نوید محمدی نسب آباد – به نظر میرسد با امضای تفاهمنامهٔ سهجانبه میان آمریکا، آذربایجان و ارمنستان، تکلیف کریدور زنگهزور عملاً مشخص شده است. متأسفانه این معما با کمترین حضور ایران که میتوانست نقشی فعال در انتفاع اقتصادی کشور و بهویژه استانهای آذربایجان ایفا کند، حل شد.
ایران پس از جنگ دوم قرهباغ، هرگاه موضوع زنگهزور مطرح میشد، با این استدلالها مخالفت میکرد: تغییر مرزهای تاریخی و انسداد مسیرهای دسترسی ایران.
با این حال هیچیک از این دلایل توجیهکنندهٔ مخالفت مطلق نبود. آنچه اهمیت بیشتری داشت، خطر کاهش نقش ترانزیتی و اقتصادی ایران در منطقه بود؛ کریدور زنگهزور و مسیرهای جدید میتوانند حجم زیادی از جریانهای تجاری (شمال–جنوب یا شرق–غرب) را از مسیرهای جایگزین عبور داده و ایران را از جایگاه ترانزیتی منطقه کنار بزنند — موضوعی که به کاهش درآمدهای حملونقل و فرصتهای سرمایهگذاری منجر میشود.
دولتمردان میتوانستند بهجای مخالفت مطلق، چند گزینه روی میز بگذارند: یا پروژهٔ موازی «کریدور آراز» را سریعتر تکمیل کنند و آن را بهعنوان آلترناتیو عرضه کنند، یا در جریان مذاکرات امتیازگیری کنند تا سهم ایران در سازوکارهای بهرهبرداری محفوظ بماند. اما این فرصتها تا حد زیادی از دست رفت و اکنون احتمالاً از منافع اقتصادی این طرح محروم شدهایم، ضمن اینکه ورود بازیگر جدید(آمریکا) به منطقه نیز آیندهٔ ژئوپلیتیک ایران را پیچیدهتر کرده است.
با این حال نباید دست روی دست گذاشت. اول از همه تکمیل و توسعهٔ کریدور آراز را سرعت بخشید و رقبای آمریکا مثل چین را برای استفاده از مسیر جایگزین ترغیب کنیم. همزمان با مشارکت فعال در پروژههای مرتبط با زنگهزور باید از منافع مالی این مسیرها غفلت نکنیم. فراموش نکنیم که جلفا همچنان قابلیت تبدیلشدن به یک هاب منطقهای زنگهزور برای اتصال ریلی و ترانزیتی به خلیج فارس را دارد و حقِ استانهای آذربایجان است که در شرایط اقتصادی دشوار، از مزایای این مسیرها بهرهمند شوند.