به گزارش واحد ترجمه پایگاه خبری یاز اکو به نقل از دیلی صباح نخست اینکه ایالات متحده با موفقیت اتحاد ناتو و رهبری آمریکا را برای کشورهای اروپایی محکم کرده است.
در حالی که کشورهای عضو بیعت خود را با این ائتلاف تجدید کردند، برخی از کشورهای غیرعضو که تهدید روسیه را احساس می کنند شروع به بحث درباره عضویت احتمالی در ناتو کرده اند. با این حال، این تحکیم به اصطکاک عمیق بین ایالات متحده و کشورهای اروپای قاره ای مانند فرانسه و آلمان پایان نداد.
فهرست
دیدگاه فرانسه
از نظر تاریخی، فرانسه نه یک ناتو موثر، یعنی رهبری آمریکا، در اروپا میخواهد و نه آلمان قوی، که در قرن بیستم دو بار به فرانسه حمله کرد. تا همین اواخر، دولتمردان فرانسه «آلمان نظامی شده» را خط قرمزی برای صلح و ثبات اروپا می دانستند. با این حال، دولت فرانسه اخیراً به نقطه ای رسیده است که باید بین این دو یکی را انتخاب کند. با توجه به کاهش اعتماد به آمریکا و افزایش اصطکاک بین آمریکا و کشورهای اروپایی، فرانسه تقویت آلمان را بر وابستگی به آمریکا ترجیح می دهد.
بیشتر سیاستمداران و دانشگاهیان فرانسوی معتقدند بدون آلمان قدرتمند ایجاد یک اتحادیه اروپایی موثر از نظر نظامی غیرممکن است. به نظر می رسد که بحران اوکراین، دولت فرانسه را متقاعد کرده است که آلمان را به یک قدرت نظامی تبدیل کند.
تهدید ناتو
دوم، رهبر روسیه بارها توضیح داده است که روسیه حمله به اوکراین را به دلیل افزایش تهدید ناتو و غرب آغاز کرده است. روسیه مدعی است که تجاوز این کشور به اوکراین اقدامی تدافعی در برابر تهدید غرب است. در این مرحله، انتظار می رفت که کشورهای غیر غربی، به ویژه چین، از مسکو حمایت کنند . اگرچه چین به عنوان رقیب اصلی رهبری آمریکا در نظر گرفته شده است، اما منابع خود را برای حمایت از روسیه بسیج نکرده و نخواهد کرد. از آنجایی که چین برای درگیری سیاسی و نظامی با هژمونی غرب به رهبری آمریکا آماده نیست در تلاش برای به دست گرفتن رهبری جهانی است.
به عبارت دیگر، علاوه بر بسیاری از عوامل دیگر، زمان حمله روسیه برای چین برای حمایت از روسیه مناسب نبود.
سوم اینکه، اکثر قدرتهای منطقهای از بخشهای مختلف جهان از کشورهای غربی به رهبری ایالات متحده حمایت کامل نکردهاند، اگرچه اکثر قدرتهای منطقهای تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم کردند، اما ترجیح دادهاند در قبال بحران اوکراین «نسبتاً بیطرف» باقی بمانند. اکثر کشورهای منطقه به دنبال کاهش وابستگی خود به قدرت های جهانی و در نتیجه افزایش استقلال استراتژیک خود در سیستم جهانی گذرا هستند.
انواع جدید جنگ
چهارم، تغییر شرایط در فناوری دفاعی و موازنه جدید جهانی قدرت، تغییر کارتها، محاسبات جدید، شکلهای جدید اتحاد و انواع جدیدی از جنگها را ضروری میسازد.
هیچ یک از قدرت های منطقه ای به راحتی تسلیم قدرت های جهانی نخواهند شد. آنها به بازی ورق بر اساس منافع ملی خود ادامه خواهند داد.آخرین مورد، اما نه کم اهمیت، همه کشورهای اروپایی در جریان بحران اوکراین به نوعی آسیب دیده اند. تحریم های اعمال شده علیه روسیه نه تنها به دولت روسیه و مردم آن، بلکه به همه شرکا و مشتریان روسیه آسیب می رساند.
به عنوان مثال، حتی اشخاص ثالث غیر مرتبط نیز ، به ویژه از بحران در بخش غذا و انرژی، در طول جنگ اوکراین و روسیه آسیب دیده اند.
علاوه بر این، پناهندگان اوکراینی ممکن است در میان مدت یا بلندمدت مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مختلفی را در سراسر اروپا ایجاد کنند.