یازاکو، جعفر ساعینیا _ دیگر بهانهای باقی نمانده است. کسبوکارهایی که سالها با تحریم، گرانی، رکود، بیثباتی ارزی و سیاستهای اشتباه اقتصادی جنگیدند، حالا از پا درآمدهاند، نه با گلوله دشمن، که با دستور خاموشی دولت.
هر شهرک صنعتی در آذربایجان شرقی امروز رسماً دو روز در هفته برق ندارد. جمعه هم که طبق تقویم تعطیل است. این یعنی تعطیلی حداقل سه روز در هفته. یعنی خودکشی اقتصادی با مجوز رسمی.
کارگاههای کوچک در تبریز، مرند، بناب، شبستر و دیگر شهرها، یکییکی کرکرهها را پایین میکشند. تولید میایستد، اشتغال از بین میرود، خانوادهها بدون درآمد میمانند، و زنجیره تأمین فرو میپاشد. و این فقط شروع است.
امروز نوبت کسبوکارهای کوچک و متوسط است؛ فردا نوبت کارخانههای بزرگ خواهد بود.
وقتی زیرساخت تأمین انرژی از کار بیفتد، هیچ واحدی—حتی با هزاران کارگر و سرمایه میلیاردی—نمیتواند دوام بیاورد.
دولت میداند این خاموشیها چه عواقبی دارد. اما همچنان ترجیح میدهد بهجای اصلاح ساختار مصرف و مدیریت منابع، آسانترین راه را برود: قطع برق تولید.
و مردم؟ مردم سالهاست با تورمی بیوقفه، با حقوقهای آبرفته، با قیمتهای سرسامآور و سفرههای کوچکشده زندگی کردهاند.
خاموشی تولید، یعنی خاموشی درآمد، خاموشی اشتغال، و خاموشی امید.
این فقط بحران تولید نیست؛ این فاجعهای انسانی و اجتماعی است. وقتی واحدهای صنعتی یکییکی خاموش میشوند، معنایش این است که معیشت مردم نیز یکییکی خاموش میشود.
با این روند، دیگر چیزی برای «احیای تولید» باقی نمیماند. و آنوقت باید فاتحه نه فقط برای کسبوکارها، که برای اقتصاد و کشور خواند.