• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024
14
بازار عید، پشت ویترین بلاگرها:

خرید می‌کنم، پس هستم

  • کد خبر : 8502
  • 03 فروردین 1400 - 18:58
خرید می‌کنم، پس هستم
یاز اکو - اسفند، همیشه ماه تکاپو‌های خوشایند است. آدم‌ها دلشان می‌خواهد وقتی سال نو می‌شود، از جوراب توی پا، تا رنگ و لعاب خانه زندگی را نونَوار کنند. همین است که بازار رونق می‌گیرد. همه چیز و همه چیز قابلیت به فروش رفتن در آستانه‌ی سال نو را دارد و از بساطی سفیدآب فروش تا کت شلواری فلان برند، اسفند برایشان ماهی ویژه است که حتا به قول خودشان در همان یک ماه خودشان را می‌بندند و یازده ماه بعدی سال را منتظر اسفند می‌مانند.

حالا این دومین اسفند است که دم در هر مغاره و کسب و کاری، یک کووید ۱۹ اعصاب خردکن بساط کرده و به هر کسی که نزدیک می‌شود، رخی نشان داده و نوای مرگ سر می‌دهد.

آدم‌ها به تناسب حماقت، جسارت و البته گاهی ناچاری، تن به خرید از بازار می‌دهند یا نمی‌دهند. اما حرف یکی دو روز نیست که، یکسال بیشتر است و حالا، جدا از اینکه جوراب توی پای آدم سابیده و دیگر نمی‌شود درزش را گرفت، آن ور مغز آدمی، که جز با خرید حالش خوب نمی‌شود، بدجوری بی‌قراری کرده و حال بدی راه می‌اندازد.

درست همین جا تو که تا همین دیروز می‌رفتی توی سوپر و شارژ دو تومنی ایرانسل‌ات را دستی می‌خریدی و به رمز اینترنتی و درگاه بانکی، هیچ اعتمادی نداشتی، می‌نشینی پای بازار اینستاگرام و لایک‌های یک جنس را می‌شماری ببینی کدام را بخری بهتر است.

حالا دیگر اصغرآقا سبزی فروش محله هم یک پیج توی اینستاگرام دارد و پای پست‌های موز ۴۰ تومنی، تیک آبی رنگ تگ می‌کند.

بازار خرید با ویترین‌‌های پر زرق و برق بلاگرها

خدا را شکر، که یک جا، بالاخره فضای مجازیِ اخ و پیفِ نظریه‌پردازان، آمد و کمر شکسته اصناف را کمی، صاف کرد و آب باریکه‌ی روزی‌شان را یک جوری به راه انداخت.

اما خب از آنجایی که همیشه یک جای کار باید بلنگد و بدجور هم بلنگد، یکهو تبلیغ شال و روسری چینی و صندل و شلوار ترک و روفرشی و اسپری‌های نانو پاک کننده‌ی روغن و ماست‌های لاکتیکی و غیر لاکتیکی، از در و دیوار خانه اینفلوئنسرها بالا می‌رود و “من خودم استفاده کردم، عالیه” و “شما که من رو می‌شناسید، می‌دونید هر چیزی رو توصیه نمی‌کنم” ها، کار دست فالوئر جماعت که ما باشیم، می‌دهد.

ما هم لایک می‌کنیم، هم می‌خریم و ناخودآگاه در تلاش هستیم شکل خودمان و بچه‌هامان و آشپزخانه‌هامان و حتا گلاب به رویتان، دستشویی‌هایمان را شبیه سلبریتی‌های لاکچری، خودمانی، شلخته، روشن‌فکر، هنرمند و خلاصه K بالاها کنیم و نفس راحتی بکشیم که از قافله عقب نمانده‌ایم.

پیج‌های معرفی شده را تند و تند follow می‌کنیم، یک هفته ته و توی پیج را درمی‌آوریم، یک چیزی پیدا می‌کنیم و می‌خریم و فکر می‌کنیم که حال بدمان خوب می‌شود. حالا که خریدم، پس هستم. خوب، سرزنده، شاد، هنوز در اجتماع، مستقل و به‌روز!

در آن ۱۰ روز کاری ارسال جنس، ذوق داریم و تا جنس به دستمان می‌رسد، دروغ چرا، بدون رنگ و چروک البته، متوجه می‌شویم که از این معمولی‌تر نمی‌شده چیزی بخریم و آن چیزی نیست که در صفحه‌ی اینستاگرام بود و خرید اینترنتی، دیگر تمام.

خب، ولی برای فردا، خانم یا آقای بلاگر، دو تا تبلیغ دیگر دارد که ادمین صفحه‌اش لطف کرده و لا به لای نمایش روزمرگی‌ها، آرام آرام قرار است به خورد مخاطب بدهد.

منِ مخاطب، در قرنطینه، بیکار، غمگین، بی‌تفریح، بی‌سرگرمی و الگوی مصرف‌گرایی همه‌گیر: قرار است باز هم خرید کنم.

امیر علیزاده، مشاور راه‌اندازی و توسعه‌ی کسب و کار می‌گوید: محدوده‌ی دیده شدن در فضای مجازی بیشتر است. از طرفی هزینه‌های کسب و کارهای فیزیکی و راه‌اندازی آن بسیار بیشتر از کسب و کارهای دیجیتال است. معتقدم تا ۱۰ سال آینده ۳۰ درصد از فروشگاه‌ها فیزیکی برچیده شده و مارکت‌های مجازی به کار خود ادامه می‌دهند.

او ادامه می‌دهد: ثابت شده که فضای مجازی بهترین بازخورد برای تبلیغات برندها و شرکت‌ها را دارد. بعد از بروز کرونا سهام شرکت‌های بزرگی مثل نتفلیکس، علی‌بابا، آمازون و… به‌طور چشمگیری افزایش یافته و دیجیتال مارکتینگ هم توسعه یافته است.

علیزاده با تاکید بر اینکه تازه در ابتدای مسیر دیجیتال مارکتینگ هستیم، می‌گوید: بیش از ۹۰ درصد بلاگرها و اینفلوئنسرها از فرش خانه گرفته تا لباس‌های خود را از طریق تبلیغات و به‌طور رایگان تامین می‌کنند ولی انسان‌های معمولی در این فضا باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه می‌کنند در حالی که بلاگرهای اینستاگرامی تنها بخش‌های شیکی از زندگی خود را به اشتراک می‌گذارند.

او یادآوری می‌کند: پیش از این عده کمتری به فضای مجازی دسترسی داشتند ولی امروز رفته‌رفته همه به شبکه‌های اجتماعی دسترسی پیدا کرده‌اند و هنگام خریدهای اینترنتی هم به مواردی همچون بلاگرهای معتمد و سابقه‌ی صفحه توجه می‌کنند و از طرفی به سبب تنوع موجود در محصولات هزینه کردن در فضای مجازی برای مردم آسان‌تر شده است.

گرفتار هیجان خرید

قیمت‌های اینستاگرام معقول است. مثل بیرون، گران نیست، کسر اجاره‌ی مغازه و مالیات و رقابت تنگاتنگ، قیمت‌ها را معقول و حتی ارزانتر کرده است. اما من چون در مقام مقایسه با بیرونم و همچنان ولع خرید و ترس از گران شدن همین جنس در هفته بعد را دارم، به جای یک پیراهن، چون ارزان است، دو پیراهن می‌خرم و البته که بیشتر از وقتی که از بیرون خرید می‌کردم، جنس انتخاب می‌کنم. پیج‌ها هم کارشان را بلدند. رنج قیمت اجناسشان ۱۰۰ تومان است و بالای ۳۰۰ تومان، ارسال رایگان دارند. برای ۱۵ تومان هزینه‌ی پستی، دو برابر خرید می‌کنیم.

لازم داریم؟ چقدر لازم داریم؟ چه چیز لازم داریم؟ آنچه داریم کفاف چه مدت استفاده را دارد؟ بودجه‌ی سالانه، دخل و خرج ماهانه، برنامه‌ی خرید و …تمام اینها، جملات و واژه‌ها و مسائلی هست که اغلب نمی‌دانیم و هیجان خرید و شتاب همه خریده‌اند، شما چطور، فرصت تفکر را سلب کرده است.

می‌خرم، پس هستم

خرید، چشم‌انداز محدودی ندارد، محدودیتی اگر باشد، از جانب خریدار باید وضع شده باشد، اگر نه، “نیاز” و لذت برطرف کردن نیاز آن هم در یک محیط خوشایند و سرگرم‌کننده‌ای چون اینستاگرام همیشه در صدر افکار آدمی‌ست و کافی است تا فریفته‌ی رنگ و لعاب تبلیغات جذاب هنری، نورپردازی‌ها و کلمات شیک اینفلوئنسرها شوی تا نیارهای کاذب هم به وجود بیایند و کلیک، تمام.

دیدن یک منزل مسکونی با انبوهی از کالاهای فانتزی و دکوراسیون خاص، ظروف متفاوت که هر روز تغییر می‌کنند، استفاده از جلوه‌های ویژه در عکس‌ها و بالاخره بهره‌گیری از متون متناسب و گیرا، هر ذهنی را به سوی کالاها و مواد استفاده شده در آن عکس سوق می‌دهد، خواه وسیله‌ای باشد که در توان اقتصادی خانواده ما باشد و خواه نباشد!

تبلیغ و نمایش مواد غذایی، دکوراسیون، لباس، خودرو و مسائلی مادی از این دست، راهی برای کسب درآمد تولیدکنندگان، واردکنندگان و مبلغانی است که درآمدشان از راه فریب نگاه جستجوگر و حسرت بار مهمانان این صفحات مجازی است.

دکتر هادی اکبری‌نژاد، روانشناس در گفتگو با سرخاب در این خصوص می‌گوید: نظریه‌ی شخصیت کارن هورنا، بخشی با عنوان «رقابت‌طلبی روان رنجورانه» دارد که به همین موضوع پرداخت کرده است. بشر در قرن حاضر به شکل بیمار گونه‌ای وارد فضای رقابتی شده است و با خود می‌گوید من باید از خیلی چیزها استفاده کنم تا عقب نمانم.

او ادامه می‌دهد: سرمایه‌داری با کمک مدرنیته روایت‌هایی از امکانات و زیبایی مطلوب شکل داده و فضایی ساخته که به آن «کلان روایت‌ها» گفته می‌شود. الگویی از زیبایی ارائه داده و برای اینکه حس کنیم به آن نزدیک هستیم به طور مدام مصرف می‌کنیم و غافل از این هستیم که این الگوها متغیر هستند چرا که سرمایه‌گذار می‌خواهد شما مصرف کنید. الگوهای مصرفی ما از دست خودمان خارج شده و برای اینکه با آن الگوها تطبیق پیدا کنیم این مولفه‌ها به خورد مردم داده می‌شود.

اکبری‌نژاد به مرگ خلاقیت در عصر حاضر هم اشاره کرده و می‌گوید: حتی تفریحات و اشتراک‌گذاری غصه‌ها هم شبیه به یکدیگر شده است. انگار می‌خواهیم به زیبایی‌ای که از بالا القا شده، تبدیل شویم.

این روانشناس با اشاره به راهکار رهایی از بند این اتفاقات تصریح می‌کند: بر حسب روایت‌گویی‌های شخصی باید از کلان روایت‌ها خلاص شده و به اصل خودمان بازگردیم. در ابتدا باید به این شناخت برسیم که من چرا مصرف می‌کنم؟ وقتی به این واقعیت رسیدیم که مصرف‌گرایی یعنی چه؟ یک ترمز در دست من است که با خود بگویم آیا من این کالا را برای رفع نیاز خریداری می‌کنم یا برای اینکه بگویم من هم از این کالا دارم؟

چه اتفاقی باید بیفتد؟

آنچه گفته شد، در مذمت بازار خرید و فروش اینستاگرام نیست. هرگز نیست. این بازار اگر صد عیب داشته باشد، هزار منفعت دارد که تنها یکی از آن، برای تمجید از آن کافی است و آن اینکه، در این آشفته بازار اقتصاد کمر شکسته ایران، روزی رسان هزاران هزار مرد و زنی شده که در تلاش‌اند و به میزان تلاششان، کسب روزی می‌کنند.

اما ایراد کار، بزرگ کردن و بزرگ شدن بلاگرها و تبلیغ مصرف‌گرایی بیهوده و عوض کردن سبک زندگی ایرانی و ذائقه‌هاست. نسخه دست چندم لایف استایل غرب، بی‌آنکه خوب و بدش از هم تفکیک شده باشد.

در این میان آگاهی، برای شکست زنجیره‌ی مصرف‌گرایی محض، لازم و ضروری است و مگر رسانه‌های جمعی، جز آگاهی و آموزش در مورد فرهنگ صحیح مصرف، نمی‌توانند کاری بکنند؟

خصوصا رسانه‌ی جمعی ملی، که خب آنقدر مشغول ادا اطوار سیاسی و پشت چشم نازک کردن برای رقباست که تقریبا جز آنچه که باید باشد، عمل می‌کند.

منبع: ویژه‌نامه نوروزی سرخاب

لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=8502

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ابر برچسب
});