به گزارش پایگاه خبری یازاکو به نقل از اقتصادآنلاین، هیچ کس نمیتواند با اطمینان کامل بگوید که جنگ غزه و درگیریهای جانبی آن در کرانه باختری و در مرز با لبنان چه اثرات طولانی مدتی برای اسرائیل خواهد داشت. اما حتی امروز، میتوان با اطمینان فرض کرد که این جنگ پایان یک دوره ۲۰ ساله صلح (بر اساس معیارهای اسرائیل) و رفاه (بر اساس معیارهای هر کسی) و بازگشت به دولت و جامعه نظامیتر اسرائیل در نیم قرن اول حیات این کشور است.
برای خارجیها، که تصویر آنها از اسرائیل عمدتاً زمانی شکل میگیرد که درگیریهای دورهای آن با حماس، حزبالله و ایران به سرفصل اخبار میرسد، این ایده که ممکن است این کشور نظامیتر شود، بعید به نظر میرسد. در طول دو دهه گذشته، اسرائیل کمتر از پنج جنگ را پشت سر گذاشته و درگیر یک جنگ سایه گسترده با ایران بوده است. بودجه دفاعی این کشور به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی یکی از بالاترینها در جهان است. حدود ۶۹ درصد از مردان جوان و ۵۶ درصد از زنان جوان (بدون احتساب اعراب افراطی ارتدوکس و اعراب اسرائیلی که معاف هستند) هر ساله به ارتش فراخوانده میشوند. خیابانها و مراکز خرید مملو از سربازان یونیفرمپوش است و تعداد زیادی از غیرنظامیان سلاحهای خودکار حمل میکنند.
اما قبل از ۷ اکتبر، اسرائیلیها اساساً این ایده را پشت سر گذاشته بودند که آنها در یک وضعیت جنگ دائمی هستند، جنگی که والدین و پدربزرگها و مادربزرگهایشان چشم خود را بر روی آن بسته بودند. جنگهایی که اسرائیل انجام داد کوتاه بود. آنها صدمات کمی به اقتصاد یا زیرساختها وارد کردند و تلفات ناچیز بود که تا حد زیادی به لطف سیستم ضد موشکی گنبد آهنین بود. مسئله فلسطین حل نشده باقی ماند، اما به طور فزایندهای بیربط میشد. هیچ فشار عمدهای برای از سرگیری مذاکرات وجود نداشت. در عوض، صحبت از «کوچک کردن درگیری» از طریق بهبود زندگی فلسطینیان تحت حاکمیت اسرائیل بدون دادن حق کشوری مستقل به آنها میشد.
هیچکدام از اینها کاملاً توهمی نبود. توافقنامه ۲۰۲۰ ابراهیم روابط اسرائیل با امارات و سایر کشورهای عربی را عادی کرد. قبل از ۷ اکتبر، به نظر میرسید که عربستان سعودی به سمت یک معامله مشابه پیش میرود. اسرائیل در طرحهای اقتصادی منطقهای مانند گروه I2U2 هند، اسرائیل، امارات متحده عربی و ایالات متحده مورد استقبال قرار گرفت. مجمع گاز مدیترانه شرقی متشکل از قبرس، مصر، فرانسه، یونان، اسرائیل، ایتالیا، اردن و فلسطین و کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا، که چند هفته قبل از ۷ اکتبر رونمایی شد. صحبت در اسرائیل و خلیج فارس درباره خاورمیانه جدید که کمتر بر درگیری متمرکز شده و بیشتر بر توسعه اقتصادی متمرکز شده بود غیرقابل قبول به نظر نمیرسید.
همه اینها تأثیر مستقیمی بر ارتش اسرائیل داشت. مخارج دفاعی به طور پیوسته از ۱۵٫۶ درصد تولید ناخالص داخلی در سال ۱۹۹۱، در آستانه توافق اسلو، به ۴٫۵ درصد در سال ۲۰۲۲ کاهش یافت که البته هنوز طبق استانداردهای جهانی بالاست. دفاع نه تنها بار کمتری بر روی کیف پول اسرائیلیها، بلکه بر زمان آنها نیز تحمیل میکرد: بر اساس گزارشها، تعداد کل روزهایی که نیروهای ذخیره در ارتش سپری کردند از ۱۰ میلیون در سال ۱۹۸۵ به ۴ میلیون تا سال ۲۰۰۰ و فقط ۲ میلیون در سال ۲۰۱۸ کاهش یافت. درصد جوانان غیر ارتدوکس که معافیت از خدمت اجباری را دریافت کردند، بیشتر شد. بر اساس نظرسنجی موسسه دموکراسی اسرائیل، حمایت از پیش نویس اجباری -یک ماده اصلی قرارداد اجتماعی اسرائیل- در سال ۲۰۲۱ به کمتر از ۵۰ درصد رسید که تغییر قابل توجهی در نگرش اسرائیل است. نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) به طور فزایندهای به فناوری و نیروی هوایی به جای تانکها و پیاده نظام برای بازدارندگی متکی بودند.
کاهش بار نظامی و این احساس فزاینده مبنی بر اینکه اسرائیل امن و مطمئن است و به راحتی از جنگهای دورهای بازمیگردد، رونق عظیمی به اقتصاد داد. در واقع، یکی از دلایلی که بار دفاعی بسیار کاهش یافت این بود که رشد اقتصاد بسیار سریعتر از افزایش هزینههای نظامی بود. ۳۰ سال قبل از ۷ اکتبر سالهای «ملت استارتآپ» بود. اسراییل مدل استارتآپی دره سیلیکون را با ذوق و شوق قابل توجهی اتخاذ کرد و یک غول فناوری پیشرفته جهانی ایجاد کرد. این بخش تعداد زیادی شغل با درآمد خوب ایجاد کرد، میلیاردها دلار سرمایهگذاری خارجی را جذب کرد و مازاد تجاری بیسابقهای ایجاد کرد. ثروت در سراسر جامعه اسرائیل نفوذ کرد و به دولت این امکان را داد که مالیاتها را تا سطحی کمتر از میانگین کشورهای OECD کاهش دهد.
اما وضع اسرائیل در سالهای آینده بسیار متفاوت به نظر میرسد. برای پوشش هزینههای جنگ غزه، هزینههای دفاعی امسال نزدیک به ۸۰ درصد یا حدود ۷۰ میلیارد شیکل افزایش مییابد (در صورتی که کمکهای آمریکا را در نظر بگیرید). این رقم همچنان محل بحث است، اما حتی وزارت دارایی معمولاً متعصب نیز پذیرفته است که باید حداقل ۲۰ میلیارد شیکل در سال افزایش یابد. برای پرداخت این هزینه، دولت تصمیم گرفته است سایر مخارج را کاهش دهد و کسری بودجه امسال را به ۶٫۶ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهد. این سطح ناپایدار است، بنابراین اگر هزینههای نظامی در چند سال آینده در سطح بالا باقی بماند، اسرائیل در نهایت مجبور خواهد شد روند بلندمدت کاهش مالیاتها را معکوس کند.
افزایش شدید هزینههای نظامی اجتنابناپذیر به نظر میرسد، حتی اگر درگیری با حماس به پایان برسد یا در چند هفته آینده به سمت جنگهایی با شدت کمتر حرکت کند. حمله حماس در ۷ اکتبر به ارتش اسرائیل آموخت که فناوری محدودیتهای خود را دارد (حماس به راحتی بر خطوط دفاعی در امتداد مرز غزه غلبه کرد) و هیچ چیز نمیتواند جای چکمهها را در زمین بگیرد. قرار است خدمت اجباری از دو سال و هشت ماه جاری به سه سال کامل تمدید شود و نیروهای ذخیره خیلی بیشتر فراخوان خواهند شد. به بسیاری از نیروهای ذخیره که در هفتههای اخیر از غزه به خانه فرستاده شدهاند، گفته شده است که به زودی دوباره به آنجا بازخواهند گشت.
خود جنگ درس مهم دیگری را به تصمیمگیرندگان اسرائیلی آموخته است، و آن این است که درگیریهای آتی طولانیتر میشوند و مهمات را با سرعت فوقالعادهای میخورند. بدون حمل و نقل هوایی ایالات متحده، اسرائیل قدرتی برای تداوم حمله به غزه نداشت زیرا فاقد ظرفیت تولید داخلی است. اسرائیل اکنون باید تا حدودی تمرکزش بر تجهیزات الکترونیکی دفاعی و جنگ سایبری برای تولید بمبها و سایر مهمات با فناوری پایینتر و صرف پول بیشتر برای موجودیهای بزرگتر تسلیحاتی را کنار بگذارد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، گفته است که از کابینه خواسته خواهد شد تا تصمیمی را برای توسعه گسترده صنایع نظامی اسرائیل تصویب کند.
این تغییرات ناگزیر در اقتصاد بازتاب خواهد داشت. مالیاتهای بالاتر طبیعتاً از توسعه و رشد کسب و کار و در نهایت رشد اقتصادی جلوگیری میکند. اسرائیل برای سالهای متمادی به لطف منابع مالی دولت، از یک رتبه اعتباری قوی برخوردار بوده است، اما یک محیط امنیت ملی کمتر امن و مطمئن، مانع سرمایهگذاران جهانی برای سرمایهگذاری در اسرائیل خواهد شد. در اوایل جنگ اسرائیل و حماس، S&P، Moody’s و Fitch چشم انداز اسرائیل را منفی ارزیابی کردند.
یک محیط امنیتی پرتنش پیامدهای عمیقی برای بخش استارتآپ اسرائیل دارد که بیش از نیمی از سرمایهاش را از خارج جمعآوری میکند و به شدت به نیروی کار جوان و مرد متکی است که اکنون خدمات نظامی بیشتری را انجام خواهند داد. مهندسان و کارآفرینان اگر شرایط اسرائیل را به طور فزایندهای نامطلوب ببینند میتوانند به راحتی به خارج از کشور بروند. نگرانیهای امنیتی حتی ممکن است بر انعطافپذیری معروف کسبوکارهای اسرائیلی تأثیر بگذارد؛ یعنی توانایی مقابله با حملات تروریستی و موشکی و انجام سفارشهای مشتریان. این انعطافپذیری حداقل تا حدی بر اساس این اعتماد حاکم بود که از اسرائیل به خوبی دفاع میشود و اگرچه به آرامی اما مطمئناً به سمت دوران صلح آمیزتر و پذیرش منطقهای حرکت میکند. اکنون، اسرائیلیهای بیشتری در حال مشاهده این واقعیت هستند که کشورشان در جهت مخالف حرکت میکند.
آخرین باری که اسرائیل چنین شوک فاجعه باری را به خاطر خودباوری نظامی خود متحمل شد، در جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ بود. این امر باعث افزایش شدید هزینههای دفاعی برای یک دهه یا بیشتر شد که مورخان اغلب از آن به عنوان «سالهای از دست رفته» اقتصادی اسرائیل یاد میکنند. شوک ۲۰۲۳ به این بزرگی نبوده است و تاثیر آن کمتر خواهد بود. اقتصاد چندین برابر بزرگتر است. برخلاف سال ۱۹۷۳، به نظر نمیرسد که اقتصاد جهان به سمت رکودی میرود که تلاشهای بهبود اسرائیل را سختتر کند. و اسرائیل انرژی و صنایع دفاعی خود را برای عقبنشینی دارد. صنعت دفاعی هم به دلیل افزایش تقاضای داخلی و هم جهانی (که مورد دوم در پی جنگ اوکراین است) برای رشد در نظر گرفته شده است، در حالی که صنعت گاز طبیعی اسرائیل انتظار افزایش تقاضای مصر و اروپا را دارد. دور جدید مجوزهای اکتشاف که اندکی پس از شروع جنگ غزه اعطا میشود، میتواند منجر به توسعه تولید شود.
با این حال، بازگشت به اسرائیل قدیمیتر و نظامی شده آسان نخواهد بود. جنگ باعث موجی از میهن پرستی و تمایل بیشتر جوانان نه تنها برای خدمت در ارتش، بلکه داوطلب شدن برای انجام وظیفه رزمی شده است. اما ممکن است این مزیت جدید دوام نیاورد. نتانیاهو همچنان یک چهره به شدت قطبی است و کشور هنوز به شدت بر سر موضوعاتی که خیلی قبل از ۷ اکتبر مورد مناقشه بودند، از جمله برنامه جنجالی اصلاحات قضایی دولت، اختلاف نظر دارد. برخی از اعضای نسل جوان که در عصر رفاه مادی فزاینده بزرگ شدهاند، مطمئناً از چشمانداز مالیاتهای بالاتر و تعهدات بیشتر به دولت ناراحت خواهند شد. باهوشترین و موفقترین آنها گزینه مهاجرت را خواهند داشت. این بدان معناست که فرار مغزها میتواند شکست دیگری باشد که اسرائیل در نتیجه جنگ متحمل میشود.