یازاکو، جعفر ساعینیا – در سالهای اخیر، با افزایش نگرانیها درباره آلودگی هوا و تغییرات اقلیمی، توجه به خودروهای برقی بهعنوان راهکاری برای کاهش آلایندهها و بهبود کیفیت هوا در بسیاری از کشورها افزایش یافته است. در ایران نیز، هرچند گامهایی در جهت توسعه زیرساختهای شارژ خودروهای برقی برداشته شده است، اما این تلاشها بهطور قابلتوجهی نامتوازن بوده و بیشتر بر شهرهای مرکزی متمرکز شده است. این عدم توازن در توسعه زیرساختها، پیامدهای جدی برای شهرهایی مانند تبریز به همراه داشته است.
بر اساس گزارشها، در حال حاضر ۳۷ ایستگاه شارژ خودروی برقی در تهران و سایر شهرهای دیگر کشور نصب شده که از این تعداد ۲۳ ایستگاه فعال و ۱۴ ایستگاه غیر فعال و در حال تجهیز است. بیشتر این ایستگاهها در تهران مستقر هستند. این ایستگاهها شامل مکانهایی مانند ایستگاه شارژ شهید مدنی، شهرداری تهران، برج آزادی و نمایشگاه بینالمللی هستند. در استانهای دیگر نیز ایستگاههای شارژ وجود دارد؛ برای مثال، در استان البرز ایستگاههایی مانند ایستگاه شارژ ماموت و در مازندران ایستگاههایی مانند جایگاه هشت بهشت ایرانیان و در اصفهان ایستگاه شارژ خودرو در کوه صفه فعال هستند.
نگاهی به توزیع فعلی ایستگاههای شارژ نشان میدهد که تمرکز اصلی بر شهرهای مرکزی، بهویژه تهران، است. این رویکرد همواره منجر به نادیده گرفتن نیازها و مشکلات شهرهای دیگر، بهویژه در مناطق شمال غربی و جنوبی کشور، شده است.
تبریز، بهعنوان یکی از کلانشهرهای مهم ایران و مرکز استان آذربایجان شرقی، با مشکلات جدی آلودگی هوا مواجه است. بر اساس اظهارات سرپرست محیط زیست آذربایجان شرقی، وسایل نقلیه حدود ۷۰ درصد در آلودگی هوای تبریز نقش دارند. عواملی مانند کیفیت پایین خودروهای تولید داخل، کیفیت پایین سوخت، فرسودگی و نوع خودروها از جمله دلایل اصلی این آلودگی هستند.
با وجود این مشکلات، تبریز از نظر زیرساختهای شارژ خودروهای برقی بسیار محروم است. عدم وجود ایستگاههای شارژ در این شهر، استفاده از خودروهای برقی را برای ساکنان آن دشوار کرده و انگیزه برای خرید و استفاده از این خودروها را کاهش داده است.
نگاه مرکزگرا؛ قاتل خاموش سلامت مردم تبریز
این بیعدالتی آشکار تا کی قرار است ادامه داشته باشد؟ آیا مسئولان حاضرند یکبار هم که شده، از چارچوب نگاه مرکزگرا بیرون بیایند و به مشکلات شهرهای دیگر، بهویژه تبریز، توجه کنند؟
هوای آلودهای که در سال ۱۴۰۳ مردم تبریز تجربه کردند، زنگ خطری جدی بود. روزهایی که شاخص کیفیت هوا در وضعیت ناسالم و خطرناک قرار داشت و مدارس، ادارات و حتی فعالیتهای روزمره مردم تحت تأثیر قرار گرفت. اما چه اقدام عملی و موثری برای کاهش این بحران انجام شد؟ تقریباً هیچ! در حالی که تهران و شهرهای دیگر به در حال تجهیز به ایستگاههای شارژ هستند، تبریز همچنان در بیتوجهی مطلق قرار دارد. این یعنی مسئولان یا باور ندارند که آلودگی هوا یک معضل ملی است، یا جان مردم تبریز برایشان اهمیتی ندارد.
این نگاه مرکز-پیرامون که همیشه در توسعه زیرساختها در ایران حاکم بوده، تا کی قرار است ادامه پیدا کند؟ چرا وقتی صحبت از سرمایهگذاری در حوزههایی مانند خودروهای برقی میشود، همیشه تهران و چند شهر مشخص در اولویت قرار دارند و بقیه مناطق به حال خود رها میشوند؟ اگر قرار است کشور به سمت کاهش آلایندهها حرکت کند، آیا تبریز و سلامت مردم تبریز هیچ اولویتی برای کشور ندارند؟
تصمیم گیران مملکت، باید یکبار هم که شده این تفکر مرکزگرا را کنار بگذارند. تبریز با جمعیتی میلیونی و صنعتی بودن، سزاوار آن نیست که فقط تماشاگر توسعه در دیگر شهرها باشد. اگر آلودگی و سلامت مردم دغدغهای واقعی است، پس باید راهحلها هم بهطور عادلانه اجرا شوند. توسعه خودروهای برقی و زیرساختهای شارژ نباید یک امتیاز ویژه برای چند شهر خاص باشد، بلکه باید بهعنوان یک حق برای همه مردم کشور در نظر گرفته شود.