یازاکو؛ پریسا رضاپور – جهان کنوني به سرعت در حال تغيير و دگرگوني است. با گسترش فناوريهاي نوين ارتباطي شاهد چندين تغيير در زندگي اجتماعي شدهايم. بدین منظور به بررسی ابعاد مثبت و منفی شبکههای مجازی مخصوصا اینستاگرام پرداختهایم.
به گزارش خبرنگار یاز اکو، با گسترش فناوريهاي نوين ارتباطي شاهد چندين تغيير در زندگي اجتماعي شدهايم. اول آنکه به لحاظ زماني افراد با وجود مسافت در وضعيت همزماني قرار ميگيرند. دوم آنکه به لحاظ مکاني تمامي مرزهاي جغرافيايي که حکومتها و دولتها تبيين نموده بودند در نورديده شده و در واقع نظريهی دهکده جهاني مک لوهان تحقق عيني پيدا کرده است و هم اينک در جهاني زندگي ميکنيم که از هر لحاظ تحت نگاه کنجکاو يکديگر قرار گرفتهايم؛ چه بسا اصطلاح «آکواريوم جهاني» و يا «جهان شيشهاي» زاييدهی همين تصور است. اين وضعيت باعث شده است هيچ چيزي در جهان پنهان نماند، کنشهاي مرتبط با حوزهی حقوق بشر با سهولت بيشتري منعکس شود.
دانشمندان قرن بيست و يکم را «عصر انفجار اطلاعات» و يا «انقلاب تکنولوژي اطلاعاتي» ناميدهاند. اما همين جنبهی مثبت، زمينهی نگراني را نيز فراهم کرده است. جهان شيشهاي خالي از مخاطره نيست. چرا که رسانه نيز همچون بسياري از پديدههاي بشري شمشير دولبه است. سلطهی کمپانيهاي بزرگ بر رسانهها و ارائهی تصويري دستکاري شده از پديدهها مهمترين نگراني در اين حوزه است. در مرحلهی بعد نقش رسانهها در تغيير سبک زندگي افراد و جامعه و تهديد حيات خرده فرهنگها باعث ايجاد نگراني شده است.
به همین دلیل، نگاه آسیبشناسانه به عملکرد و کارکرد و نقش شبکههای اجتماعی اهمیت ویژهای دارد. با توجه به اینکه اینستاگرام به عنوان یکی از پرآسیبترین و مخاطرهآمیزترین شبکههای اجتماعی شناخته شده است، بررسی ابعاد مختلف آسیبهای احتمالی این شبکهی اجتماعی اهمیت ویژه دارد.
صفحاتی جعلی با قصد اخاذی و کلاهبرداری
یکی از مهمترین آسیبهایی که در فرهنگ سنتی ایرانی از شبکهی اجتماعی اینستاگرام به وجود آمده است، ایجاد صفحات جعلی برای افراد به قصد آسیبزدن، اخاذی، کلاهبرداری یا تفریح است. بر اساس آنچه که در ادامه خواهد آمد، این پژوهش در صدد بررسی این موضوع است.
ايران در استفاده از فضاي مجازي همانند اغلب کشورهاست و فراگيري و گسترهی پوشش بسياري دارد. به عنوان نمونه در حال حاضر ۴۲ ميليون ايراني اکانت تلگرام دارند و حدود 24 ميليون کاربر ايراني در اينستاگرام فعاليت دارند، يعني تقريبا 30 درصد از جمعيت ايران در اينستاگرام عضو هستند. بسياري از کسب و کارها به اين فضا وابستهاند و سياستمداران ايراني نيز مثل بسياري از سياستمداران ايران از ديپلماسيهاي تويیتري و فيسبوکي استفاده ميکنند.
آسيبهاي محلي در اينستاگرام بيش از تلگرام است
اما طبيعتا اين رسانههاي اجتماعي محبوب ايرانيان خالي از آسيب و معضل نيست، که برخيشان معضلات جهاني هستند و برخي ديگر محلي. باتوجه به فرهنگ اسلامي و سنتي ايران، آسيبهاي محلي در اينستاگرام بيش از تلگرام است چون اينستاگرام تصويرمحور است و به طور طبيعي حريم خصوصي در آنجا در قالب تصوير بيشتر آشکار ميشود. در نتيجه در فرهنگي که براي مدتهاي طولاني قايل به اندروني و بيروني بود و حتي کوبههاي در براي مرد و زن متفاوت بود و زنان اساسا از حضور اجتماعي به کلي منع شده بودند، ورود اينستاگرام بيش از هر رسانهی مجازي ديگر معضل ايجاد کرد. البته اينستاگرام به طور کلي از رسانههايي است که در تراز جهاني نيز نسبت به آسيبهاي منفي آن هشدار داده ميشود. مدام از تحقيقاتي خبر داده ميشود که نشان ميدهند اينستاگرام باعث افزايش افسردگي و کاهش اعتماد به نفس در افراد ميشود و افراد را به سمت ارائهی يک تصوير غيرواقعي از زندگي خود سوق ميدهد. در هر صورت، در حالي که شايد بيست سال قبل هيچ کس پيشبيني نميکرد، امروز بخش قابل توجهي از ايرانيان اندروني خود را به کلي بيروني کردهاند و خصوصيترين بخشهاي زندگي خود را براي همگان منتشر ميکنند. به نظر ميرسد مهمترين آسيب محلي اينستاگرام در ايران از همين جا ناشي ميشود؛ بدين صورت که افشای بيملاحظهی حريم خصوصي به پاشنهی آشيل افرادي تبديل ميشود که همچنان پيوندهاي سنتي خود را حفظ کردهاند. به بيان ديگر بخش قابل توجهي از طبقه متوسط ايراني در ميانهی سنت و مدرنيته در نوسان است در نتيجه از يک طرف در اينستاگرام حريم خصوصي خود را افشا ميکند و از طرف ديگر تحت نفوذ برخي از ارزشهاي سنتي قرار دارد. اين گروه بيشترين آسيب را از اينستاگرام ميتوانند ببيند.
يکي از آسيبهاي رايجي که در همين زمينه وجود دارد و در سالهاي اخير افزايش پيدا کرده است، معضلي است به نام ايجاد صفحات جعلی اينستاگرامي. هرچه عضويت ايرانيان در اينستاگرام بيشتر ميشود اين پديده هم شيوع بيشتري پيدا ميکند. با توجه به مطالبي که در بالا گفتيم قابل پيشبيني است که زنان بيش از مردان مشمول اين پديده ميشوند. چون زنان در مقابل جعل هويت و مشمول نسبتهای ناروا شدن، آسيبپذيري بيشتري دارند. در نتيجه کم کم شاهد شکلگيري دستهاي بزرگ از افراد، عموما زنان، هستيم که دربارهشان ميتوان تعبير ژورناليستي «قربانيان صفحات مجازي» را به کار برد. بخش اعظمي از فعاليت پليس فتا به رسيدگي به شکايات اين افراد اختصاص دارد. از طرفی رسانهای شدن عرصههای مختلف زندگی، بهویژه در قالب مجازی شدن، باعث بروز و ظهور سبکهای متنوع زندگی در رسانهی ویژه در شبکههای مجازی، بهویژه شبکههای اجتماعی شده است. زنان از جمله مهمترین فعالان فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به شمار میروند و میزان مصرف رسانهای آنها در سالهای اخیر با افزایش چشمگیری روبه رو بوده است. آنان با فعالیت در شبکههای اجتماعی هم بر آن تأثیر گذاشته و هم از آن تأثیر میپذیرند، لذا توجه به نوع فعالیت و بهرهبرداری آنان از این فضا امکان شناخت هرچه بیشتر علایق، سلایق و ترجیحات آنها را فراهم میآورد. زنان که در سالهای اخیر حضور پررنگتری در فضاهای علمی، شغلی و اجتماعی پیدا کرده و در بعضی زمینهها از مردان پیشی گرفتهاند، حال تریبونی غیررسمی دارند که میتوانند در آن مخاطبان را با خود همراه ساخته و تصویری از زندگی زنانه به آنها ارائه کنند که تا پیش از این ارائه نشده بود. آنها خود را در حال انجام دادن فعالیتهایی نشان میدهند که از آن لذت میبرند، خانوادۀ خود و روابط خانوادگی و دوستانه خود را طوری تصویر میکنند که میپسندند. به این ترتیب کلیشههای رسمی در شبکههای اجتماعی شکسته شده و تصاویری از گروههای مختلف زنان منتشر میشود که سرشار از تفاوتها و تمایزهاست. تمایزهایی که زنان آگاهانه یا ناخودآگاه بر آنها تأکید میکنند. در همين راستا، از برخي ابعاد منفي فضاي مجازي، به عنوان فراگيرترين شکل رسانههاي جديد، اغلب اظهار نگراني ميشود. اين نگراني امري است جهاني که از سوي متفکران علوم ارتباطات، والدين، دولتها و …. به شکلهاي مختلف ابراز ميشود. اما علاوه بر جنبهی جهاني آن، فرهنگهاي مختلف نيز بسته به اوصاف و شرايط خودُ نگرانيهاي محلي local خاص خود را نيز دارند. اما در برخي کشورها و فرهنگها اشاره به جنبههاي منفي رسانههاي مجازي بيش از تاکيد بر جنبههاي مثبت آنهاست. در اين فرهنگها اغلب در تقبيح رسانههاي مجازي هشدار داده ميشود. فرهنگهاي سنتي و ايدئولوژيک اغلب چنين هستند. به همين دليل است که در ايران نيز ابراز نگراني و هشدار بيش از تلاش براي مديريت علمي فضاي مجازي است. ذکر اين نکته از آنجا ضرورت دارد که سخن گفتن در مورد آسيبهاي فضاي مجازي اغلب به ذهن مخاطب يک نگاه ايدئولوژيک و ارزشي را القاء ميکند تا تلاش براي بررسي مسئله از منظر علوم ارتباطات. اما اين مسئله يکي از مهمترين مسايلي است که علم ارتباطات بايد بدان بپردازد و در پرداختن به اين مسئله جنبههاي فرهنگي و محلي را مورد توجه قرار بدهد.
در پی پژوهش علمی که انجام گرفته است متوجه شدهاند که صفحات جعلي در فضاي سنتي مسئله است و در فضای غربی مسئله نیست، مگر اینکه با جرائم تعریف شده قانونی اصطکاک پیدا بکند. افراد قرباني دوباره به اينستاگرام بازميگردند که این نشان دهنده جذابیت این پلتفرم است.
تعداد کاربران اینستاگرام در سراسر جهان به بیش از یک میلیارد نفر رسیده است. روشن است که از همهی رقیبان خود بالاتر است. پس این شیوهی تبلیغ که اینستاگرام مخرب است و خطرناک است و غیره، شیوه یا شکست خورده است. تنها راه، بالا بردن سواد رسانهای کاربران است.
نظریهی میدان بوردیو بهخوبی این جذابیت را توضیح میدهد. طبق توضیحی که از نظریهی میدان بوردیو دادیم، چون همهی انسانها در جهان واقعی توانایی عرض اندام و رقابت ندارند و در جهان واقعی در میدان در موضع ضعف هستند، پس این ضعف را در فضای مجازی جبران میکنند. و چون اینستاگرام به دلیل تصویر محور بودن بهتر میتواند تأثیرگذار باشد و ضعف واقعی را به شکل مجازی جبران بکند، بیش از یک میلیارد انسان به سمت این رسانه جذب شدهاند.
در واقع این اقبال نشان دهندهی قدرت رسانه است، چیزی که از چند دهه قبل امثال بوردیو ظهور آن را پیشبینی کرده بودند.
