به گزارش واحد ترجمه پایگاه خبری یازاکو به نقل از دیلی صباح در برهه حساس برای سیستم پولی جهانی، بانکهای مرکزی در سراسر جهان اکنون طلای بیشتری نسبت به اوراق بهادار خزانهداری ایالات متحده در اختیار دارند که از سال ۱۹۹۶ تاکنون بیسابقه بوده است. این واضحترین نشانه از دور شدن جهان از دلار است، زیرا کشورها در پاسخ به بیثباتی مالی، تنشهای ژئوپلیتیکی و سیاسی شدن ارز ایالات متحده، دلارزدایی را تسریع میکنند.
طبق مطالعه بانک مرکزی اروپا (ECB)، بانکهای مرکزی در حال حاضر تقریباً ۳۶۰۰۰ تن طلا در اختیار دارند که از زمان افزایش تورم پس از همهگیری و حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، خریدهای خود را افزایش دادهاند. آنها در طول سه سال گذشته، سالانه بیش از ۱۰۰۰ تن طلا با سرعتی بیسابقه به ذخایر خود اضافه کردهاند که بیش از دو برابر میانگین دهه قبل است. با افزایش ۳۵ درصدی قیمت طلا از ابتدای سال تاکنون، ارزش ذخایر طلای بانکهای مرکزی به حدود ۴.۵ تریلیون دلار رسیده است که به طور قابل توجهی از ۳.۵ تریلیون دلار اوراق خزانهداری ایالات متحده پیشی گرفته است. تا پایان آگوست ۲۰۲۵، ذخایر طلای بانکهای مرکزی از نظر ارزش کل از اوراق خزانهداری ایالات متحده پیشی گرفت.
این صرفاً یک ناهنجاری آماری نیست؛ بلکه نشان دهنده یک تغییر ساختاری در مدیریت ذخایر و بازنگری در معنای «پناهگاه امن» در جهانی است که به طور فزایندهای چندقطبی میشود. این واقعیت که طلا اکنون دلار را به عنوان دارایی ذخیره بینالمللی ترجیحی تحت الشعاع قرار داده است، میتواند مراحل اولیه یک چرخش جهانی بلندمدت را نشان دهد. دلارزدایی، مفهومی که در کتاب «دلارزدایی؛ شورش علیه دلار و ظهور یک نظم جهانی مالی جدید» نوشته گال لوفت، مدیر اندیشکده اسرائیلی-آمریکایی، بررسی شده است، به تلاش عمدی دولتها برای کاهش وابستگی به دلار آمریکا در تجارت، امور مالی و ذخایر بینالمللی اشاره دارد. این مورد به طور فزایندهای به معنای توجه مجدد به ارزها یا داراییهای جایگزین است و طلا در میان آنها حرف اول را میزند.
فشار جهانی برای طلا
بخش عمدهای از این روند ناشی از تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی و این تصور فزاینده بوده است که دلار دیگر یک ذخیره ارزش خنثی نیست. مسدود کردن ۳۰۰ میلیارد دلار از ذخایر خارجی روسیه توسط ایالات متحده و متحدانش در سال ۲۰۲۲، سیگنالی را به جامعه مالی جهانی ارسال کرد؛داراییهای مبتنی بر دلار اکنون در برابر ریسک سیاسی آسیبپذیر هستند. در پاسخ، بانکهای مرکزی گامهای قاطعی برای محافظت از ذخایر خود در برابر اقدامات مشابه در آینده برداشتهاند.
تنها در سه ماهه اول سال ۲۰۲۵، بانکهای مرکزی بیش از ۲۴۴ تن طلا به ذخایر خود اضافه کردند. در همین حال، ETF های با پشتوانه طلا شاهد ورود تقریباً ۳۰ میلیارد دلار سرمایه بودند. طبق گزارش شورای جهانی طلا، ۷۶ درصد از بانکهای مرکزی اکنون قصد دارند داراییهای طلای خود را در پنج سال آینده افزایش دهند که نسبت به ۶۹ درصد سال گذشته افزایش یافته است. در همین حال، به گزارش رویترز، ۷۵ درصد قصد دارند میزان داراییهای دلاری خود را کاهش دهند که نسبت به ۶۲ درصد سال قبل افزایش یافته است.
چندین کشور در این مسیر پیشرو هستند. ایالات متحده، آلمان، ایتالیا، فرانسه و روسیه در مجموع بیش از ۱۸۷۰۰ تن طلا دارند که بیش از نیمی از ذخایر رسمی طلای جهان است. هند به طور پیوسته در حال بازسازی سبد داراییهای خود بوده و تخصیص خود به طلا را افزایش داده و در عین حال میزان وابستگی خود به اوراق قرضه خزانهداری ایالات متحده را کاهش داده است. چین نیز به طور قابل توجهی داراییهای خود را افزایش داده است.
بانک خلق چین (PBOC) اکنون ۲۳۰۰.۴ تن طلا در اختیار دارد، اگرچه بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این رقم باید بیش از دو برابر باشد تا وزن اقتصادی چین را منعکس کند. لهستان، بزرگترین خریدار طلا از سوی بانک مرکزی در سال ۲۰۲۴، داراییهای طلای خود را ۹۰ تن افزایش داد و به ۴۴۸ تن رساند که حدود ۱۷ درصد از کل ذخایر آن است. ترکیه در همان سال تقریباً ۷۵ تن به ذخایر خود اضافه کرد.
این اقدامات، اجماع فزایندهای را در میان سیاستگذاران برجسته میکند. طلا چیزی بیش از یک کالا است؛ این فلز گرانبها بار دیگر به ستون فقرات یک استراتژی ذخیره ارزی سالم تبدیل میشود. برخلاف داراییهای مبتنی بر دلار، طلا در برابر ریسکهای اعتباری، ریسکهای طرف مقابل و ریسکهای قضایی مصون است. طلا نیازی به پشتوانه هیچ دولت واحدی ندارد، در برابر تورم محافظت میکند و حتی در مواقع آشفتگی سیاسی نیز ارزش خود را حفظ میکند.
این ویژگیها به ویژه برای بانکهای مرکزی که به دنبال محافظت از پرتفوی خود در برابر بیثباتی جهانی هستند، جذاب است.
این گذار جهانی در تجارت و امور مالی نیز در حال وقوع است. در سراسر آسیای جنوب شرقی، در میان کشورهای عضو بریکس و در سایر بازارهای نوظهور ، تسویه حسابهای ارزی محلی در حال افزایش است. کشورها در حال تشکیل ترتیبات مبادله دوجانبه و بررسی گزینههای جایگزین برای شبکه پرداخت سوئیفت تحت سلطه ایالات متحده هستند. معماری مالی جهانی به آرامی در حال تغییر شکل است تا وابستگی به دلار و به تبع آن، سیاست ایالات متحده را کاهش دهد. بانکهای مرکزی با ترجیح فزاینده طلا به جای خزانهداری ایالات متحده، تمایل خود را برای فاصله گرفتن از سیستم ذخیره دلار محور نشان میدهند.
آیا طلا میتواند دلار را از تخت سلطنت پایین بکشد؟
اینکه آیا این گذار نشاندهندهی چرخش دائمی به سمت چندقطبی بودن پولی است یا یک پوشش موقت در برابر ریسک کوتاهمدت، هنوز مشخص نیست. اما این واقعیت که طلا، که مدتها به عنوان یادگاری از امور مالی پیشامدرن دیده میشد، دوباره به عنوان معتبرترین دارایی ذخیره جهان ظهور کرده است، خود عمیقاً گویای همه چیز است. در حالی که دلار همچنان در تجارت جهانی ریشه دارد، سهم رو به کاهش آن در میان داراییهای ذخیره، نشاندهندهی کاهش اعتماد است.
حرکت به سمت طلا ممکن است دلار را به طور کامل از قدرت نیندازد، اما جایگاه آن را به عنوان ارز ذخیره جهانی بیرقیب، تضعیف میکند. همچنین نشان میدهد که تعریف «پناهگاه امن» در حال تکامل است. بانکهای مرکزی دیگر صرفاً به ابزارهای این چنینی متکی نیستند، بلکه در حال ایجاد سبدهای ذخیرهای هستند که توسط داراییهای فیزیکی، ارزهای متنوع و سیستمهای پرداخت منطقهای همسو شدهاند.
اوضاع سیاسی در ایالات متحده این روند را تسریع کرده است. از زمانی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، دوباره به عنوان نامزد اصلی در چرخه انتخابات ۲۰۲۴ ظاهر شد، قیمت طلا ۴۵ درصد افزایش یافته است که نشان دهنده افزایش نگرانی در بازارهای جهانی است. بسیاری از ناظران بینالمللی ،سیاستهای خارجی و اقتصادی دولت ترامپ را به عنوان سیاستهایی نامنظم، یکجانبه و از نظر دیپلماتیک تقابلی مورد انتقاد قرار دادهاند . همه این ویژگیها، اعتماد جهانی به دلار به عنوان یک ذخیره پایدار را تضعیف میکند. گزارشهایی مبنی بر تکبر در میان مشاوران کلیدی ترامپ و عدم ثبات در تعهدات بینالمللی، درک بیثباتی را تشدید کرده است. این عوامل باعث شده است که سیاستگذاران جهانی، اعتبار دلار را زیر سوال ببرند و تغییر خود را به سمت داراییهای جایگزین مانند طلا تسریع کنند.
در حالی که هنوز بیش از دو سال از دوره ریاست جمهوری دولت باقی مانده است، فرصت برای بازگرداندن اعتماد به دلار به سرعت در حال کاهش است. هنوز هم برای ایالات متحده امکان دارد که این روند دلارزدایی را کند یا حتی تا حدی معکوس کند. اما این مسیر روز به روز دشوارتر میشود. همزمان با اینکه بانکهای مرکزی به افزایش ذخایر طلا ادامه میدهند و کشورها به طور فزایندهای با ارزهای محلی تجارت میکنند، جهان بیسروصدا اما قاطعانه برای یک سیستم مالی پسا دلار آماده میشود.
اینکه آیا این پایان قطعی سلطه دلار را نشان میدهد یا خیر، هنوز مشخص نیست. با این حال، آنچه واضح است این است که پایههای برتری دلار دیگر به اندازه گذشته تزلزلناپذیر نیست. طلا که زمانی به حاشیه مالی رانده شده بود، اکنون در مرکز یک تغییر عمیق جهانی قرار دارد.