• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024
2
یادداشت؛

دلایل بی پرده افت سرمایه‌گذاری و وضع نابسامان صنعت در آذربایجان

  • کد خبر : 62577
  • 26 اردیبهشت 1401 - 12:00
دلایل بی پرده افت سرمایه‌گذاری و وضع نابسامان صنعت در آذربایجان
یاز اکو - سرمایه‌گذاری‌هایی قبل انقلاب در صنعت تراکتورسازی و ماشین‌سازی و ... نیز به همت و تلاش بزرگ صنعتگران و علاقه مندان آذربایجان مثل مهندس توکلی، برق لامع، خوئی ها صورت گرفته است. بعد انقلاب تنها سرمایه‌گذاری قابل ذکر، در پتروشیمی تبریز قابل تلخیص است.

یازاکو؛ جواد نیکبخت – آذربایجان و قلب تپنده آن تبریز در یکصد سال پیش از نظر جایگاه اقتصادی (صنعت و تولید و تجارت)، فرهنگی و سیاسی و اجتماعی مهمترین شهر کشور و موثرترین در منطقه بوده است و همزمان با انقلاب، رتبه یک و دو کشور را در رقابت با تهران دست بدست می کرد البته در این یکصد سال با کودتای انگلیس و حاکمیت تفکر مرکزگرای پهلوی و بعد انقلاب با دنباله روی اذناب آن تفکر مثل، طباطبائی ها، و آخوندی وزیر و حدادعادل ها و ولایتی ها نه تنها سرمایه‌گذاری درخور با توجه به پتانسیل موجود اعم از منابع بالقوه‌ طبیعی، سابقه تاریخی و تجارب و تخصص نیروی انسانی در کل شمالغرب صورت نگرفته است. بلکه به جای سیاست جذب، سیاست دفع و حتی حذف سرمایه و سرمایه‌گذاری اجراء شده است. بطوریکه ‌اکنون روسای امور برای جایگاه هشتم و نهم تبریز برخود می بالند و به مردم القاء می کنند تا شاکر باشیم. نتیجه، رشد سرطانی بخش مرکزی و ضعف روزافزون و نابودی استان های مرزی است البته لازم به یادآوری است سرمایه‌گذاری‌هایی قبل انقلاب در صنعت تراکتورسازی و ماشین‌سازی و … نیز به همت و تلاش بزرگ صنعتگران و علاقه مندان آذربایجان مثل مهندس توکلی، برق لامع، خوئی ها صورت گرفته است. بعد انقلاب تنها سرمایه‌گذاری قابل ذکر، در پتروشیمی تبریز قابل تلخیص است.

آنچه قابل تامل و آزاردهنده است نقشی است که مسئولین، گروههای ذینفوذ و گاهی مردم در ذوب شدن توان اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی و سیاسی منطقه در حذف، دفع و فراری دادن سرمایه های مادی و معنوی و تخصصی آذربایجان ایفاء می کنند بر این باورم در ایجاد شرایط فعلی مرکز ۲۵ درصد و خود استان ۷۵ درصد نقش ایفاء می کند. هر چند باید متوجه باشیم این ۲۵ درصد ریشه ای و فعلا غیرقابل کنترل اما ۷۵ درصد جزو عوامل قابل کنترل برای استان است که با آن می توان خیلی کارها کرد چنانچه برخی استانها کرده اند و می کنند.

عوامل موجد شرایط فعلی در چند دسته قابل بررسی هست:

عوامل ناشی از دولت مرکزی

– ادامه سیاست تمرکزگرایی و مرکز محوری
– ادامه انتصاب و دخالت مرکز در تمامی امور اجرائی استان ها در حد رابطه کفیلی و صغیری
– توجه در حد نگهداری به استان های مرزی و حذف آنها از برنامه های واقعی توسعه
– ایجاد جاذبه های متنوع حتی تصنعی، تبلیغ و معرفی داخلی و خارجی استان های مرکزی و بی توجهی و رهاسازی برای نابودی، تحقیر همه جانبه داشته ها و خودباوری مناطق پیرامون
– تصویب قوانین یکسان برای کل مناطق و استان های کشور علیرغم تفاوت های فاحش در نیازها، فرصت ها، تهدیدات، نقاط قوت و ضعف، فرهنگ ها و باورهای اجتماعی و توقعات مردم از زندگی و توسعه

عوامل داخل منطقه ای یا استانی

– عدم توجه به زنجیره تامین و زنجیره ارزش در استان بر اساس معیارهای توسعه پایدار
– عدم وجود مرکز پشتیبانی فنی و تکنولوژیکی صنایع و بازرگانی
– عدم وجود مرکز پشتیبانی نرم افزاری، عارضه یابی مدیریتی و برنامه ریزی صنایع و تجارت استان
– ضعف مطلق مراکز بازنگری و اصلاح سیستم های اداری متناسب با اقدامات لازمه برای رشد و توسعه
– ضعف، کمبودها و حلقه های مفقوده فراوان در زیرساختهای منطقه
– حاکمیت شدید فرهنگ پوپولیسم اداری و رفتارهای تبلیغاتی و فعالیتهای غیر مثمر مدیران
– دهها پدرخوانده متصدی، کارگروه سرمایه گذاری تولید و تجارت فاقد مسئولیت پذیری نسبت به نتیجه
– عدم وجود مراکز مفید و موثر در رابطه با احصاء نیازهای ضروری آموزشی و پژوهشی کاربردی در بخش اقتصادی
– عدم وجود مرکز ترسیم چشم انداز مناسب و هدفگذاری و برنامه ریزی های استراتژیک مورد وثوق دستگاه ها، ارگان ها و سازمان ها و همه گروه های ذی نفوذ و مسئول منطقه و استان منطبق با خواست مردم.
– عدم قبول جایگاه ویژه و بی بدیل سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان از طرف تمامی دستگاهها و نهادها در ایجاد توسعه و ضعف و عدم توجه به ایفای نقش واقعی و موثر توسط خود این سازمان
– فرهنگ عدم پذیرش کسب سود و رفاه برای سرمایه گذار از طرف مردم و ساختار عمومی جامعه
– فرهنگ قیاس شرایط درآمدی و امکانات کاری و خصوصی توسط افراد منطقه با یک فعال اقتصادی
– عدم توانایی ایجاد دغدغه و تعصب و علاقه مندی و اطمینان به سرمایه گذاری و کار در منطقه
– عدم رفتار پذیرشی، تشویقی و هدایتی سرمایه گذار تولیدکننده از سوی گروههای موثر و ذینفوذ
– عدم ایفای نقش ایجاد مطالبه گری آگاهانه و منطقی در توده های مردم و کنشگرها توسط رسانه ها
– عدم توجه به اولویت حفظ و نگهداری سرمایه گذار و تولید کننده بیش از جذب آن

در این مقال به همین مقدار بسنده می کنم و اگر فرصتی باشد در یادداشتی دیگر به راه حل های اجرائی و عملی می پردازم.

لینک کوتاه : https://yazeco.ir/?p=62577

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ابر برچسب
});