به گزاارش پایگاه خبری یازاکو به نقل از صدای معلم، واژهی قورقان که در متون لاتین به شکل Kurgan و متون فارسی به شکل کورگان نوشته میشود، کلمهایست ترکی از ریشهی قورماق به معنای ساختن، بر روی هم نهادن و چیدن، به ویژه در فرهنگ کوچروی و روستانشینی به مفهوم ساختن چینهی سنگی. این واژه برای اولین بار به وسیلهی گیمبوتاس در سال ۱۹۵۶ به کار رفته (حصاری و یاری، ۱۳۹۱: ص۱۱۴) و یک اصطلاح فراگیر برای تفهیم فرهنگ مردمان نیمه یکجانشین کهن استپهای جنوب روسیهی امروزی است.
قورقان کلمهای ترکی است که باستانشناسان روس آن را به کار بردهاند و به معنای گور- تپه است و دلیل اطلاق این کلمه بر فرهنگ استپنشینان نیمه کوچرو، شناسایی این فرهنگ بر اساس گور- تپههای باقی مانده از آنان و اشیاء ارزشمند داخل آنهاست(Gimbutas,1992: p400). فرهنگ قورقان در گسترهای وسیع از کوههای آلتایی تا آذربایجان و قفقاز و آناتولی رواج داشته است.
قورقانها؛ گورتپههای باستانی، به صورت برجستگیهای خرپشتهای یا مدور و یا تپه مانند هستند و بنا به اهمیت و شخصیت و مقام اجتماعی فرد دفن شده در آن، ابعاد و ارتفاع آنها با یکدیگر متفاوت است. ساختار هر یک از قورقانها به این صورت بوده که بعد از دفن جسد، روی آن را با مواد مختلفی از قبیل چوب، قلوهسنگها یا تختهسنگها با اندازههای مختلف، لاشهسنگها و خاک رس میپوشاندند و در نهایت گور به صورت یک تپه درمیآمد. در زیر این برجستگیها، چالهی تدفین به صورت یک دالان و یا اتاق با اشکال مستطیل یا بیضی و با ابعاد مختلف، مستقیماً در خاک کنده شده و پس از قرار دادن جسد، اشیاء و تدفینهای حیوانی به عنوان نذورات در این چالهی تدفین دفن شده سپس فضای آن با خاک نرم پر میشد (مسعودینیا، ۱۳۹۱: ص۴۳).
قورقانهای جهان در نوار شمالی زمین، از مغولستان و آلتایی گرفته تا شمال اروپا پراکنده شدهاند. مهمترین و بزرگترین این قورقانها در نواحی آلتایی، مغولستان، آسیای مرکزی و قفقاز کشف و کاوش شدهاند. همچنین نمونههای بسیار اما کوچکتری از آنها در قفقاز، آناتولی و آذربایجان کشف و حفاری شدهاند. این سبک تدفین، متعلق به اقوام استپنشین به ویژه ترکان و مغولان بوده است. هر چند در ادبیات تاریخی و باستانشناسی ایران، این سبک تدفین را به کلی به سکاها نسبت داده و سکاها را نیز به عادت مألوف یکی از اقوام هند- اروپایی دانستهاند اما واقعیت این است که فرهنگ و آئین تدفین قورقان، فرهنگی متعلق به استپها و اقوام استپنشین بوده و رد پای آن به ویژه در جغرافیای پراکنش اقوام ترک و مغول مشاهده میشود. بزرگترین نمونهی قورقان حفاری شده در منطقهی اوراسیا، قورقان ارجان در منطقهی خودمختار ترکان تووا (واقع در مرز مغولستان با روسیه) قرار دارد. این قورقان به صورت ساختمان سنگی مدور با قطر حدود ۱۲۰ متر ساخته شده است. این گور شامل یک اتاق مرکزی و حدود هفتاد اتاق پیرامونی است که دور تا دور اتاق مرکزی تعبیه شدهاند. در بخش مرکزی، شخصیت اصلی (حاکم یا رئیس قبیله) و نزدیکان اوو در اتاقهای پیرامونی نمایندگان قبایل تابعه و احتمالاً هدایایی که از طرف قبایل دوست تقدیم شده بوده قرار داده شدهاند. طبق محاسبهی کاوشگران، حدود ۱۶۰ رأس اسب به همراه زین و یراق کامل در این قورقان دفن شدهاند. این اسبها به رنگهای مختلف بوده و بر اساس رنگشان گروهبندی شده و از یکدیگر مجزا شده بودند. ترکیب و جزئیات افسار و یراق اسبها نیز متفاوت بوده است. علاوه بر اسبهای دفن شده، حدود سیصد رأس اسب در مراسم تدفین جهت تأمین غذای عزادارن کشته شدهاند. م.پ گریازنوف که این گور شکوهمند را حفاری کرده، معتقد است که هدایای قربانی قبایل تابع حاکم مدفون در این قورقان را میتوان مشخص نمود. تاریخ تقریبی این قورقان حدود قرن نهم تا هشتم قبل از میلاد تخمین زده شده است (آبتکوف و یوسفاف، ۱۳۷۵: ص۷-۶).
قورقانهای منطقهی آلتای نیز بسیار مشهوراند و فرش مشهور پازیریق، از قورقان شماره ۵ ناحیهی پازیریق کشف شده است. گورهای پازیریق نیز از مشهورترین نمونهی قورقانهای متعلق به اقوام استپنشین میباشد. طبق تخمین باستانشناسان، این گورها بین قرون ۷ تا ۵ ق.م احداث شدهاند. بزرگترین اتاقکهای گورهای پازیریق که احتمالاً به اشخاص مهم بوده است، حدود ۳۸ متر مساحت دارند. دیوارهای خارجی گورهای پازیریق با کندههای نتراشیدهی درخت ساخته شده اما سطح داخلی دیوارها را صاف کردهاند. فضای بین دو دیوار را بعضاً خالی گذاشته و بعضاً با بوته و خاشاک پر نمودهاند. کف اکثر اتاق گورها را صاف کرده و یا با شن و ماسه پوشاندهاند. سقف گورهای پازیریق را ابتدا با پوستهی درخت غان و سپس با لایهای از ترکههای چوب پوشاندهاند. دیوارهای اتاقکهای گور را با نمد پوشانده و نمدها را با میخهای قالبگیری شدهی مسی و یا میخهای چوبی به دیوار کوبیدهاند (رایس، ۱۳۷۰: ص۱۱۰-۱۰۹).
در ادبیات تاریخی و باستانشناسی ایران، فرهنگ قورقان را تنها به سکاها نسبت میدهند اما در واقع سکاها تنها یکی از اقوام استپنشین بودهاند که تدفین قورقانی بین آنان رواج داشته است و پراکنش جغرافیایی و رواج تاریخی آن بسیار وسیعتر و عمیقتر از جغرافیا و تاریخ یک قوم است.
قورقان پازیریق[۱]، قالی پازیریق پرفسور نجات دیاربکیرلی ترجمه؛ سید مرتضی حسینی
از مهمترین قورقانهای موجود در کوهستان آلتای به عنوان نشانه و نماد فرهنگ دولت بزرگ هون، قورقانهای قاتاندا، نویون اولا، پازیریق، شیبه و ائسیک را میتوان نام برد. این قورقانها، قدیمیترین آرامگاه «تیگین»های (شاهزاده) منطقهی آلتای میباشند.
بر اساس بسیاری از یافتهها و شواهد دینی، میتولوژیک، باستانشناختی و هنری- تاریخی، قورقانهای پازیریق متعلق به دورهی تُرکان هون میباشند. قورقانهای پازیریق در دشت اولاغان (Ulağan) و ارتفاع ۱۶۰۰ متری از سطح دریا، بین دو رو چولیشمان (Çulışman) و باشقااوس (Başkaus) قرار گرفتهاند.
در اولین حفاریها، قورقان شمارهی ۱، کشف شد. به خاطر سرمای زیاد محیط، اشیاء داخل قورقان از پوسیدن در امان مانده و تا به زمان کشف سالم باقی مانده بودند. داخل این قورقان ساخته شده از قلوه سنگ و دارای سقف دو لایه، جسدی در داخل تابوتی از چوب کَنده کشف شد. به دیوارهای قورقان، بافتههای نمدی آویخته شده و اشیاء شخصی فرد متوفی، وسایل مختلف، خوردنیها و نوشیدنیها در داخل اتاق گور قرار داده شده بود. بیرون از اتاق گور، اسبهای قربانی شده همراه با یراق آلات و تجهیزاتشان دفن شده بودند. همچنین ابزاری که در ساختن گور به کار رفته بودهاند، در اینجا کشف شده است. غیر از اینها، یک ارابهی چوبی نیز در مزار وجود داشت. در بین آثار و مصنوعات به دست آمده، ماسکهای دارای شکل سر گوزن که بر سر اسبها گذاشته شده بودند، بسیار جالب توجه است. سایر قورقانهای پازیریق نیز سازهای مشابه با قورقان شمارهی ۱ داشته و از داخل آنها اشیاء هنری و باستانی زیادی به دست آمده است. داخل قورقان شمارهی ۲، دو جسد مومیایی شده کشف شده که یکی زن و دیگری مرد بوده است. بر روی بدن مرد، خالکوبیهایی انجام شده است. مرد حدوداً ۶۰-۵۰ سال و زن نیز ۴۰ ساله بوده است. در بین البسهی متعلق به زن، یک روپوش ساخته شده از پوست سنجاب کشف شده که با پلاکهای کوچک طلایی حاوی فیگور کلهقوچ تزئین شده است. بر روی لایههای نقرهی جدا شده از کمربند زن نیز فیگور قوچ مشاهده میشود.علاوه بر این، بر روی قطعات هدیه شده به جسد، پلاکهای مسی وجود داشت که با هر کدام با یک ستارهی طلایی تزئین شدهاند. بیشتر سلاحهای فلزی موجود در گورهای پازیریق، به خاطر وجود رطوبت، پوسیده و به شکل سالم برای ما باقی نمانده است.
اشیاء چوبی موجود در قورقانهای پازیریق به دو روش ساخته شدهاند، کندهکاری روی چوب و نجاری (ساختن سازههای چوبی).
کندهکاری روی چوب، ویژگی مشترک مراکز فرهنگی متعلق به دورهی هونهاست. تزئینات یراقآلات اسب، میزهای کوچک، فنجانها و سایر اشیاء متعدد چوبی با تکنیک کندهکاری روی چوب ساخته میشدهاند. اشیاء چوبی ساخته شده با تکنیک چوببری و نجاری به ویژه در بین اشیاء موجود در قورقان شمارهی ۲ پازیریق مشاهده میشوند.
از مهمترین یافتههای قورقانهای پازیریق، اسبهای قربانی شده در مراسم عزا و تدفین میباشند که جسدشان تحت تأثیر سرما و یخبندان منجمد شده و تقریباً سالم باقی مانده است. این اسبها از دو نوع استپی (مغول) و اسب بلند قامت تورکمنی میباشند. در یکی از تدفینها، تعداد اسبهای قربانی شده، ۱۰ رأس میباشد. تعداد اسبهاو نشانهای متفاوت هر یک از آنها، دلالت بر تقدیم این قربانیها از سوی ۱۰ قبیله دارد. علاوه بر آن،بریده شدن گوش،یال و دُم اسبها، جالب توجه است. چنانکه میدانیم، بریدن یال و دم اسب، یکی از آئینها و نمادهای عزا و عزاداری در بین ترکها بوده است. نَر بودن اسبهای قربانی شده نیز یک سنت تُرکی است و عبدالکریم اینان، ارتباط این اقدامات با سنتهای تُرکی را به خوبی تبیین نموده است.
در بین یافتههای قورقانهای پازیریق، قالی پازیریق، بیش از همهی یافتههای دیگر جالب توجه و مهم است. این قالی در گور شمارهی ۵ کشف شده است. این قالی، قدیمیترین قالی جهان و جوامع تُرک میباشد. قالی پازیریق به تُرکان هون یا پروتوتُرکها متعلق است. این قالی بازمانده از قرن ۳-۲ قبل از میلاد، دارای ابعاد ۲۰۰×۱۸۹ سانتیمتر بوده و با گره تُرکی بافته شده است. یخزدگی محیط گور، علت اصلی سالم باقی ماندن این فرش تا زمان کشف بوده است.
قالی پازیریق، با ۲ حاشیهی پهن و ۳ حاشیهی باریک (مجموعاً ۵ حاشیه) احاطه شده است. بیرونیترین و درونیترین حاشیههای باریک با فیگورهای شیر- گریفون، حاشیهی پهن درونی با نقش سیغین (گوزن ابلق) به تعداد ۲۴ رأس و حاشیهی پهن بیرونی نیز با فیگورهای ۲۸ اسبسوار تزئین شدهاند. جهت حرکت گوزنها برخلاف جهت اسبسوارهاست. بسته بودن دُم اسبها نیز به عنوان یک سنت تُرکی، جالب توجه است. پوشش اسبسوارها مطابق فرهنگ پوشش استپنشینان است. مابین دو حاشیهی پهن نیز یک حاشیهی باریک وجود دارد. این حاشیه نیز با موتیف گلهای چهار برگ تزئین شده است. زمینهی[۲] سرخرنگ وسط قالی به ۲۴ قسمت مربعشکل مساوی تقسیم شده است. تعداد مربعها در عرض ۴ و در طول، ۶ عدد میباشد. با توجه به تعداد ۲۴ گانهی این مربعها، قبایل ۲۴ گانهی تُرکان اوغوز به ذهن خطور میکند. رنگهای موجود در قالی پازیریق، از ریشههای گیاهان استحصال شده است و موتیفهای موجود درآن با رنگهای سرخ، زرد و آبی رنگآمیزی شدهاند.
با توجه به موتیفهای گوزن که ویژهی منطقهی کشف قالی پازیریق میباشند، تصاویر اسبسوارهای مطابق با آیکونوگرافی تُرکی و تکنیک بافت قالی پازیریق و به ویژه گره تُرکی آن، بدیهی است که قالی پازیریق یک اثر متعلق به فرهنگ تُرک است. قالی پازیریق امروزه در موزهی آرمتیاژ شهر پتروگراد روسیه، در داخل یک محفظهی شیشیهای به نمایش گذاشته شده است.
علاوه بر این اثر مشهور کشف شده از گور شمارهی ۵ پازیریق، از گور شمارهی ۴ نیز تکههای کوچک قالی به دست آمده است. تکههای نمدی زین اسبدارای نقش و نگار مکشوفه از قورقانهای پازیریق نیز آثار مهمی از نظر تاریخ هنر تُرک محسوب میشوند. بر روی این آثار، یکی از مهمترین تمهای حیوانی موجود بر روی آثار هنری جوامع تُرک یعنی صحنهی نبرد حیوانات و فیگورهای حیوانی مختلف نقش بستهاند.
منبع مقالهی ترجمه شده؛
Diyarbekirli, Nejat, “Ortaasya’dan Anadolu’ya Türk sanatı ve kültürü”,Yeni TürkiyeYayınları, Ankara, 2006.
[۱]. در متون فارسی، کلمهی پازیریق به خاطر فقدان مصوت ضخیم و کوتاه «ایـ» در این زبان، به شکل پازیریک نوشته میشود اما باید توجه داشت که مصوتهای «آ» و «ایـ» موجود در این کلمه، جزو مصوتهای ضخیم زبان ترکی بوده و طبق قانون هماهنگی اصوات این زبان، مصوتهای ضخیم تنها با صامتهای ضخیم همنشین میشوند،. بنابراین با مصوتهای «آ» و «ایـ» ضخیم موجود در این کلمه، صامت «ق» باید بیاید و شکل صحیح کلمه «پازیریق» است نه «پازیریک».
[۲]. در ترکی آذربایجانی به این زمینهی وسط قالی «گؤل» (Göl) گفته میشود. مترجم.