یازاکو؛ جواد نیکبخت – یکی از اصطلاحاتی که بدون دانستن معنی تحتاللفظی و تعریف علمی و یا مفهومی برای خفهسازی هرگونه صدایی و خصوصا عدالتطلبان بهکار میرود و برای ساکتسازی، برش موثری دارد عبارت” پان” است. در این یادداشت برآنیم نگاهی درست به معنی و مفهوم و کاربرد بینالمللی و مصداقی”پان” بیندازیم.
معادل واژهی”پان” کلمهی (nav) در زبان یونانی است که به معنی همه و یا در برگیرنده همه چیز است. این عبارت در تعریف جامعهشناسی یونانی”همه را در همه جوانب بر اساس خواسته خود پنداشتن و خارج از پندار خود را به هیچ انگاشتن است”. افراد پان طرفدار عدم برابری افراد بوده و خود را به واسطهی نژاد و یا هر ویژگی دیگر از سایر انسانها برتر میدانند. در تعریف و کاربرد مصطلح بینالمللی “پان” به افراد قوم یا ملت عموما حاکم یا صاحب قدرت گفته میشود که با دست یازیدن به شیوههای مختلف، دیگر افراد یا اقوام و ملل را اجبار به پذیرش حاکمیت، فرهنگ و زبان و دیگر شاخصههای خویش و همرنگسازی نماید.
از لحاظ مصداقی در کشور ما اولین جمعی که اتفاقا با افتخار خود را ملقب به عبارت “پان“ کردند جمعی ماسون با هدایت و ایدئولوگی محسن پزشکپور بودند که خود را پانایرانیستها نامیدند و مورد حمایت همهجانبه و گماشتهی انگلیس و عواملاش قرار گرفتند. نکتهی علنی اساسی در مانیفست این جمع باستانگرایان متوهم اولا نابرابری آنها به عنوان بازماندگان قوم آریایی با تمامی ملل دیگر؛ دوم تورکستیزی و عربستیزی؛ سوم ادعای ارضی بر سرزمینهایی بود که حتی شاه و منجی موعودشان کوروش بر آنها حاکمیت نداشتند.
این ساختار با انقلاب ۱۳۵۷ ملت ایران بر علیه ظلم و تبعیضات تکملتی و مرکزگرایی و افکار ضد باورهای اعتقادی ملل این سرزمین تا مدتی رنگ باخت و این اذناب همراه قبله عالمشان فرار کردند چرا که انقلاب متبلور از ارادهی ملت، بجای توهمات باستانگرایی، استقلال، آزادی، رفع تبعیض و برابری میخواستند و معیارشان “وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ” بود. اما آنها با گذر زمان با نام موجهتری و این بار با تئوریسینی چون سید جواد طباطبائی به نام ایرانشهری تجدید ساختار کردند. شاخهی برونمرزی آنها صریحا و درونمرزی آنها تلویحا در آرزوی برگشت دورهی ستمشاهی سعی در استحالهی آگاهی و مطالبهگری ایجاد شده بودند و هستند. افرادی مثل کوروش زعیم با کمال وقاحت با پرچم سلسله منحوس و با نماد نابرابری دستشان در داخل کشور فعالیت و عکس جمعی منتشر میکنند. اینها و همفکران خارجنشینشان برای تجدید ساختار برتری نژادی متوهمانهشان حاضرند کشور را بسوزانند. جالب اینکه دختر همین لیدر ایرانشهری به عنوان مشاور و عضو تیم آمریکایی مذاکرهکنندهی هستهای جلوی هئیت ایرانی نشسته و مذاکره میکند. بودن همچین افرادی برای هر جامعهای و حتی جامعهی بشریت خطرناک است اما آنچه باعث ناراحتی و نگرانی مضاعف میشود نفوذ عمیق این افراد و افکار در ساختارهای اجتماعی داخلی و استحاله و استفاده ابزاری از افرادی است که با نام و ارزشهایی چون”إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ” شروع کردهاند و باور داشتند”قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً” آنها را حال به جایی رساندهاند که به پرستش شخصیتهای اوهامی ۲۵۰۰ سال قبل برخاستهاند و سر پرستش آن حتی با خدا باوران مجادله میکنند در کشوری که به نام مبارزه با ظلم و برقراری عدالت صدها هزار جان و جانباز و عمر بدل داده است وزیرش کلیدداری مقبره اوهامی را وظیفه خود تعریف میکند.
ملل این کشور از هر نژادی قرنها در کنار هم بهشکل ممالک محروسه همزیستی داشتند و از عهد مشروطیت تا حال نیز در راستای آرمانهایی دوشادوش یکدیگر در تلاش و جانفشانی بودند اما باستانگرایان به دنبال برگشت به دوران حکومت کودتایی مذبوحانه در حال رهبرتراشی هستند که ملت از آن گذشته و به حقوق انسانی و شهروندی خود واقف شدهاند و تلاش مذبوحانه آنها اتفاقا بر خلاف ادعایشان دقیقا در راستای اختلافافکنی و ایجاد جریانات تجزیهطلب است و باید به دلسوزان واقعی ملت هشدار داد که تهدید واقعی را در فعالیتهای این پان ایرانیستها جستجو کنند اصولا تورکهای این سرزمین نه در دوران حاکمیتشان و نه الان جز جانفشانی برای این خاک و مردم و باورها و اعتقاداتش، نه به فکر تحمیل خود و فرهنگ و زبان خویش به عموم مردم کشور بوده و نه هستند و نه بخواهند دارای موقعیتی هستند که بتوانند. پس اطلاق و چسبانده پان تورک به آنها جز فرار به جلو، تخطئهی چیز دیگری نیست.
مسئلهی مهمتر، افکار و اعمال احتمالی اینهاست که رنگ و بوی فاشیستی میدهد که اگر فرصت پیدا کنند جای بسی نگرانی خواهد بود اصولا فاشیست به کسانی اطلاق میشود که در یک موقعیت برابر و مشخص نسبت به خانواده، همسایه یا همکار یا همشهری و هموطن و یا نوع بشر حقوق و امتیاز بیشتری داشته و بر او مسلط و حاکم باشد و از این تبعیض و سلطهگری وجدانش آزرده نشود و در صورت عدالتخواهی و حقطلبی احساس ناراحتی و مخالفت کند. این فاشیسم مخفی بوده که با فرصت و مطالبهگری جدی عدالت، پتانسیل آن را دارد علنی شود.