به گزارش پایگاه خبری یاز اکو به نقل از تجارت نیوز، مقایسه میان وضعیت شهروندان کشورهای مختلف از منظر اقتصادی، یکی از سادهترین راهها برای مقایسه شیوه حکمرانی در این کشورهاست.
بر این اساس، هر چقدر درآمد سرانه، تولید ناخالص داخلی و شاخصهایی از این دست در یک کشور بالاتر باشند، یعنی آن کشور ثروت بیشتری تولید کرده و نظام حکمرانیِ آن، دستکم در حوزه اقتصاد، موفقتر بوده است.
فهرست
کجا بودیم و قرار بود کجا باشیم؟
اگر به منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (موسوم به منطقه «منا» یا MENA) اکتفا کنیم، تا دو دهه پیش، ایران و ترکیه بهترین اقتصادهایِ این منطقه بودند و تقریبا شانه به شانه یکدیگر حرکت میکردند. درسال ۱۳۸۴ خورشیدی، تولید ناخالص داخلی ایران و ترکیه بر «حسب شاخص برابری قدرت خرید» (PPP) تقریبا مساوی با هم و معادل یک میلیارد دلار بود.
از آنجا که جمعیت ایران و ترکیه هم تقریبا در تمام طول دهههای گذشته مشابه یکدیگر بوده، یعنی در سال ۱۳۸۴ خورشیدی، شهروندان ایرانی و ترکیهای، از نظر ثروت تقریبا با یکدیگر برابر بودهاند و هر اتفاق مثبتی هم برای اقتصاد ترکیه افتاده، در طول ۱۶ سال اخیر بوده است.
سال ۱۳۸۴ اما از قضا همان سالی هم هست که «سند چشمانداز توسعه ۱۴۰۴» ایران، در اصلاحات به تصویب رسید، سندی که میگفت تا سال ۱۴۰۴ خورشیدی، یعنی ۲۰ سال پس از تصویب سند، ایران بزرگترین اقتصاد منطقه و الگویی برای کشورهای همسایه خواهد بود.
امروز اما ایران در بهترین حالت، سومین اقتصادِ بزرگِ منطقه (پس از ترکیه و عربستانسعودی) است و روندها نشان میدهند که ممکن است طی کمتر از ۵ سال آینده، امارات متحده عربی با جمعیت و وسعتی به مراتب کمتر از ایران، از ما جلو بزند و ایران را به چهارمین اقتصاد منطقه بدل کند.
کرونا همه را فقیر کرد، ما را بیشتر
اگر سال ۲۰۲۰ میلادی را بهعنوان سالی که همهگیریِ جهانیِ کرونا، سراسر اقتصاد جهانی را درنوردید و بنابراین همه جهانیان را فقیرتر کرد، به عنوان یک داده پرت کنار بگذاریم، سال ۲۰۱۹ میلادی، آخرین سالِ قابلِ استناد برای بررسی دادههایِ مقایسهایِ اقتصادی میان کشورهاست.
آن سال اما (تقریبا منطبق با سال ۱۳۹۸ خورشیدی) سالی بسیار بد برای اقتصاد ایران بود، سالی که تحریمهای یکجانبه اعمال شده آمریکا علیه اقتصاد ایران، تقریبا تمام تاثیری را که میتوانست بر اقتصاد ایران بگذارد، گذاشته بود.
داده های بانک جهانی نشان می دهد ایران در سال ۲۰۱۹ میلادی، با تولید حدود ۴۴۵ میلیارد دلار کالا و خدمات، در جایگاه بیستوهشتمین اقتصادِ بزرگِ جهان ایستاده بود. در همان سال، ترکیه با تولید ۷۵۴ میلیارد دلار کالا و خدمات، در جایگاه نوزدهم جهان و دیگر رقیبِ منطقهای ایران، یعنی عربستانسعودی نیز با تولید حدود ۷۹۲ میلیارد دلار کالا و خدمات، در جایگاه هجدهم جهان قرار داشت.
با این همه، وقتی به جای استفاده از شاخصِ «تولید ناخالص داخلی» (GDP)، از شاخص «برابری قدرت خرید» (PPP) استفاده میکنیم، جایگاه ایران در مقایسه میان کشورها باز هم تغییر میکند. این شاخص نشاندهنده تفاوت قدرت خرید هر یک دلارِ آمریکا در کشورهای مختلف است و بر این اساس، یک دلارِ آمریکا در ایران، قدرتِ خرید بیشتری ایجاد میکند تا یک دلارِ آمریکا در آلمان، ترکیه یا عربستان.
بر اساس شاخص «برابری قدرت خرید» (PPP)، تا پایان سال ۲۰۱۹ میلادی، ایران با تولید حدود یک تریلیون و ۱۷۲ میلیارد دلار کالا و خدمات در جایگاه بیست و دومین اقتصاد بزرگ جهان قرار گرفته و در واقع، در قیاس با ردهبندی بر اساس GDP، جایگاه اندک بهتری را تصاحب کرده است.
در مقابل، اقتصاد ترکیه بر اساس همین شاخص، با تولید حدود ۲ تریلیون و ۳۰۰ میلیارد دلار کالا و خدمات، در جایگاه سیزدهمین اقتصاد جهان قرار داشته و تقریبا دو برابر ایران کالا و خدمات تولید کرده و حتی یک پله بالاتر از اقتصاد کرهجنونی در این سال قرار گرفته است.
فردایِ ما از امروزمان غمانگیزتر است
اما برای اینکه مقایسه دقیقتر شود و نشانهای از وضعیت رفاه شهروندان ایرانی در سالهایِ پیشِ رو به دست بدهد، میتوانیم به وضعیت «سرانه تولید ناخالص داخلیِ» شهروندان کشورهای مختلف در سالهای آتی نگاهی بیندازیم و آنها را با هم مقایسه کنیم. به عبارت سادهتر، ببینیم اگر همه چیز بر مدارِ روندهایِ کنونی پیش برود و اتفاق خاصی نیفتد، ۵ سال دیگر وضعیت اقتصادیِ یک شهروند ایرانی در مقایسه با وضعیت اقتصادیِ شهروندان کشورهای دیگر چگونه است؟
دادههای بانک جهانی نشان میدهند اقتصاد ایران عملا از سال ۱۳۸۴ خورشیدی تا سال ۱۳۹۹ خورشیدی (یعنی در یک بازه زمانی ۱۵ ساله) در جا زده است. در واقع، «سرانه تولید ناخالص داخلی بر حسب شاخص قدرت خرید» برای ایران در این بازه ۱۵ ساله، ثابت مانده، حال آنکه این شاخص برای ترکیه، طی همین مدت تقریبا ۲٫۳ برابر شده است.
این یعنی هر شهروند ترکیهای، به طور متوسط، در ۱۵ سال اخیر ۲٫۳ برابر ثروتمند شده، اما ثروت هر شهروند ایرانی، به طور متوسط، طی همین مدت ثابت مانده است. نگرانکنندهتر اینکه ترکیه همچنان در مسیر افزایش ثروت قرار دارد، اما پیشبینیها نشان میدهد ایران (دستکم برای ۵ سال آینده) همچنان درجا میزند و ثروتمندتر نمیشود.
برآوردهای صندوق بین المللی پول (IMF) نشان میدهد که «سرانه تولید ناخالص داخلی بر حسب شاخص قدرت خرید» (همان شاخص مورد اشاره در بالا) در سال ۲۰۲۰ برای هر شهروند ایرانی حدود ۱۳ هزار دلار آمریکا بوده است.
این یعنی کل ثروت تولید شده در ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی، با در نظر گرفتن قدرت خرید هر دلار آمریکا در ایران در آن سال، تقسیم بر کل جمعیت ایران، عددی معادل حدود ۱۳ هزار دلار بوده است. اگر پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول درست از آب در بیاید، این عدد برای هر شهروند متوسط ایرانی در سال ۲۰۲۶ میلادی، حدود ۱۵ هزار و ۸۰۰ دلار خواهد بود.
در مقابل، «سرانه تولید ناخالص داخلی بر حسب شاخص قدرت خرید» برای هر شهروند ترکیهای که در سال ۲۰۲۰ میلادی حدود ۳۰ هزار دلار بوده، در سال ۲۰۲۶ میلادی (یعنی ۵ سال دیگر) به حدود ۴۰ هزار دلار خواهد رسید.
این یعنی هر شهروند ترکیهای در سال ۲۰۲۶ میلادی، حدود ۲٫۵ برابر از هر شهروند ایرانی ثروتمندتر خواهد بود و این یعنی شکافِ کنونی میان ثروت شهروندان ایرانی و شهروندان ترکیهای در ۵ سال آینده، عمیقتر میشود.
اما دادههایی وجود دارند که حتی باز هم نگرانکنندهتر است. بر این اساس، در سال ۲۰۲۶ میلادی، «سرانه تولید ناخالص داخلی بر حسب شاخص قدرت خرید» برای شهروندان گرجستان (حدود ۲۲ هزار و ۷۰۰ دلار)، برای شهروندان جمهوری آذربایجان (حدود ۱۶ هزار و ۹۰۰ دلار)، برای شهروندان مصر (حدود ۱۷ هزار و ۳۰۰ دلار) و برای شهروندان ویتنام (حدود ۱۷ هزار و ۳۰۰ دلار) است. رقمی که همگی از ایران بالاتر خواهد بود.
این در حالی است که «سرانه تولید ناخالص داخلی بر حسب شاخص قدرت خرید» برای شهروندان ایرانی، تا همین ۳ سال پیش، از همین شاخص برای شهروندان این کشورها بالاتر بود. به عبارت سادهتر، بر اساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول، ما در ۵ سال آینده باید شاهدِ سبقت گرفتن شهروندانِ کشورهای فقیرتر، در زمینه ثروت باشیم. یا به عبارتی ما از آنها فقیرتر میشویم.