یازاکو؛ نوید محمدی نسبآباد – معدن مس سونگون یکی از مهمترین ثروتهای ملی کشور محسوب میشود که اکتشافات سالهای اخیر ذخیرهی مس این مجموعه را به چهار برابر برآوردهای قبلی افزایش داده و در نتیجه اهمیت این مجموعه را نیز چندین برابر کرده است. اما بعد از سخنان نمایندهی کرمان در مخالفت با خرید تیم تراکتورسازی توسط این مجموعه و واکنشهای متقابل از طرف مسئولان محلی آذربایجان و بخصوص مسعود پزشکیان نمایندهی مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس باعث به جریان افتادن مجدد سوالاتی پیرامون زحمتها و رحمتهای مس سونگون برای آذربایجان شد.
طبق گفتهی نماینده شهرستان ورزقان، ارزش ذخایر معدن مس سونگون ۳۲۰ میلیارد دلار، معادل ۱۰ سال صادرات کشور است و سالانه ۲۰ هزار میلیارد تومان درآمد مس سونگون از استان خارج میشود.
اما نتیجهی آن برای ورزقان و آذربایجان جز آلودگی زیستمحیطی نبوده است. اگر میگوییم بهرهی آن برای آذربایجان صفر بوده است با جرئت میتوان روی این مسئله پافشاری کرد. چرا که این خاک ثروتمند نه تنها باعث ثروتمندتر شدن و ایجاد رونق اقتصادی در منطقه نشده است بلکه شهرستان ورزقان که کل جمعیتش به ۵۰ هزار نفر هم نمیرسد، طبق گزارش دولت جزو شهرستانهای غیربرخوردار از اشتغال است. غیربرخوردار از اشتغال به شهرستانهایی اطلاق میشود که نرخ بیکاری برابر یا بالاتر از متوسط کشوری به اضافهی دو برابر انحراف معیار داشته باشد.
در گرماگرم بحث بر سر انتفاع مس سونگون و غیربرخورداری آذربایجان از این ثروت الهی، میرتاجالدینی نمایندهی شهر تبریز در همین مورد طی مصاحبهای گفته:«اینطور نیست که کلیهی سود سرمایهای که در یک استان سرمایهگذاری میشود در همان استان مورد استفاده قرارگیرد.» این اظهارنظر توسط یک نماینده که اتفاقا اولین دوره نمایندگیشان نبوده و علاوه بر مجلس سالها در جلسات هیئت دولت نیز بودهاند بسیار عجیب به نظر میرسد. اگر با عینک بدبینی به این اظهارنظر نگاه کنیم ممکن است از سخن وی اینچنین تلقی گردد که اگر از ثروتهای خودتان مطالبه کنید دیگر در منطقهتان سرمایهگذاری نمیشود و اگر این عینک را کنار بگذاریم این برداشت خواهد شد که لابد سهم بهسزایی به آذربایجان پرداخته شده است و لابد ما زیادهخواهی میکنیم. اما جناب میرتاجالدینی بهتر از ما میدانند که طبق اصل ۴۸ قانون اساسی: در بهرهبرداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استانها و توزیع فعالیتهای اقتصادی میان استانها و مناطق مختلف کشور، باید تبعیض در کار نباشد، به طوری که هر منطقه فراخور نیازها و استعداد رشد خود، سرمایه و امکانات لازم را در دسترس داشته باشد. بنابراین این حق استان هست که بتواند از این ثروت استفاده کند و این زیادهخواهی نیست. علاوه بر این گفته میشود شرکت ملی صنایع مس ایران سالانه بیش از یک هزار میلیارد تومان کمکهای اجتماعی دارد که همین مبلغ نیز اگر در ورزقان هزینه میشد میتوانست این منطقه را متحول کند. آقای میرتاجالدینی حتما مستحضر هستند که در سونگون سرمایهگذاری به عمل آمده صرفا برای حفاری سنگ بوده و مس به صورت کنسانتره به جاهای دیگر منتقل میشود تا به کاتد مس تبدیل شود.
اگر تمام مراحل فرآوری مس در منطقه انجام شود و ایجاد صنایع پاییندستی مس و ایجاد خوشهی صنعتی با محوریت مس در منطقه صورت گیرد، چه ثروتها که از این مسئله میتوان کسب کرد و چه رونقی که بخش خصوصی فعال آذربایجان با این محوریت ایجاد میکنند. البته از لحاظ اقتصادی نیز بسیار با صرفه خواهد بود که هزینهی زاید حمل و نقل کنسانترهی مس از چرخهی تولید مس حذف شود.
اما مشکل دیگر معدن مس سونگون تخریب محیطزیست منطقه به خاطر استخراج همین معدن است. مطالبهی ما کسب درآمد از سونگون به هر قیمتی نیست و حتی در صورتی که کل درآمد مس سونگون در آذربایجان صرف شود، دلیلی بر تخریب سرزمینهایی که بعد از هزاران سال به دست ما به امانت رسیده است نمیشود. در معادن مدرن جهان به جای استفاده از منابع فسیلی از منابع تجدیدپذیر استفاده میشود و استفاده از سفرههای زیرزمینی آب به صفر رسیده است. بنابراین این دغدغه هم برای مرحلههایی که تا به امروز در مس سونگون انجام میشود و هم در فازهای آتی این معدن باید مدنظر قرارگرفته شود. از دیگر معضلات فعلی زیستمحیطی مس سونگون، رهاسازی سیالات سمی در منطقه است که باعث به خطر افتادن شرایط اکولوژیکی و گونههای جانوری و گیاهی منطقه میشود. همچنین باید در نظر گرفت که طبق گفتهی دهقانی عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس، یک درصد درآمد سالانه معدن مس سونگون از بابت عوارض آلایندگی ۱۲۰ میلیارد تومان است که با صرف این مبلغ در جنگلهای ارسباران میتوان آنها را از نابودی نجات داد که این حق آذربایجان نیز همچون سایر عوایدیهایش از این ثروت خدادادی پایمال میشود.