اینجا شعبه ۳ تامین اجتماعی تبریز است. ارباب رجوعی به نحوه کار یکی از پرسنل اعتراض دارد و معتقد است ایشان کار نمیکند و با تلفن همراه اش صحبت میکند. همین امر باعث میشود به خود کارمند اعتراض کند. خانمی که میگوید؛ معاون شعبه است در پاسخ به اعتراض ارباب رجوع میگوید؛ شما حق اعتراص به ایشان ندارید و باید موضوع را با من که مسیول ان کارمندم در میان بگذارید. صدا بالا میرود مسئول معاونت بیمهای شعبه که یک آقاست از اتاقش بیرون آمده و در چارچوب در اتاق ایستاده و با تحکم، سر ارباب رجوع داد میکشد که کارمند، نوکر شما نیست و حق ندارید به کارمند اعتراض کنید.
بنده اعتراض میکنم؛ سوای اینکه حق با ارباب رجوع باشد یا کارمند، شما حق ندارید رفتاری این چنینی با ارباب رجوع داشته باشید و باید با آرامش این مشکل را حل کنید. اما آقای معاون بیمهای، این بار به بنده میتازد که ربطی به شما ندارد و هر کاری که از دستتان برمیآید، انجام دهید.
به هر حال ممکن است ارباب رجوع اشتباه کند و یا به هر دلیلی به حق یا ناحق اعتراض کند. اما اینکه همه مدیران و پرسنل اداره، صرفا به خاطر اینکه یکی از طرفین ماجرا، همکارشان است پشت سرش دربیایند و به ارباب رجوع توهین کنند، نه با اصول انسانی همخوانی دارد نه با اصول اسلام و نه با اصول و قوانین جمهوری اسلامی ایران.