به گزارش پایگاه خبری یاز اکو به نقل از ساقی آذربایجان، مبحث شیرین آلودگی در کلانشهر تبریز باعث شد تا طی روزهای گذشته مدارس تبریز تعطیل شود و انصافا هم مسئولان در این مدت نشان دادند که در پاسکاری مشکلات به همدیگر مهارت قابل توجهی دارند و تیکی تاکای بارسلونای گواردیولا باید در مقابل این تبحر خارق العاده مدیران استانی ما لنگ بیاندازند. علی رغم آن که از قبل قابل پیش بینی بود که با برودت هوا و کاهش بادهای موسمی که نهایتا به عدم جابجایی هوا به علت سنگینی آن منجر می شود، شاهد آلودگی هوا به شکل خطرناک آن خواهیم بود، اما در اقدامی هماهنگ ، عزیزان مسئول دست روی دست گذاشتند تا با وضعیت فعلی مدارس تعطیل و شهروندان تبریزی مجبور باشند هوایی را نوش جان کنند که به گفته پزشکان درصد ابتلا به سرطان را به شکل قابل توجهی افزایش می دهد.
البته از آنجایی که کیفیت نظام آموزشی و سلامت انسان ها دو مولفه ای هستند که کسی برایش تره هم خرد نمی کند، آب از آب تکان نمی خورد و همه در صدد رفع تکلیف و اعلام برائت از خود هستند. قبل تر، با کرونا و امروز با آلودگی هوا مبحث تعطیلی مدارس به شکلی بوده که نگرانی های جدی در رابطه با میزان دانش این نسل وجود دارد و ما نسل قبلی ها که اگر از آسمان سنگ هم می بارید، باید به مدرسه می رفتیم آخر و عاقبت مان شده وضعیت فعلی و وای به حال نسلی که همین نظام آموزشی فکسنی و دوزاری را هم تجربه نکند. اخیرا در وانفسای آلودگی هوا آقایان نیروگاهی در یک سیاست نخ نما نشستی ترتیب دادند تا قبل از آغاز بحران از خود اعلام برائت نمایند و کاسه وکوزه ها بر سر گازی ها بشکنند.
اما پرداختن به چند و چون این ادعاها صرفا در جهت تنویر افکار عمومی پر بیراه نخواهد بود و لذا باید اشاره کنیم که طبق آخرین آمار اعلامی حدود ۱۳۲ نیروگاه در کشور وجود دارد که با سه فرآورده گازوئیل، گاز و مازوت فعالیت می کنند. از این تعداد نیروگاه ۱۴ تای آن مازوت سوز هستند، یعنی سوختی که بیشترین درصد آلایندگی را داراست و دقیقا نیروگاه تبریز جزو همین گروه مازوت سوزها می باشد که متاسفانه چه در گذشته وچه در حال نه تلاشی برای بالابردن بهره وری آن( از آن جهت به این موضوع اشاره شده که میزان بهره وری نیروگاه تبریز تقریبا نصف راندمان کشوری است) صورت گرفته و نه برای رفع مشکل مازوت سوزی آن تدبیری اندیشیده شده است.
البته آقایان نیروگاهی هم حق دارند که در این ارتباط چاره ای نیاندیشند چون به دو صورت خصوصی و دولتی اداره می شوند. یعنی زمانی که بحث تامین سوخت گاز این نیروگاه در میان باشد، بر دولتی بودن آن تاکید می کنند تا گاز رایگان(هر متر مکعب ۱۰۰ ریال) بگیرند و وقتی بحث بالابردن راندمان کاری و هزینه درآمدها که به میان می آید، ناگهان نیروگاه خصوصی می شود. وقتی می گوییم بخش هایی از اقتصاد ایران به صورت جزایر خودمختار اداره می شود، به برخی ها بر می خورد که چرا چنین می گویید، بفرمایید این یک نمونه بارزش.
نیروگاه حرارتی تبریز حتی در سطح استان نیز در مقام مقایسه با نیروگاه سیکل ترکیبی هریس راندمان پایین تری دارد و کافی است متوجه باشیم که این نیروگاه برای تولید تنها ۳۳۰ مگاوات برق در یک شبانه روز نیاز به مصرف ۲ میلیون متر مکعب گاز دارد! بازدهی در این حوزه علی رغم تاکیداتی که در متن قانون برنامه پنجم توسعه وجود دارد(اکنون کشور وارد برنامه هفتم توسعه می شود) زیر ۴۰ درصد است!
با توجه به اینکه کشور ما در منطقه ای گرم و خشک قرار دارد می توان با استفاده از دانش پنل های خورشیدی نه تنها میزان نیاز مصرف داخلی را تامین کرد، بلکه می توان از محل صادرات آن به درآمدهای ارزی بالایی هم رسید و از سویی با رونق این تکنولوژی بساط نیروگاه های حرارتی هم کم کم برچیده می شود و در این صورت سه گانه : تحویل گاز رایگان، به خطر افتادن سلامت جانی مردم و تعطیلی مدارس به عنوان سه ابرچالش وجود خارجی نخواهند داشت.
مسئولان استانی هم میتوانند نیروگاه را مکلف نمایند تا هزینه سوخت را خودش بپردازد تا هم فکری به بهره وری نماید و هم به کاهش درآمدهایش راضی شود. اما از آنجایی که هیچ کدام از این موارد امکان اجرایی شدن ندارد فعلا دانش آموزان به ادامه تحصیل کنج خانه رضایت دهند و شهروندان هم دست پخت سرطانی را نوش جان کنند و سالانه بیش از۲۰ هزار ایرانی از هوای آلوده بمیرند تا بعد!