مرداد 1401 - 18:30
عاشورای ترکان در اردبیل دوره صفوی از نگاه سیاح آلمانی آدام اولئاریوس
آدام اولئاریوس سفرنامه‌نویس آلمانی بود که در سال ۱۶۰۳ م متولد شد او پس از اتمام تحصیلات خود از طریق فیلیپ کروزیوس وارد دربار شد و موفق شد در هیئتی که فریدریش سوم قصد داشت به روسیه و دربار شاه صفی بفرستد، حضور پیدا کند. آن‌ها پس از سفر به مسکو و امضا قراردادهای مختلف با تزار روسیه در ۱۶۳۷ م، وارد آذربایجان شدند...

یازاکو؛ دکتر توحید ملک زاده – آدام اولئاریوس سفرنامه‌نویس آلمانی بود که در سال ۱۶۰۳ م متولد شد او پس از اتمام تحصیلات خود از طریق فیلیپ کروزیوس وارد دربار شد و موفق شد در هیئتی که فریدریش سوم قصد داشت به روسیه و دربار شاه صفی بفرستد، حضور پیدا کند. آن‌ها پس از سفر به مسکو و امضا قراردادهای مختلف با تزار روسیه در ۱۶۳۷ م، وارد آذربایجان شدند. اولئاریوس در این سفر در مورد آداب و رسوم مردم، مراسم‌های عاشورا، خانه‌ها، محله‌ها، شهرها، قرارهای ملاقات با شاه صفی، نوع مشاغل، خوراک مردم و … صحبت به میان آورده و موفق شده سفرنامه‌ای خلق کند که به جنبه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی منطقه به طور کامل بپردازد.
اولئاریوس مراسم عاشورا در اردبیل دوره صفوی را چنین شرح می دهد: سه تابوت که با پارچه سیاهرنگی پوشیده شده بود دایره وار دور گردانده شد که ظاهرا بایستی مظهر تابوتهای حضرت علی و دو فرزند ایشان امام حسین و امام حسن ( ع ) میاورد پیش از اینها دو صندوق بلند که با پارچه ای نیلی رنگ پوشیده بود و گویا تمثیل و تنها میراث حضرت علی (ع ) یعنی کتابهای روحانی ایشان می بود به نمایش گذاشته شد و نیز دو راس اسب زیبا که بر پشت آنها کمان ، تیر ، دستارهای گرانبها و مقداری زیادی پرچم های پیروزی قرار داشت دور گردانده شد یک نفر بر سر چوبی یک برج مدور که آن را نخل می نامیدند و بر آن چهار قبضه شیشه فرو کرده بودند که به سبب فراوانی اشیا زینتی و دیدن آنها دشوار می نمود .
چند نفر دیگر بر سر خود جعبه هایی حمل می کردند این جعبه را با دسته ای از پرندگان نوارهای رنگین گل و سایر چیزها آرایش کرده درون آن گویا قرانی را در حالت باز قرار داده بودند افرادی که به این طرز جعبه را به سر داشتند همراه نوای موسیقی محزون که وسیله سنجهای بزرگ نی لبک ، تنبک و طبل نظامی نواخته می شد می پریدند و می جهیدند چند گروه از جوانان چوبدستی بلندی در دست داشتند و در دایره هایی جداگانه به اطراف می پریدند و در حالیکه شانه های یکدیگر را گرفته بود یکی از آنها می خواند حیدر – حیدر – حسن – حسین و دیگران با او همین کلمات را دم می گرفتند با این مراسم جمعیت دوباره به شهر رفتند

لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=73671

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ابر برچسب
});